معماری

معماری www.nbpars.ir 09128380245

معماری

معماری www.nbpars.ir 09128380245

پاورپوینت بادگیر مهمترین منبع تهویه طبیعی

پاورپوینت بادگیر مهمترین منبع تهویه طبیعی


تاریخ ایجاد 11/02/2015 12:00:00 ق.ظ    تعدادبرگ: 91 اسلاید   قیمت: 7500 تومان   حجم فایل: 1015 kb  تعدادمشاهده  26


بخشی از مطلب
بادگیر ؛مهمترین منبع تهویه طبیعی
 
بادگیر از مظاهر و سمبلهای تمدن ایرانی است دقیقا معلوم نیست اولین بادگیر در کدام شهر ایران ساخته شده ولی سفرنامه نویسان قرون وسطی بیشتر از بادگیرهای شهرهای کویری و گرم و خشک مانند یزد نام برده‌اند کاریز و بادگیر و خانه‌های گنبدی بدون تردید از نمادهای تمدن ایرانی است
 
اولین بادگیر ها در تاریخ جهان در منطقه یزد خودنمایی کردند.سیستم کاری بادگیرها به این نحو می باشد که هوای جاری بیرون از خانه را به داخل خود می کشند و با تشت های آبی که درون آنها تعویه شده ، هوا را خنک و سبک می کنندو به داخل خانه هدایت می کنند.
بادگیر، یک روش ابداعی ایرانی برای ایجاد فضای خنک در داخل منازل گرم کویری است . این دستگاه تهویه مطبوع ، سالیان درازی از روزگاران دور ، فضای زندگی مردم ایران را قابل تحمل کرده است . بادگیرها معمولاً برجکهای کوچکی به صورت چهارضلعی یا چند ضلعیهای منتظمند که ساختار مثلث در آنها به هیچ وجه دیده نمیشود.   
 
 
بادگیر باغ دولت آباد یزد  بلندترین بادگیر جهان
 بادگیر باغ دولت آباد یزد با ۳۳ متر ارتفاع بلندترین بادگیر جهان است. بادگیر ۸ طرفه این باغ با ارتفاع بلند در دنیا بی نظیر است.
برخی از کارشناسان معتقدند بادگیر خانه ها در یزد نمایانگر تشخص و منزلت اجتماعی صاحبان آنها در گذشته بود؛ این موضوع از طریق ارتفاع و نوع تزئینات آنها مشخص می شود.
بادگیرها بخشی از بناها و فضاهای مسکونی شهر یزد در گذشته بوده اند که طبیعی ترین روش تهویه بنا به شمار می رفته و بر حسب سرعت و جهت باد در خانه های قدیمی و یا در محراب مساجد و آب انبارهای یزد طراحی می شدند.
از بادگیرهای یزد می توان  باغ دولت آباد، آب انبار کلیمیان، آب انبار شش بادگیری و هفت بادگیری عصر آباد و حسین آباد به عنوان شاخص ترین بادگیر های یزد نام برد.
 
آشنایی مختصر با طرز کار بادگیر
  طبیعی ترین روش تهویه،بادگیر است که بر حسب سرعت و جهت باد طراحی شده‌اند. 
حرکت هوا را به دلیل اختلاف فشار جو باد گویند. باد روی زمین عامل مهمی در تبادل دما، رطوبت و انتقال ذرات معلق است. این امر در ایجاد شرایط آسایش انسان یا اخلال در آن نقش مهمی دارد. جا به جایی هوا در بالا بردن سطح کارآیی ذهنی و فیزیکی افراد و کاهش میزان ابتلا به بیماری‌ها بسیار موثر است. همچنین می‌تواند عاملی در کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی باشد. اهمیت باد در طرح و ساخت محیط مسکونی از دیرباز مورد توجه بوده است. ارسطو چهار قرن قبل از میلاد و ویترویرس معمار روسی یک قرن قبل از میلاد از روش استفاده باد در معماری و شهرسازی صحبت می‌کنند.
 
بادگیر، میراث گذشته 
در کشور ما در طی قرون متمادی تمام ساختمان‌ها با توجه به اقلیم و شرایط محیطی ساخته می‌شده است. آفتاب، باد، رطوبت، سرما و گرما و به طور کلی شرایط آب و هوایی و جغرافیایی، تاثیر مستقیمی در معماری سنتی ایران در مناطق مختلف داشته است.
بارزترین روش تهویه طبیعی ساختمان بادگیر است. بادیگرهایی با اشکال مختلف در بسیاری از شهرهای مرکزی و جنوبی ایران بر حسب سرعت و جهت باد مطلوب طراحی و اجرا شده‌اند. از نام‌های باستانی و گوناگون آن مانند واتفر، بادهنج، باتخان، خیشود، خیش‌خان، خیشور، ماسوره و هواکپ‌ برمی‌آید که پدیده‌ای بس کهن است.
باد پس از برخورد با سطوح فوقانی به دالان‌هایی هدایت می‌شود که با سطح آب داخل حوض‌خانه برخورد کرده (مثل بادگیر باغ دولت آباد یزد) و فضای داخلی اتاق را خنک می‌کند و در مناطق مرطوب باد فقط از کانال‌های خشک عبور می‌کند (مثل بادگیرهای بنادر جنوبی) و فضای اتاق را تهویه می‌کند.
 
طرز کار بادگیر
 
عملکرد بادگیر بدین صورت است که باد مطلوب را گرفته و آن را به داخل اطاق های اصلی ساختمان، آب انبار و یا سرداب هدایت می کند. در بعضی از مساجد حاشیه کویر مانند مسجد قدیمی اردکان و مسجد جامع فیروز آباد در استان یزد، دریچه بادگیر درست در بالای محراب قرار دارد. به این ترتیب، باد مطلوب وارد بخش های مختلف ساختمان می گردد و باعث تهویه و خنکی آن می شود.
 
شهر تاریخی یزد به شهر بادگیر ها معروف است و به تحقیق، نسبت به سایر شهر های مرکزی ایران دارای بیشترین تعداد بادگیر است. در این شهر، مرتفع ترین بادگیر جهان یعنی بادگیر باغ دولت آباد وجود دارد که دارای حدود ۳۴ متر ارتفاع است. ارتفاع دهانه فوقانی بادگیر ۱۱ متر می باشد. این بادگیر هشت طرفه، باد را از هر سمتی که بوزد به درون ساختمان هدایت می کند.
 
در اینجا لازم به توضیح است که بعضی از بادگیر ها، فقط از طریق جابجایی هوا  داخل بنا را خنک می سازند و بعضی دیگر، هم از طریق جابجایی هوا و هم از طریق تبخیر این عمل را انجام می دهند. سیستم برودتی بادگیر باغ دولت آباد از طریق روش دوم است؛ بدین صورت که جریان هوا پس از ورود به داخل ساختمان از روی یک حوض سنگی کوچک و فواره رد می شود و سپس از آنجا به سایر اطاق ها هدایت می گردد. اطاق زیر بادگیر که حوض و فواره در آن قرار دارد به صورت هشتی (هشت ضلعی) است و در های متعددی در آن وجود دارد. در هر زمان که نیاز به خنک نمودن اطاق خاصی باشد، در بین آن اطاق و اطاق هشتی زیر بادگیر را باز می نمایند.
 
جهت تقویت عملکرد خنک سازی بادگیر و استفاده از برودت تبخیری از روش های دیگری نیز استفاده می شده است. به عنوان مثال، در شهر بم بادگیری وجود دارد که از ساختمان، حدود ۵۰ متر فاصله دارد و با یک کانال زیرزمینی به آن مرتبط است. در بالای این کانال، یک باغچه قرار دارد. بعد از آبیاری باغچه، رطوبت آن به دیوار های کانال ارتباطی نفوذ می کند و نسیم بادی که از بادگیر به سمت ساختمان جریان دارد را خنک تر می نماید. در بعضی از موارد نیز در روی دهانه بادگیر، حصیر، سوفال و یا بوته های خار قرار می دادند و روی آن آب می پاشیدند و بدین طریق رطوبت و برودت های هوای ورودی را افزایش می دادند. تا پیش از پیدایش یخچال برقی، در بسیاری از خانه ها، مواد غذایی را در محوطه زیر بادگیر نگاه می داشتند تا خنک بماند و دیر تر فاسد شود.
 
بادگیر و هواکش روی گنبد و یا بام، جزء جدایی ناپذیر آب انبار های نواحی مرکزی ایران است. محیط مرطوب آب انبار با استفاده از جریان هوا باعث برودت و خنکی آب ذخیره شده می شود.
 
باید توجه داشت که در مناطق گرم و خشک مرکزی ایران، به دلیل خشکی هوا، آب سریعتر تبخیر می شود و علاوه بر ایجاد برودت در محیط، باعث افزایش رطوبت نسبی هوا نیز می گردد. در نتیجه هم گرما و هم خشکی بیش از حد هوا را کاهش می دهد و محیطی مطبوع برای ساکنین ساختمان ایجاد می نماید. ولی استفاده از این روش در بادگیر های جنوب کشور که دارای اقلیمی گرم و مرطوب است، ممکن نمی باشد. زیرا اولاً به دلیل بالا بودن میزان رطوبت نسبی و اشباع نسبی هوا از بخار، تبخیر آب به سهولت صورت نمی گیرد و در ثانی اضافه نمودن هوای نم دار به محیطی که هوای آن بیش از حد آسایش انسان مرطوب است، شرایط زیستی را مشکل تر می نماید. بدین جهت بادگیر های جنوب، فقط از طریق جابجایی هوای داخل ساختمان، باعث کاهش دمای فضای آن می شوند.
 
 
 
از خصوصیات دیگر بادگیر می توان از اثر دودکش نام برد. در مواقعی که باد جریان نداشته باشد، هوای گرم داخل بنا صعود می کند و از طریق بادگیر به خارج بنا منتقل می شود و بدین صورت کماکان یک جریان هوا در داخل ساختمان برقرار می گردد هرچند که شدت آن کمتر از مواقعی است که باد در محیط خارج جریان داشته باشد.
 
بهترین نمونه بادگیر ها در جنوب کشور را می توان در بندر لنگه و بندر کنگ  ملاحظه نمود. هنوز هم بادگیر های حجیم چهار طرفه، نمود اصلی این دو بندر قدیمی می باشند. طرز کار بادگیر های این منطقه، مشابه نواحی مرکزی ایران است؛ فقط همان گونه که عنوان شد، عملکرد برودتی این بادگیر ها فقط از طریق جابجایی هوا صورت می گیرد. مطلب دیگر اینکه نسیم هوای بین خشکی و دریا و به طور کلی باد های محلی در این مناطق از شدت کمتری نسبت به نواحی مرکزی ایران برخوردارند و لذا باید بادگیر ها حجیم تر باشند تا بتوانند جریان بیشتری از هوا را به درون اطاق انتقال دهند. در بعضی موارد، مساحت مقطع بادگیر به بیش از ۸ متر مربع می رسد و بر روی کل بام اطاق قرار می گیرد. در بندر لنگه، در نزدیکی ساحل، تعداد بادگیر ها بیشتر است و حجم آن ها نیز بزرگتر می باشد؛ ولی هرچه از ساحل دور شویم، تعداد این بادگیر ها و ابعاد آنها کمتر می شود؛ به نحوی که در سمت شمالی بندر تعداد اندکی بادگیر وجود دارد.
 
 
 
اغلب بادگیر ها، دارای چوب بست هایی هستند که دو طرف دهانه بادگیر را به هم متصل می کنند و انتهای این چوب بست ها از بدنه بادگیر بیرون می باشد. این چوب بست ها جهت افزایش استحکام و مقاومت بادگیر در مقابل فشار باد است و به صورت کششی کار می کنند و نمی گذارند که پره های داخلی و بدنه بادگیر از یکدیگر جدا شوند. علت آنکه انتهای این چوب ها را نمی برند این است که در زمان تعمیر و مرمت بادگیر، داربست ها را به این چوب ها متصل می کنند و از روی داربست ها، تعمیرات لازمه را انجام می دهند.
 
موخره
 
از جمله مشکلاتی که در رابطه با بادگیر وجود دارد این است که با وجود کلیه تمهیدات، باز هم مقداری گرد و غبار وارد فضای داخل بنا می شود. به علاوه، پرندگان، جانوران موذی و حشرات نیز از طریق مجرای بادگیر وارد فضای داخل می شوند. همچنین کنترل کامل مقدار جریان هوا و میزان رطوبت و برودت میسر نمی باشد. لذا بادگیر به تدریج جای خود را به کولر آبی در نواحی مرکزی و کولر گازی در نواحی جنوبی کشور داده است. در میبد در بعضی از خانه ها، از مجرای بادگیر جهت انتقال کانال کولر استفاده می شود و کولر را در مقابل بادگیر و در سمت رو به باد مطلوب قرار می دهند. بدین نحو عملکرد جدید بادگیر تنها به عنوان محافظ کولر در مقابل باد های کویری و عبور کانال کولر است.
 
قطعاً از بادگیر به صورت گذشته نمی توان استفاده نمود و تامین برودت و تهویه ساختمان تنها به وسیله بادگیر دیگر میسر نمی باشد. البته با نصب تور سیمی ریز بر روی بادگیر، مقداری از مشکلات حل می شود.
 
قابل ذکر است که حسن فتحی، معمار نامی مصر در داخل کانال بادگیر هایی که برای ساختمان هایش طراحی نموده، از یک فواره، یک پمپ آب کوچک، چند ورق حلبی سوراخ دار و یک تشت آب استفاده نموده است. در مواقعی که جریان باد گرم و یا خشک باشد و یا هنگامی که دارای مقداری گرد و غبار است، پمپ آب را روشن می کنند و آب فواره بر روی ورق های حلبی و نهایتاً به داخل تشت آب می ریزد و سپس مجدداً این آب از طریق پمپ به فواره منتقل می شود و بدین ترتیب نه تنها هوا خنک و مرطوب می گردد، بلکه مقداری از گرد و غبار آن نیز کاسته می شود.
 
کماکان می توان از بادگیر به عنوان مکمل سیستم تهویه و برودت ساختمان استفاده نمود. بادگیر می تواند در مواقعی از سال، شرایط آسایش در داخل بنا را از طریق تهویه طبیعی تامین کند و در زمانی که باد دیگر نتواند پاسخگوی نیاز اهالی ساختمان باشد، تنها در آن صورت باید از تاسیسات مکانیکی بهره گرفت. نمونه هایی از این سیستم مکمل را می توان در بعضی خانه های نوساز محله صفاییه یزد و ساختمان های مسکونی کارکنان راه آهن این شهر مشاهده نمود. البته در موارد بسیاری بادگیر های جدید در خانه های نوساز این شهر تنها جنبه تزیینی دارد و اگر بادگیر صرفاً جنبه سمبلیک و نمادین داشته باشد و عاری از هرگونه عملکردی باشد، این یادگار با ارزش به تدریج از سیمای بافت قدیم و جدید شهر های ایران حذف خواهد شد.
 
 
 
انواع بادگیر
بادگیرها از لحاظ شکل بیرونی چند دسته هستند. ساده‌ترین نوع بادگیر یک جناحی است و بسیار کوچک و محقر بر فراز محفظه‌ای، مانند سوراخ بخاری در پشت بام ساخته می‌شود در این روش برای پرهیز از گزند گردبادها و طوفان‌های سنگین، بادگیر را فقط در جهت بادهای خنک و نسیم‌های مطبوع می‌سازند و جبهه‌های دیگر آن را می‌بندند. در برخی موارد بادگیرهای یک طرفه را پشت به بادهای شدید و آزاردهنده می‌سازند و در واقع این بادگیر عملکرد تهویه و تخلیه هوا را انجام می‌دهد.
ابعاد آن نسبت به سایر انواع کوچک‌تر و شکل آن اولیه‌تر است. این مسیر مورب (که در بالای بام دیده می‌شود) پس از اتصال به کانال عمودی داخل دیوار و پنجره خروجی داخل ساختمان مانند بخاری در یک ضلع اتاق قرار می‌گیرد و تهویه را انجام می‌دهد. این نمونه بیشتر در منطقه سیستان و قسمتی از شهرستان بم دیده می‌شود.
 
بادگیر های دوطرفه
نوع دوم، نوع دو طرفه که دارای دو وجه روبه‌روی یکدیگر و با پنجره‌های بلند و باریک بدون حفاظ ساخته می‌شود و در قسمت داخلی ساختمان به شکل یک یا دو حفره در طاقچه دیده می‌شود. این نمونه در سیرجان و به ندرت در کرمان دیده می‌شود.
 
بادگیر سه جناحی – سه طرفه
بادگیر نوع سوم سه جناحی است و دو نوع دارد، سه جناحی متصل و سه جناحی منفصل (اشکم دریده) .در این نمونه می‌توان به تفکیک از یک یا دو یا سه جبهه استفاده کرد. البته استفاده از این نوع بادگیر نادر است.
 
بادگیرهای چهار طرفه
نوع چهارم، بادگیرهای چهار طرفه است که به شکل کامل و مفصل‌تر از انواع دیگر ساخته شده‌اند و معمولا داخل کانال‌های آن با تیغه‌هایی از آجر یا چوب یا گچ به چند قسمت تقسیم می‌شوند. در بعضی از نمونه‌ها در زیر کانال بادگیر حوض به نسبت بزرگ و زیبایی می‌ساخته‌اند که هوای خشک و دارای گرد و غبار پس از برخورد با آب با جذب رطوبت خنک و گرد و غبار آن جدا و هوای اتاق (حوضخانه) در گرمای تابستان بسیار مطبوع می‌شده است. در مناطقی که امکان ایجاد حوضخانه در طبقه همکف وجود نداشته است آب قنات را در زیر زمین جاری و نمایان می‌کرده‌اند و امتداد کانال بادگیر نیز تا روی این جریان آب ادامه می‌یافته است. این فضاها (سرداب‌ها) محل تجمع اهالی خانه در بعد از ظهرهای تابستان بوده است. این نمونه در یزد، کرمان و بوشهر و… دیده می‌شود.
 
بادگیرهای چند وجهی
در شهرستان یزد و برخی قسمت‌های مرکزی ایران بادگیرهای چند وجهی (معمولا هشت وجهی و حتی گاهی مدور) معمول است که نوع پنجم بادگیرها را تشکیل می‌دهد.
علت ساخت این گونه بادگیرها وجود بادهای مطلوبی است که از هر طرف وزش داشته و تیغه‌های کانال می‌تواند از هر جهت باد را گرفته و به داخل مسیر هدایت کند.
 
بادگیر چپقی
بادگیر چپقی نوع ششم بادگیرهاست که به جای فضای مکعبی شکل خارجی، سازنده از ایجاد چند لوله خم‌دار (زانو مانند) برای حجم خارجی بادگیر استفاده کرده است، اما کانال‌ها و قسمت‌های داخلی مانند نمونه‌های چند طرفه است این نوع بادگیر تنها در سیرجان دیده شده است.
 
نماسازی بادگیرها
نماسازی بادگیرها خود از ویژگی‌های خاصی برخوردار است و در نهایت ظرافت به وسیله‌ آجرکاری و یا گچ‌بری ساخته می‌شود. در این جا لازم است از بادگیر مضاعف، بادگیر دواشکوبه و بادگیر حفره‌ای نیز نام برد. در شیراز نیز بادگیرهایی کم و بیش دیده می‌شود که به عنوان نمونه می‌توان از بادگیر ارگ و آب انبار کریم‌خان زند یاد کرد.
 
بادگیرها؛تنفسگاه های دشت کویر
برخی از مورخان و کارشناسان معتقدند  وجود بادگیر در هر خانه معرف تعیّن و تشخّص افراد آن خانه است. بزرگی و کوچکی بادگیر با موقعیت اقتصادی صاحب خانه ارتباط دارد. به گونه‌ای که هنگام ورود یک روستای کویر با نگاهی گذرا به وضعیت بادگیرها می‌توان موقعیت اقتصادی هر خانوار را تشخیص داد. 
 
بادگیر تهویه مطبوع خانه های کویری
بادگیر وسیله تهویه مناسبی برای خانه‌ها در قلب کویر محسوب می‌شود. به طوری که جریان هوای مطبوع را در اتاق‌ها، تالار و زیرزمین ایجاد می‌کند. در واقع شهرها و روستاهای کویری با بادگیر نفس می‌کشند. به همین لحاظ است که در هر محل، جهت بادگیر را در سمتی می‌سازند که مناسب‌ترین جریان هوایی منطقه را جذب کند. به عنوان مثال در سراسر منطقه اردکان جهت بادگیر را رو به شمال درست می‌کنند تا هوای شمال را به داخل خانه بکشاند. برای همین پشت بادگیر را در جهت باز «قبله» می‌سازند که همراه با گرد و خاک است. کار اصلی بادگیر در دو بخش خلاصه می‌شود؛ یکی آن که هوای دلپذیر و مطبوع را به قسمت زیر هدایت می‌کند به طوری که هوا به محض اینکه به چشمه‌های بادگیر می‌وزد به دلیل وضعیت ویژه چشمه‌های بادگیر، باد با سرعت هر چه تمام‌تر به پایین کشیده می‌شود.
 کار دوم این است که جهت دیگر بادگیر هوای گرم و آلوده را به بیرون می‌فرستد یعنی در واقع کار مکش را انجام می‌دهد. در مسیر بعضی بادگیرها که به سرداب راه پیدا می‌کند، طاقچه‌ یا گنجه‌ای در دل دیوار تعبیه می‌کنند و در چوبی بر آن می‌گذارند تا بتوانند باد را کنترل کنند. به این معنی در زمستان در گنجه را می‌بندند تا ارتباط فضای داخل و خارج اتاق را قطع کند.
این گنجه‌ها در اتاق‌ها، کار یخچال امروزی را انجام می‌دهند. به طوری که گوشت و ماست و پنیر و غذای شب مانده را در گنجه می‌گذارند و در آن را می‌بندند تا آن مواد از هوای گرم فضای داخل و دسترسی حیوانات خانگی در امان باشد. در «عقدا» به این گنجه‌های دیواری اصطلاحا «گمبیچه Gombice» می‌گویند.
از بادگیر علاوه بر تهویه هوا و موردی که گفته شد برای سرد نگه داشتن مواد غذایی به روش بهتری نیز استفاده می‌کنند. برای این منظور روی چوب میان قفسه بادگیری یک قرقره چوبی بند می‌کنند.
 سپس از میان قرقره ریسمانی می‌گذرانند که به پایین بادگیر می‌رسد. سر دیگر آن ریسمان را به شکل چهار رشته درمی‌آورند که به چهار گوشه تخته مشبکی به طول و عرض هفتاد سانتیمتر بسته می‌شود که این تخته را در اصطلاح «چوئوش Čouš» می‌نامند. سپس یک طناب را به میخ دیوار تالار می‌زنند و روی تخته مشبک، ماست، پنیر و غذاهایی که باقی می‌ماند می‌گذارند. برای آنکه تخته را به بالا و در معرض جریان هوا قرار بدهند سر طناب را از میخ باز کرده و پایین می‌کشند تا سر دیگر آن با واسطه قرقره‌ای که به تخته مشبک متصل است بالا کشیده شود برای همین تخته مشبک بالا می‌رود و در معرض هوای سرد قرار می‌گیرد و از فاسد شدن مواد غذایی روی آن جلوگیری می‌شود. فایده دیگر این کار این است که مواد خوراکی را از دسترس حیوانات خانگی دور نگه می‌دارند.
 
ارتباط بادگیرها با آب و هوای منطقه
وجود بادگیر با آب و هوای هر منطقه در رابطه مستقیم است. به طوری که هر چه شدت گرمای هوا کاسته شود به همان میزان از تعداد بادگیرها کاسته می شود. به عنوان مثال در روستای کوهستانی «طرزجان» و «ده بالا» که هوای آن خنک است، بادگیر برای اهالی معنا و مفهومی ندارد در حالی که در «میبد» که دارای آب و هوای گرم و خشک است می‌توان گفت که بیشتر خانه ها بادگیر دارند.
 
ارتباط بادگیر در خانه و تعین و تشخص صاحب خانه !!!
شاید بتوان گفت ، وجود بادگیر در هر خانه معرف تعیّن و تشخّص افراد آن خانه است. بزرگی و کوچکی بادگیر با موقعیت اقتصادی صاحب خانه ارتباط دارد. به گونه‌ای که وقتی وارد یک روستای کویری می‌شویم با نگاهی گذرا به وضعیت بادگیرها می‌توانیم موقعیت اقتصادی هر خانوار را روشن کنیم. زیرا که خانه‌های فقیرنشین بادگیر ندارند. بعضی از آنان که بادگیر دارند مصالح عمده بادگیر خشت و گل، یک طرفه و حتی تعداد چشمه‌های آن بسیار کم است. در حالی که مصالح بادگیر ثروتمندان بیشتر خشت و آجر چند طرفه و با تزییناتی همراه است. بیشتر بادگیرها یک طبقه است. فقط چند بادگیر در سراسر یزد دیده شد که دو یا سه طبقه است. به عنوان مثال در «عقدا» یک بادگیر دو طبقه در رباط معروف به «حاجی ابوالقاسم رشتی» مشاهده شد که معماران راجع به کیفیت بنای آن چنین اظهارنظر می‌کنند
«در گذشته بر اثر ناامنی در طبقه دوم آن آتش می‌افروختند تا رخنه ورود دشمن را به اطراف اطلاع دهند و از طرفی طبقه دوم به عنوان برج راهنما برای کاروانیان به حساب می‌آمده است.»
عده‌ای دیگر می‌گویند‌ «ساختن بادگیر دو طبقه یک نوع هنر معماری است زیرا ساختن آن کار هر معماری نیست.»
 
بادگیرها و تناسب و زیبایی در معماری شهری
نظر دوم به حقیقت نزدیک‌تر است. زیرا به طبقه دوم امکان رفتن افراد یا آتش‌افروزی نیست. از جهتی فرم ظاهری بادگیر که هشت ضلعی است نشان می‌دهد که رعایت تناسب و زیبایی بادگیر برای معماری در درجه اول اهمیت بوده است. زیرا بادگیر طبقه دوم روی بادگیر طبقه اول ساخته شده است. منفذ زیر بادگیر آن درست در وسط منافذ دو طبقه بادگیر است. بادگیر طبقه دوم کار هواکش را انجام می‌دهد. یعنی در واقع این بادگیر وسیله بسیار مناسبی برای سهولت نفس کشیدن چشمه‌های بادگیر طبقه اول است.
در تفت یک بادگیر سه طبقه که از نظر معماری بسیار ارزنده است مورد بررسی قرار گرفته است. این بادگیر به عنوان نوعی تفاخر به حساب می‌آید. از طرفی بادگیر سه طبقه در تلطیف هوای خانه بسیار موثر است. به شکلی که باد در هر سمت و ارتفاعی جریان دارد به راحتی به وسیله چشمه‌های یکی از طبقات بادگیر به داخل کشانده می‌شود. بلندترین و زیباترین بادگیر باغ دولت‌آباد یزد با ارتفاع ۳۳ متر و ۸۰ سانتی‌متر است که تاریخ بنای آن به زمان کریم‌خان زند می‌رسد. حسن این بادگیر در دو قسمت خلاصه می‌شود؛ زمینه بادگیر هشت ضلعی و طبیعی است که باد در هر جهت و طرفی که جریان پیدا کند به راحتی و با سرعت هر چه بیشتر به قسمت زیر هدایت می‌شود. در قسمت دوم در زیر بادگیر حوضی است که در میان‌ آن فواره سنگی تعبیه شده است به طوری که وقتی باد به سطح آب می‌وزد هوای خنک و مطبوعی ایجاد می‌کند.
زرتشتیان ساکن تفت برای مبارزه با ناملایمات هوای گرم تابستان و هوای سرد زمستان منازل خود را به شکل چهار صفه‌ای درآورده‌اند تا در هر زمانی از سال با توجه به آب و هوا در یکی از صفه‌ها به سر برند. یعنی تابستان در سمت جنوب، بهار در سمت شمال، عصرهای زمستان در سمت شرق و صبح زمستان در سمت مغرب، زندگی می‌کنند.
بادگیر را گذشته از خانه‌های مسکونی برای خانه‌ باغات و مساجد و خنک نگاه داشتن آب در آب‌انبارها می‌سازند. تعداد بادگیرهای آب‌انبار در سراسر یزد به تناوب بین یک تا شش بادگیر مشاهده شد.
بادگیر در آب‌انبار نقش مصونیت از گندیدگی آب را نیز ایفا می‌کند. برای این منظور بادگیر را طوری روی خزینه آب‌انبار می‌سازند که مسلط بر آب است در غیر این صورت آب آن بدبو و بدمزه می‌شود. محاسبه بادگیر نسبت به خزینه آب‌انبار به تجربه و مهارت بنا بستگی دارد.
 
حرکت هوا را به دلیل اختلاف فشار جو باد گویند. باد روی زمین عامل مهمی در تبادل دما، رطوبت و انتقال ذرات معلق است. این امر در ایجاد شرایط آسایش انسان یا اخلال در آن نقش مهمی دارد. جا به جایی هوا در بالا بردن سطح کارآیی ذهنی و فیزیکی افراد و کاهش میزان ابتلا به بیماری‌ها بسیار موثر است. همچنین می‌تواند عاملی در کاهش مصرف سوخت‌های فسیلی باشد. اهمیت باد در طرح و ساخت محیط مسکونی از دیرباز مورد توجه بوده است. ارسطو چهار قرن قبل از میلاد و ویترویرس معمار روسی یک قرن قبل از میلاد از روش استفاده باد در معماری و شهرسازی صحبت می‌کنند.
 
بادگیر، یک روش ابداعی ایرانی برای ایجاد فضای خنک
بادگیر، یک روش ابداعی ایرانی برای ایجاد فضای خنک در داخل منازل گرم کویری است. این دستگاه تهویه مطبوع ، سالیان درازی از روزگاران دور ، فضای زندگی مردم ایران را قابل تحمل کرده است. بادگیرها معمولاً برجکهای کوچکی به صورت چهارضلعی یا چند ضلعیهای منتظمند که ساختار مثلث در آنها به هیچ وجه دیده نمی شود. بادگیر تشکیل شده است از برجکی تقریباً مرتفع‏تر از جاهای دیگر خانه در روی بام. عموماً بادگیرها بر روی قسمتی از خانه های کویری به نام حوضخانه بنا می شده‌اند. حوضخانه ایوانی کوچک بوده که در انتهای اتاقهای تابستانی هر عمارت قرار داشته است اتاقهای تابستانی تشکیل شده‌اند از اتاقهایی با ابعاد بزرگ و درهای زیاد ــ گاهی اوقات تا ۵ در ــ به دلیل جریان یافتن هوا در آنها که در انتهای آنها حوضخانه بود. حوضخانه به شکل فضای رابط میان حیاط خانه و اتاقهای تابستانی است.
 در میان این فضا، حوض کوچکی بود و دلیل نامگذاری این فضا نیز به علت وجود این حوض در میان این فضا بود. بادگیرها دقیقاً در بالای این حوض قرار دارند، ولی از طریق منافذی که دارند جریان هوا را به روی آب حوض هدایت می کنند. بادگیرها عموماً از خشت وگل ساخته می شده‌اند و برای محکم بودن آنها در مقابل وزش باد از تیرهای چوبی در ساختمان استفاده می شده است. بادگیر به صورت تزئینی با آجرهای نقشدار آراسته می‌شد. بادگیرها دارای منفذهای ورودی به صورت قوسهای زیبایی بوده‌اند.
 
 
بادگیرها کولرهای آبی امروزی
بادگیرها به صورت کولرهای آبی امروز کار می‏کرده‏اند، به این صورت که باد از منافذ بادگیر به آن وارد شده و به صورت مجمع به روی حوض آب هدایت می‌شد، پس از برخورد بر روی آب حوض عمل تبخیر انجام می‌گرفت. عمل تبخیر عملی است گرماگیر که موجب سرد شدن باد وارد شده از دهانه بادگیر می‌شده و سپس باد سرد وارد اتاقهای تابستانی شده و باعث سرد شدن هوای درون اتاقها می‌شده است. در بعضی از عمارتهای قدیمی که متعلق به افراد ثروتمند بود، حوضخانه فضای دربسته‌ای بود و اتاقهای تابستانی منافذ و دالانهایی داشت ــ مانند کانالهای کولر ــ که باد خنک از این دالانها وارد اتاقهای خانه می‌شد و این امر در صورتی بود که اتاقهای تابستانی تعدد داشت. از استفاده‌های دیگر بادگیرها به عنوان سردکردن فضای سرداب برای نگهداری مواد غذایی و نیز خنک نگهداشتن آب انبارها بود.
بیشترین تعداد بادگیرها را در دشتهای خشک و سوزان کاشان، یزد، جهرم، طبس، اروند و کرانه‏های خلیج فارس می‏توان مشاهده کرد. در ساخت بادگیرها از توانایی‏های معماری ایرانی به خوبی بهره گرفته شده؛ به گونه‏ای که بادگیرها علاوه بر آن که اهداف زیست محیطی را برآورده می‏کنند، جزیی از ساختمان‏های زیبای چشمگیر نیز به شمار می‏آیند. رهگذران با عبور از کوچه‏های شهر، با تماشای بادگیرهای متنوع، از لذت بینایی نیز بهره می‏گیرند. بادگیرها انواع مختلفی دارند، اما یک نوع از آنها منحصر به فرد است به نام بادگیر چپقی که در حال حاضر یک نمونه از این نوع بادگیر در سیرجان باقی مانده است .
برخی از بادگیرهای مشهور عبارتند از: بادگیر عمارت بروجردیها در کاشان، بادگیر عمارت عباسیون (عباسیها) درکاشان، این بادگیر پائینتر از سطح حیاط قرار دارد، بادگیر عمارت طباطبایی در کاشان، بادگیر عمارت دولت‏آباد در یزد که با ارتفاع ۱۸ متر بلندترین بادگیر موجود است. بادگیرهای آب انبار شیش، بادگیری در یزد که همانطور که از نام آنها پیداست ۶ عدد است.
 
یزد شهر بادگیرها
توجه به شرایط اقلیمی و زیست محیطی یزد، از شاخص ترین نشانه های این شهر که منظر عمومی آن را از دیگر شهرهای کشور متمایز می‌سازد، می‌توان به بادگیرهای متنوع آن اشاره کرد.
بادگیرها بخشی از بناه و فضاهای مسکونی شهر یزد در گذشته بوده‌اند که طبیعی‌ترین روش تهویه بنا به شمار می‌رفتند و برحسب سرعت و جهت باد طراحی می‌شدند. بناهایی نظیر خانه‌های قدیمی، محراب مساجد و آب انبارهای یزد از جمله نمونه‌هایی دارای بادگیر هستند که در این میان می‌توان به بادگیر خانه آقازاده ابرکوه، بادگیر باغ دولت آباد، بادگیر محراب مسجد ریگ و ملااسماعیل و بادگیرهای آب انبارهای عصر آباد و حسین آباد اشاره کرد که این آب انبارها به دلیل داشتن هفت بادگیر در کشور منحصر به فرد هستند.
 
مصالح ساختمانی بادگیرها
مصالح ساختمانی بادگیرها را معمولا خشت خام، آجر، گل، گچ و چوب شورونه تشکیل می‌دهد،  چهار بخش عمده بادگیر شامل بدنه، قفسه، تیغه‌ها و سقف است و از انواع مختلف بادگیرها می‌توان به بادگیر یک طرفه، دو طرفه، سه طرفه، چهار طرفه و چند وجهی اشاره کرد که اغلب بادگیر های میبد و اردکان یک طرفه هستند. همچنین بادگیر ۸ طرفه باغ دولت آباد یزد با ۳۳ متر ارتفاع بلندترین بادگیر جهان محسوب می‌شود.
 بادگیرها که درگذشته به عنوان سیستم تنفسی شهر محسوب می‌شدند، جریان طبیعی هوا را به داخل ساختمان هدایت می‌کردند و با توجه به اینکه در خانه‌ها، بادگیرها معمولا در ضلع جنوبی حیاط یعنی در سمت تابستان نشین خانه ساخته می‌شدند، نوعا به تالار و حوض خانه، کلاه فرنگی و زیر زمین ارتباط داشتند.
بادگیرخانه‌ها را نمایانگر تشخص و منزلت اجتماعی صاحبان آن‌ها است و این موضوع از طریق ارتفاع و نوع تزئینات آن‌ها مشخص می‌شود.
می‌توان به بادگیر باغ دولت آباد، بادگیر آب انبار کلیمیان، بادگیرهای آب انبار شش بادگیری و هفت بادگیری عصر آباد و حسین آباد و … به عنوان شاخص ترین بادگیرهای یزد اشاره کرد.
 
بادگیرها تهویه ای بر روی بام های خانه کویرنشینان
بادگیر ، برجهایی که در ایران برای تهویه بربام خانه ها ساخته می شود. بادگیر را همچنین بالای آب انبارها و دهانة معدنها برای تهویه می سازند. درخانه ها هوای خنک از بادگیر، که نوع ابتدایی تهویة مطبوع به شمار می رود، به اتاقهای طبقة همکف یا زیرزمینها فرستاده می شود.
بادگیر معمولاً چهارگوش است و در دیوارهای چهارگانة آن چند سوراخ تعبیه شده است . درون بادگیر با تیغه ها و جدارهایی که از خشت یا چوب و خشت ساخته شده است ، به چند بخش تقسیم می شود. بادگیر، که بیشتر در قسمت مرکزی ایران ، یعنی اطراف یزد، یا در جنوب ، در نزدیکی سواحل خلیج فارس ، یافت می شود، با ظهور روشهای جدید تبرید هوا و آب غالباً روبه ویرانی می رود و هنوز دربارة تعیین دقیق چگونگی ایجاد اختلاف فشار هوا که باعث جریان هوا می شود، مطالعة علمی کافی نشده است (ولف ، ص ۱۵، ۱۰۶؛ بیزلی ، ص ۱۰۰ـ۱۰۱). مارکوپولو از بادگیرهای جزیرة هرمز در خلیج فارس به عنوان تنها وسیله ای که زندگی را تابستانها در آن محل قابل تحمل می سازد یاد کرده است . از دیگر جهانگردان مانند پیترودِلا واله و فیگوئروآ نیز در این باره وصفهای خوبی باقی مانده است (رجوع کنید به یول ، ج ۲، ص ۳۸۳ـ۳۸۴).
 
فناوری بادگیرها در گذشته ایرانیان
بادگیر، یک روش ابداعی ایرانی برای ایجاد فضای خنک در داخل منازل گرم کویری است . این دستگاه تهویه مطبوع ، سالیان درازی از روزگاران دور ، فضای زندگی مردم ایران را قابل تحمل کرده است . بادگیرها معمولاً برجکهای کوچکی به صورت چهارضلعی یا چند ضلعیهای منتظمند که ساختار مثلث در آنها به هیچ وجه دیده نمیشود. بادگیر تشکیل شده است از برجکی تقریباً مرتفع‏تر از جاهای دیگر خانه در روی بام. عموماً بادگیرها بر روی قسمتی از خانههای کویری به نام حوضخانه بنا میشدهاند. حوضخانه ایوانی کوچک بوده است که در انتهای اتاقهای تابستانی هر عمارت قرار داشته است اتاقهای تابستانی تشکیل شدهاند از اتاقهایی با ابعاد بزرگ و درهای زیاد ــ گاهی اوقات تا ۵ در ــ به دلیل جریان یافتن هوا در آنها که در انتهای آنها حوضخانه بود. حوضخانه به شکل فضای رابط میان حیاط خانه و اتاقهای تابستانی است. در میان این فضا، حوض کوچکی بود و دلیل نامگذاری این فضا نیز به علت وجود این حوض در میان این فضا بود. بادگیرها دقیقاً در بالای این حوض قرار دارند، ولی از طریق منافذی که دارند جریان هوا را به روی آب حوض هدایت میکنند.بادگیرها عموماً از خشت وگل ساختهمیشدهاند و برای محکم بودن آنها در مقابل وزش باد از تیرهای چوبی در ساختمان استفاده میشده است.
بادگیر به صورت تزئینی با آجرهای نقشدار آراسته میشد.بادگیرها دارای منفذهای ورودی به صورت قوسهای زیبایی بودهاند. نحوهٔ کارکرد بادگیرها به صورت کولرهای آبی امروز کار می‏کرده‏اند، به این صورت که باد از منافذ بادگیر به آن وارد شده و به صورت مجمع به روی حوض آب هدایت می‌شد، پس از برخورد بر روی آب حوض عمل تبخیر انجام می‌گرفت. عمل تبخیر عملی است گرماگیر که موجب سرد شدن باد وارد شده از دهانه بادگیر می‌شده است و سپس باد سرد وارد اتاقهای تابستانی شده و باعث سرد شدن هوای درون اتاقها می‌شده است. در بعضی از عمارتهای قدیمی که متعلق به افراد ثروتمند بود، حوضخانه فضای دربسته‌ای بود و اتاقهای تابستانی منافذ و دالانهایی داشت ــ مانند کانالهای کولر ــ که باد خنک از این دالانها وارد اتاقهای خانه می‌شد و این امر در صورتی بود که اتاقهای تابستانی تعدد داشت. از استفاده‌های دیگر بادگیرها به عنوان سردکردن فضای سرداب برای نگهداری مواد غذایی و نیز خنک نگهداشتن آبِ آب انبارها بود. بیشترین تعداد بادگیرها را در دشتهای خشک و سوزان کاشان، یزد، جهرم، طبس، اروند و کرانه‏های خلیج فارس می‏توان مشاهده کرد .
 
بادگیرها و معماری ایرانی 
 در ساخت بادگیرها از توانایی‏های معماری ایرانی به خوبی بهره گرفته شده؛ به گونه‏ای که بادگیرها علاوه بر آن که اهداف زیست محیطی را برآورده می‏کنند، جزیی از ساختمان‏های زیبای چشمگیر نیز به شمار می‏آیند.رهگذران با عبور از کوچه‏های شهر، با تماشای بادگیرهای متنوع، از لذت بینایی نیز بهره می‏گیرند.بادگیرها انواع مختلفی دارند، اما یک نوع از آنها منحصر به فرد است به نام بادگیر چپقی که در حال حاضر یک نمونه از این نوع بادگیر در سیرجان باقی مانده است. برخی از بادگیرهای مشهور عبارتند از: بادگیر عمارت بروجردیها در کاشان، بادگیر عمارت عباسیون (عباسیها) درکاشان، این بادگیر پائینتر از سطح حیاط بود، بادگیر عمارت طباطبایی در کاشان، بادگیر عمارت دولت‏آباد در یزد که با ارتفاع ۱۸ متر بلندترین بادگیر موجود است. بادگیرهای آب انبار شیش بادگیری در یزد که همانطور که از نام آنها پیداست ۶ عدد میباشد.عمارت بادگیر، نگین مجموعه کاخ گلستان، بنایی متعلق به دوران سلطنت فتحعلی شاه که در ضلع جنوبی باغ گلستان ساخته شد و در زمان ناصرالدین شاه با تصرفات عمده‏ای که در آن انجام گرفت به شکل امروزی درآمد. وجه تسمیه این بنا به علت وجود برجهای بادگیر به منظور تولید هوای خنک، مطبوع و انتقال آن به داخل عمارت حوضخانه و تالار اصلی بوده است. در زیر تالار و عمارت مزبور حوضخانه وسیعی وجود دارد که چهار بادگیر بلند پوشیده از کاشی‏های معرق، آبی، زرد و سیاه با قبه‏های زرین در چهار گوشه آن باعث خنک شدن هوای حوضخانه، تالار و اطاقها می‏شود.
 
شیوه ساختن بادگیر
معماران محلی برای ساختن بادگیر از پشت بام خانه و از جایی که مشرف به اتاق کوچکی است که برای بادگیر اختصاص داده‌اند با خشت یا آجر ،تنوره بادگیر را با مقطع مستطیل می‌چینند تا به ارتفاع معینی برسد. سپس بالای این تنوره‌ها چهار دیواره را دو چوب به شکل ضربدر «×» می‌گذارند. به گونه‌ای که دو سمت هر چوب در دو زاویه مقطع قرار بگیرد و سپس دیوارهای سمت شرق و غرب و جنوب بادگیر را دو تا پنج و دو دهم متر بالا می‌آوردند. سپس در قسمت شمال که رو به باد «اصفهانی» است با نیم خشت یا آجر نیمه به عرض شش سانتی‌متر، روی تنور را تا ارتفاع معینی می‌چینند. ارتفاع این تیغه‌ها ۴۰ سانتی‌متر بلندتر از سایر دیوارهاست.
 
«پایه Pâye»  بادگیر
این تیغه‌ها را «پایه Pâye» می‌نامند که نوعی بادشکن محسوب می‌شوند و از لحاظ معماری هم فوایدی دارد. به عنوان مثال به نمای بادگیر جلوه خاصی می‌بخشد و موجب استحکام ساختمان بادگیر می‌شود، زیرا اردکان و میبد و اطراف آنها گاهی اوقات گرد بادگیر را در سمت جنوب و مشرف به کوچه می‌سازند. طبیعی است در صورت نبودن وجود پایه، به ویژه در گذشته دور که تا حدی ناامنی در منطقه وجود داشت سارقین از راه منفذ بادگیر به داخل منازل راه پیدا می‌کردند.
 
«چشمه» بادگیر
عرض بین دو تیغه را در اصطلاح «چشمه» می‌نامند. بین ۴۰ تا ۶۰ سانتی‌متر است. تعداد چشمه‌های هر بادگیر بستگی به عرض اتاق دارد. به طوری که برای اتاق عرض بین سه و پنج و هفت متر به ترتیب پنج و هفت و ۱۱ چشمه می‌گذارند. در این منطقه تعداد چشمه‌ها جفت نیست. زیرا برای صاحب آن خوش یمن نیست. به گفته خودشان آمد ندارد. عمق هر بادگیر یک تا دو و نیم متر است. گاه برای استحکام بیشتر بادگیر به اندازه هر نیم متر چوبی در میان دیواره‌های بادگیر کار می‌گذارند.
سقف دو پایه را به شکل «چپیله Capile» می‌پوشانند. به این ترتیب که دو خشت به راه مایل به سمت بالا با دست نگه می‌دارند. سپس یک خشت مابین آن دو خشت می‌گذارند.
بام بادگیر را به شکل خرپشته در می‌آورند تا در کشاندن هوای مطبوع یا در بیرون کردن هوای گرم و آلوده کمک کند. بعد روی پشت‌بام بادگیر را به قطر سه سانتی‌متر با نیمچه‌کاه می‌پوشانند. گاهی اوقات فاصله بین دو پایه را با خشت و نمیچه کاه تخت می‌کنند سپس دو یا سه رگه آجر در لبه‌های بام آن کار می‌گذارند. به طوری که چیدن آجرها به این ترتیب علاوه بر استحکام بادگیر به زیبایی ظاهری آن نیز می‌افزاید. گاهی اوقات کف پشت‌بام را کاهگل می‌کنند سپس یک ردیف آجر روی آن می‌چینند. فاصله بین آجرها را با گچ و خاک بندکشی می‌کنند. بعضی از افراد که امکان مالی بیشتری دارند روی دیواره چشمه‌های بادگیر را گچبری می‌کنند. تعداد چشمه‌های هر بادگیر با بزرگی بادگیر ارتباط مستقیمی دارد. از طرفی تعداد چشمه‌های هر طرف بادگیر با شدت باد همان طرف و در مجموع با هوای هر منطقه ارتباط دارد.
در بعضی خانه‌ها گاهی برای فصل زمستان که احتیاج به بادگیر نیست چشمه‌های بادگیر را با آجر یا خشت تیغه می‌کنند. یا چنانچه در قسمت پایین بادگیر دریچه‌ای کار گذاشته شوند آن را می‌بندند. این کار هر سال اواخر پاییز و در آستانه زمستان شکل می‌گیرد.
از آن جایی که در اتاقک زیر بادگیر در تابستان اهل خانه استراحت می‌کنند احتمال دارد که پرندگان به ویژه کبوتران در چشمه‌های بادگیر آشیانه کنند و فضولات آنها به پایین بریزد. بنابراین برای جلوگیری از این کار چشمه‌های بادگیر را با تور سیمی یا نرده‌های چوبی می‌پوشانند.
 
انواع بادگیرها در سرزمین کهن ایران
از نظر ساخت و نوع مصالح و در مجموع ساختار بادگیر دارای انواع مختلف هستند که می توان انواع بادگیر بر سه نوع دسته بندی کرد که بادگیر اردکانی، بادگیر کرمانی و بادگیر یزدی است.
 
بادگیر اردکانی
که بادگیر اردکانی بیشتر در منطقه اردکان دیده می‌شود و جهت بادگیر رو به باد اصفهانی است. از سمت غرب و شرق و جنوب منفذ ندارد. بنای این نوع بادگیر به نسبت سایر انواع بادگیرها تا حدی ساده و از لحاظ اقتصادی هم مقرون به صرفه است. به همین لحاظ ممکن است که برای هر اتاقی یک بادگیر ساخته شود.
 
بادگیر کرمانی
اما بادگیر کرمانی ساده و کوچک است و به خانه خانواده‌های متوسط رو به پایین اختصاص دارد. هر بنایی می‌تواند این بادگیرها را بسازد. مصالح اصلی آن بیشتر خشت و گل است.از آنجا که این نوع بادگیرها دو طرفه هستند،بادگیر دوقلو نیز نامیده می شوند. ا بادگیرهای دوقلو را در مسیر بادهای شناخته شده می‌سازند. کار این نوع بادگیر‌ها تا حدودی نسبت به بادگیرهای اردکانی دقیق‌تر و ایده‌آل‌تر است زیرا فشار باد به یک جهت موجب تخلیه سریع هوای گرم و آلوده طرف دیگر می‌شود. بادگیر بیشتر آب انبارها را نیز به شکل بادگیر کرمانی درست می‌کنند تا از یک سمت آن هوای خوش و مطبوع به آب برسد و از طرف دیگرش هوای گرم به بیرون برود.
 
بادگیر یزدی
بادگیر یزدی از سایر انواع بادگیرها بزرگ‌تر است و چهار طرفه ساخته می‌شود به همین لحاظ این بادگیر را در بعضی جاها بادگیر «چهارطرفه» یا «چهارسو» می‌نامند. التبه ساختمان‌ آن از لحاظ معماری از سایر انواع بادگیرها مشکل‌تر و پیچیده‌تر است. به همین دلیل می‌توان آن را نوع برجسته‌ای از پدیده‌های هنر معماری به حساب آورد. ارتفاع آن به طور معمول زیاد است و میزان ارتفاع بادگیر از پشت‌بام خانه و نوع چشمه‌های هر سمت بادگیر ارتباط مستقیم با اوضاع جوی منطقه دارد. این نوع بادگیر ویژه ثروتمندان و گاهی نیز در خانه‌های افراد متوسط روستایی و شهری ساخته شده است.
 
چشم‌انداز آینده بادگیر در معماری نوین
با ورود معماری مدرن و به ویژه استفاده از تاسیسات مکانیکی به تدریج نقش اقلیم در ساختمان‌ها کم‌رنگ شد اما از نیمه دوم قرن گذشته که اقلیم و حفظ محیط زیست پیوسته مورد توجه قرار گرفت استفاده از فناوری همگون با محیط طبیعی، بازیافت ضایعات صنعتی و استفاده از انرژی‌های پاک مانند انرژی خورشید، باد و آب اهمیت بسیاری یافتند. در زمینه معماری نیز از این زمان توجه به محیط زیست و تلاش برای طراحی ساختمان‌های اقلیمی و معماری همساز با اقلیم آغاز شد.
امروزه می‌توان از بادگیر به عنوان مکمل سیستم تهویه و برودت ساختمان استفاده کرد. به وسیله بادگیر می‌توان در مواقعی از سال شرایط آسایش را با تهویه طبیعی تامین کرد و تنها زمانی که باد دیگر نتواند پاسخگوی نیاز ساکنان باشد باید از تاسیسات مکانیکی بهره گرفت.
حسن فتحی معمار مصری که تلاش فوق‌العاده‌ای برای تلفیق معماری سنتی و تکنولوژی روز خود انجام داده است، از یک پمپ آب در داخل کانال بادگیر ساختمان‌هایش استفاده می‌کرد که با ایجاد فواره‌ای در روزهایی که هوا گرم و پرگرد و غبار بود، هم از میزان گرما و هم از میزان گرد و غبار می‌کاست.
علاوه بر موارد گفته شده، طرح‌های دیگری در سایر کشورها که با تکیه به تهویه طبیعی طراحی شده به عنوان مثال در مرکز فروش بلوواتر انگلیس هوای تازه از طریق دنباله‌ای از بادگیرهای مخروطی با ارتفاع دو متر تامین می‌شود این بادگیرها روی بام سوار شده‌اند تا هوای خنک‌تری را به پایین فرستاده و آن را در فضای داخی پخش کنند. آنها در فاصله ۱۵ متری نسبت به هم و روی محور مرکزی مجتمع قرار گرفته‌اند و پس از دریافت جریان هوای خارجی، هوای تازه را به داخل ساختمان می‌فرستند.
همچنین برج آرموری چین شامل مجموعه‌ای از بلوک‌های هم‌شکل سوار شده بر یکدیگر با کاربری اداری، خرده‌فروشی، هتل و مسکونی است. در فصل تابستان یک بادگیر هوای تازه را به سمت پایین دهلیز میانی سوق می‌دهد. سپس این هوا از جداره‌ها به سمت بیرون کشیده می‌شود. در فصل زمستان این بادگیر هوا را از بدنه ساختمان و مجرای جذب کننده‌های خورشیدی به سمت خود می‌کشد و از ساختمان خارج می‌کند.
نمونه قابل ذکر دیگر لیستر انگلستان است میزان مصرف انرژی در ساختمان کوئینز دانشگاه مونت فورت، نصف انرژی مصرفی در یک ساختمان معمولی مشابه این بنا است که در آن سیستم تهویه مطبوع استفاده شده است. بادگیرهای مرتفع جلو اغتشاش هوایی را گرفته و برای انتقال هوای داخل به خارج از بنا طراحی شده است.
 
 بادگیرها در کشورهای عربی  در گذشته و اکنون
  عربها نیز با بادگیر آشنایی داشته اند و هم اکنون نیز از آن استفاده می کنند. در واقع چنین به نظر می رسد که نظایر این وسیله در بناهای باستانی خاورِنزدیک ، از قبیل مصرِ دورانِ فراعنه و بابِل ، استفاده می شده است . در زبان عربی قدیم این وسیله «بادَهَنج » یا «بادَنج » نامیده می شده که معرب «بادْهَنج » (=بادآهنج ) فارسی است و گاهی به جای «بادگیر» به کار می رود (رجوع کنید به دُزی ، ذیل «بادهنج »). در قصر «اُخَیضِر» بازمانده از آغاز دوران عباسیان در عراق (رجوع کنید به معماری * ، بخش ۳: «خلافت عباسی ») بادگیرهای چهارگوش در دیوارها دیده می شود. واژة «بادگیر» در عراق به صورت «باجیر» به کار می رود. احتمال دارد که انتقال و گسترش بادگیر در شام و مصرِ دوران اسلامی از طریق عراق انجام گرفته باشد. در آغاز دوران فاطمیان ، «بادهَنج » جزئی از منظرة شهرها شده بود، زیرا ابن یونس ستاره شناس (متوفی ۳۹۹) دربارة جهت صحیح روزنِ بادهنج بحث کرده است .
می دانیم که هوای خنک در مصر از سمت شمال یا شمالِغربی می وزد و بدین جهت بادهنجِ مصری یک روزنه بود.
 
 به نوشتة عبداللطیف بغدادی (متوفی ۶۲۹) هزینة ساختمان بادگیرهای بزرگ و آراسته در زمان او تا ۵۰۰ دینار می رسیده است . ظاهراً کهنترین نمونة این نوع بادگیر که در قاهره به جای مانده ، بادگیر دیوارِقبلة مسجدالصالح طلائع (۵۵۵) است (رجوع کنید به کِرِسوِل ، ج ۱، ص ۲۸۴ـ۲۸۵). در هزار و یک شب به بادهنج اشاره شده و علاءالدین غُزولی ادیب (متوفی ۸۱۵) نیز بخشی از جُنگ خود موسوم به مطالع البُدور را به «بادهنج » در شعر و نثر اختصاص داده است (روزنتال ، ص ۱ـ۱۹). در مصر جدید این وسیله معمولاً «مَلْقَف » (گیرندة ] باد [ ) نامیده می شود. این مطلب را لِین در > آداب و رسوم مصریان امروز < ، ص ۳۸، نیز متذکر شده است . این لفظ امروز هم در مصر به کار برده می شود (اسپیرو، ذیل “air shaft” و “ventilator” و “wind-sail” ). در خانه های مسکونی ، معمولاً اتاقهای بیرونی ، «قاعه » یا «مَنْدَرَه »، یا اتاق خواب به بادگیر مجهز بود (لِزین ، ص ۱۲ـ۱۵)


کلمات کلیدی مرتبط:
بخشی از مطلب ,بادگیر ؛مهمترین منبع تهویه طبیعی , ,بادگیر از مظاهر و سمبلهای تمدن ایرانی است دقیقا معلوم نیست اولین بادگیر در کدام شهر ایران ساخته شده ولی سفرنامه نویسان قرون وسطی بیشتر از بادگیرهای شهرهای کویری و گرم و خشک مانند یزد نام برده‌اند کاریز و بادگیر و خانه‌های گنبدی بدون تردید از نمادهای ,
مقالات مرتبط در این دسته
دانلود پاورپوینت ,بررسی جامع معماری گنبد
دانلود پاورپوینت مدرسه و مسجد آقا بزرگ
پاورپوینت بررسی نقوش هندسی در معماری ایرانی
دانلود پاورپوینت تفاوت باغ های , ژاپن و باغ های ایران
دانلود هنرهای و عناصر معمارى ایران در دورهٔ اسلامى
دانلود پاورپوینت مفاهیم معماری مذهبی
دانلود بررسی هنرهای معمارى ایران در دورهٔ اسلامى
پاورپوینت معماری در جهان اسلام
پروژه مسجد شیخ لطف الله (پروژه درس آشنایی با معماری اسلامی) .ppt &doc
پروژه هنر و معماری اسلامی در ایران و آسیای مرکزی (پروژه درس آشنایی با معماری اسلامی) . doc
پاورپوینت مساجد دوره اسلامی (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت آرامگاه ها و زیارتگاه ها (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت طاق و قوس و گنبد درمعماری اسلامی (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت کاخ ها (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت کاروانسراها (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت مدارس (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت مساجد (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت اصول معماری ایرانی (استاد پیرنیا) (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
دانلود تحقیق تاریخچه کاشی و کاشیکاری
دانلود تحقیق آشنایی با معماری اسلامی

پروژه معماری - پروژه معماری اسلامی ، مدرسه

پروژه معماری - پروژه معماری اسلامی ، مدرسه


تاریخ ایجاد 10/02/2015 12:00:00 ق.ظ    تعدادبرگ: 35   قیمت: 6000 تومان   حجم فایل: 7710 kb  تعدادمشاهده  31


3 فایل نقشه های مسجد مدرسه آقابزرگ کاشان

مدرسه
تاریخ نخستین گونه
ریشه‌های معماری
مکتب‌خانه
مدرسه
حجره
مدرس
مدرسه عمادیه استرآباد ، یادمان عهد صفویه
معماری وبافت مدارس
مدرسه عمادیه
ایوان ها
ایوان غربی
ایوان شرقی
ایوان شمالی
ایوان جنوبی
حجره ها
نحوه اداره مدرسه عمادیه
یک سند تاریخی
(مدرسه چهارباغ ( مادر شاه ، سلطانی
مسجد مدرسه آقا بزرگ کاشان


کلمات کلیدی مرتبط:
مدرسه ,تاریخ نخستین گونه ,ریشه‌های معماری ,مکتب‌خانه ,مدرسه ,حجره ,مدرس ,مدرسه عمادیه استرآباد ، یادمان عهد صفویه ,معماری وبافت مدارس ,مدرسه عمادیه ,ایوان ها ,ایوان غربی ,ایوان شرقی ,ایوان شمالی ,ایوان جنوبی ,حجره ها ,نحوه اداره مدرسه عمادیه ,یک سند تاریخی ,(مدرسه چهارباغ ( مادر شاه ، سلطانی ,مسجد م,
مقالات مرتبط در این دسته
آثار تاریخی و نقش های اسلیمی
دانلود پاورپوینت محراب و تزیینات ان
دانلود پاورپوینت محراب در معماری اسلامی
پاورپوینت معماری مسجد و مدرسه آقابزرگ کاشان

گنبد در معماری

گنبد در معماری


تاریخ ایجاد 06/02/2015 12:00:00 ق.ظ    تعدادبرگ: 19   قیمت: 2500 تومان   حجم فایل: 662 kb  تعدادمشاهده  28


گنبد در معماری
گنبد
گنبد : آسمان،  سقف یا ساختمان بیضی شکل که غالبآ با آجر بر فراز معابد، مساجد، قبور یا آرامگاه ها می سازند.
گنبد یا آسمانه همانطور که از نامش بر می آید، شباهتی رمزی با آسمان و عرش را بیان می کند. گنبد مظهر آسمان و فضای مکعبی شکل زیر آن مظهر زمین و ماده ، و قوس مقرنس کاری شده آن همچون حلقه واسط زمین و آسمان تلقی می گردد. حضرت رسول در روایت معراج، گنبد عظیمی را وصف می کند که از صدف سفیدی ساخته شده و بر چهار پایه در چهار کنج قرار گرفته و بر این چهار پایه ،  این چهار کلام «بسم الله الرحمن الرحیم» از فاتحة الکتاب را نوشته اند و چهار جوی آب، شیر، عسل و شراب طهور که مظهر سعادت ابدی و سرمدی است از آنها جاری است.
پوشش گنبد در ایران سابقه ای دیرینه دارد و به دوره اشکانیان می رسد . کمبود چوبهای استوار و کشیده که در حقیقت عنصر اصلی پوشش مسطح تخت است، سبب شده است که پوشش سغ و گنبد رواج پیدا کند و به خصوص در دهانه های وسیع تر جای پوشش تخت را بگیرد.
 
 گنبد مسجد جامع یزد - قرن هشتم هجری
کهن ترین شکل های منحنی، در پوشش زیرین چغازنبیل (هزاره دوم ق.م.) دیده شده است. در متون موجود، قدیمی ترین گنبدی که به آن اشاره می شود، مربوط به دوران اشکانی و اوایل ساسانی است . این گنبد در شهر فیروزآباد و به قطر 16.1 متر بنا شده است. در دوران ساسانی گنبد سازی رواج می یابد. پس از اسلام، شوق پیامبر برای نماز زیر آسمان باز و توصیه های ایشان، ایرانیان هوشمند را بر آن داشت  که برای جامه عمل پوشاندن به این توصیه ها، آسمانه یا گنبدی شبیه آسمان را بر فراز سر مسلمین برپا دارند. 
روش گنبد سازی چه در دوران ساسانی و چه در دوره اسلامی آن چنان با استفاده از نظم دقیق ریاضی در شکل بندی و ساختمان و با کاربست شیوه های صحیح صورت می گیرد که در همه انواع ، گنبدها بدون احتیاج به گاه بست به خوبی مقاومت می کنند. گنبد سازی در دوران سلجوقی به نهایت پیشرفت خود می رسد و در عصر صفوی، آمیزه ای از قدرت و زیبایی می شود. 
گنبد در معماری رومی نیز جایگاه ویژه ای داشته و تصادفی نیست که در مهمترین بنای مذهبی رومی، پانتئون، گنبد مرکز توجه بوده است. البته تداعی شکوه و عظمت که خاص گنبد بود، مانع از این شد که رومی ها از گنبد برای بنا های پیش پا افتاده تری استفاده کنند. در معماری بیزانسی نیز از گنبد در کلیساها و صومعه ها به وفور استفاده شده است. 
 
 قبة الصخره - بیت المقدس 
      
 گنبد مسجد النبی - عربستان (مدینه)
 
 گنبدخانه مسجد قرطبه - اسپانیا - قرن دوم هجری 
      
 گنبدخانه مسجد شیخ لطف الله - اصفهان - قرن یازدهم  هجری
 


کلمات کلیدی مرتبط:
گنبد در معماری ,گنبد ,گنبد : آسمان، سقف یا ساختمان بیضی شکل که غالبآ با آجر بر فراز معابد، مساجد، قبور یا آرامگاه ها می سازند. ,گنبد یا آسمانه همانطور که از نامش بر می آید، شباهتی رمزی با آسمان و عرش را بیان می کند. گنبد مظهر آسمان و فضای مکعبی شکل زیر آن مظهر زمین و ماده ، و قوس مقرنس کاری شده آن ,
مقالات مرتبط در این دسته
دانلود پاورپوینت ,بررسی جامع معماری گنبد
پاورپوینت طاق و قوس و گنبد درمعماری اسلامی (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت گنبد در معماری اسلامی
پاورپوینت معماری گنـبد
تحقیق هنر و معماری اسلامی word
پاورپوینت مسجد و معماری اسلامی
گنبد و گنبد سازی در هنرومعماری اسلامی
دانلود پاورپوینت کاربرد گنبد در معماری
دانلود پاورپوینت بررسی هماهنگی معماری و نیارش در بقعه درب امام اصفهان
دانلود پاورپوینت گنبد و تزیینات آن در معماری اسلامی
گنبد ها در معماری ایران
معماری و مرمت مسجد جامع ورامین به همراه پلان های بنا
معماری مسجد شیخ لطف الله به همراه پلان های بنا
گنبد ها در معماری ایران
پاورپوینت گنبد
گنبد
گنبد در معماری ایران

گنبدهای اسلامی از دوره تیموریان تا دوره صفویه

گنبدهای اسلامی از دوره تیموریان تا دوره صفویه


تاریخ ایجاد 06/02/2015 12:00:00 ق.ظ    تعدادبرگ: 42   قیمت: 4000 تومان   حجم فایل: 838 kb  تعدادمشاهده  11


بخشی از مطلب
گنبدهای اسلامی از دوره تیموریان تا دوره صفویه
 
قبل ازبررسی گنبد ها در این 2 دوره ابتدا با سلسله تیموریان وصفویان آشنا
 می شویم:
 
 
تیموریان
لشگرکشی تیمور : 
مقارن انحطاط و اضمحلال ایلخانان و حکومت های محلی بازمانده از آن دوران, امواج یک سلسه مهاجمات تازه ای, از ماوراءالنهر با لشگر خونریز تیمور به سوی ایران به حرکت درآمد که تمام خراسان, جبال یا همان منطقه غرب ایران و فارس و قسمتی از نواحی مجاور را در سیل خون انداخت. ا 
این لشگرکشی ها تنها به ایران محدود نماندند بلکه حتی تا شهر مسکو و از سویی دیگر تا دمشق در سوریه فعلی و تا کشور هند و از سویی دیگر تا غرب امپراطوری عثمانی ادامه یافت و همه جا با پیروزی همراه شد . 
 
نتیجه حمله های تیمور : 
این حمله ها در قسمت های گوناگون تأثیرات مختلف برجای گذاشت اما در ایران و تمدن ایرانی به سلسله هایی از ترکمانان از یک سو و به جانشینان خود تیمور از سوی دیگر منجر شد . 
در بخش های غربی و مرکزی ایران و حتی بخش های جنوبی ترکمانان به قدرت رسیدند . دولت ترکمانان از تیره قراقویونلو و آق قویونلو در جای جای این فلات باقی ماند و تا ظهور صفویه ادامه پیدا کرد. 
 
جانشینان تیمور : 
شاهرخ میرزا فرزند تیمور که پس از او به حکومت رسید ، درست نقطه مقابل پدرش بود . فردی فرهنگ دوست ، با رفتاری غیر نظامی و به شدت ترویج کننده هنر و معماری و فرهنگ . همین ویژگی ها در پاره ای از جانشینان شاهرخ نیز ، ادامه یافت و حتی کسانی همچون الغ بیک خود از هنرمندان و دانشمندان عصر خود محسوب می شدند . 
 
عصر پس از تیمور : 
همه این عوامل و خصوصا تجمع ثروتی که تیمور فراهم آورده بود و میزان بالایی از هنرمندان که در مناطقی نظیر سمرقند گرد آمده بودند ، سبب شد تا با حمایت کسانی همچون شاهرخ تیموری و همسرش گوهرشاد آثار درخشانی از هنر و معماری و نقاشی و خطاطی پدید بیاید . 
گویی بازی روزگار کار را با تیمور و فرزندان و جانشینانش به آخر برده است که از پدری تا آن درجه خونخوار و زورگو ، فرزندانی چنین هنرپرور و فرهنگ دوست به وجود بیاید . 
چنانچه حتی علم و دانش نیز در این دوره درخششی کوتاه مدت داشته است و رصدخانه الغ بیگی که با حمایت الغ بیک تیموری و با نظارت دانشمند بزرگ عصر یعنی غیاث الدین جمشید کاشانی بنا شد ، نمونه ای از این موارد است . 
 
عصر درخشان هنرها : 
پاره ای از زیباترین نقاشی ها ، ریشه در مکتب هرات دارند که بطور کامل با حمایت شاهزاده های تیموری در شهر هرات شکل گرفت و استاد بزرگ نقاشی یعنی کمال الدین بهزاد برخاسته از چنین مکتبی است . 
خطوط زیبای فارسی نظیر خط نستعلیق در دوره جانشینان تیمور شکل گرفت و آخرین مراحل تکاملی اش را در این دوره طی نمود . 
 
پاره ای از زیباترین آثار معماری ایرانی در این دوره به وجود آمد که از آن جمله می توان به مسجد گوهرشاد در شهر مشهد و در کنار بارگاه امام رضا علیه‌السلام اشاره نمود . این مسجد که با حمایت گوهرشاد همسر شاهرخ تیموری ساخته شده است ، یکی از درخشان ترین آثار معماری ایرانی است . در گوشه ای کتیبه های این مسجد و در سمت ایوان مقصوره آن ، کتیبه ای از بایسنقر میرزا از شاهزادگان تیموری وجود دارد که خود از خطاطان بزرگ عصر خویش بود . 
 
میراث تیموریان در اختیار صفویه : 
معماری صفوی و یا نقاشی و خطاطی آنها ، کاملا ادامه میراثی است که از تیموریان برجای ماند . خصوصا که صفویه با حمایت گسترده خویش ، این میراث را درخشان تر نموده ، باعث رشد و گسترش آن گشتند . 
 
 
یکصد و پنجاه سال تهاجم: 
این مدت از فاجعه تهاجم چنگیز تا یورشهای مصیبت بار تیمور, تقریباً یکصد و پنجاه سال به طول انجامید. سپس در پایان یک سده دیگر که از پایان حیات تیمور می گذشت, ایران واپسین دوران ملوک الطوایفی ( یا حکومت های کوچک محلی ) خود را پشت سر گذاشت و وارد دوره صفوی شد که مورخان جدید, غالباً آن را اعتلای ایران به مرحله دولت ملی خوانده اند . 
 
فاجعه چنگیز در قلمرو پارسی زبانان, عاقبت به ماوراءالنهر محدود شده امّا شگفت آنکه, فاجعه غمبار تیمور از همان ماوراءالنهر آغاز شد . چرا که دولت خونین تیمور, از میان ویرانه های دولت های بجای مانده از حمله چنگیز شکل گرفت . 
 
مضاف بر اینکه در مدت فرمانروایی تیمور و سپس در دوران بعد از او , سراسر ایران زمین, از خراسان تا مازنداران و فارس و آذربایجان عرضه تاخت و تاز ترکمانان آسیای صغیر و ترکان آسیای میانه شد. 
•    آذربایجان در آن زمان شامل استان های آذربایجان شرقی و آذربایجان غربی و اردبیل و همچنین جمهوی آذربایجان و جمهوی ارمنستان و بخش هایی از ترکیه فعلی نیز بود .
فرمانروایان تیموریان: 
تیمور گورکانی 
پسران تیمور 
نوادگان تیمور 
تیموریان 
جانشینان تیمور 
 
صفویان:
 
 
 
مرزهای امپراتوری صفوی در سال 1512 میلادی
صَفَویان از دودمان‌های ایرانی بودند که بین سالهای ۸۸۰ تا ۱۱۱۱ خورشیدی، بر ایران و بخشی از سرزمین‌های 
 


کلمات کلیدی مرتبط:
بخشی از مطلب ,گنبدهای اسلامی از دوره تیموریان تا دوره صفویه , ,قبل ازبررسی گنبد ها در این 2 دوره ابتدا با سلسله تیموریان وصفویان آشنا , می شویم: , , ,تیموریان ,لشگرکشی تیمور : ,مقارن انحطاط و اضمحلال ایلخانان و حکومت های محلی بازمانده از آن دوران, امواج یک سلسه مهاجمات تازه ای, از ماوراءالنهر با لش,
مقالات مرتبط در این دسته
دانلود پاورپوینت ,بررسی جامع معماری گنبد
دانلود پاورپوینت مدرسه و مسجد آقا بزرگ
پاورپوینت بررسی نقوش هندسی در معماری ایرانی
دانلود پاورپوینت تفاوت باغ های , ژاپن و باغ های ایران
دانلود هنرهای و عناصر معمارى ایران در دورهٔ اسلامى
دانلود پاورپوینت مفاهیم معماری مذهبی
دانلود بررسی هنرهای معمارى ایران در دورهٔ اسلامى
پاورپوینت معماری در جهان اسلام
پروژه مسجد شیخ لطف الله (پروژه درس آشنایی با معماری اسلامی) .ppt &doc
پروژه هنر و معماری اسلامی در ایران و آسیای مرکزی (پروژه درس آشنایی با معماری اسلامی) . doc
پاورپوینت مساجد دوره اسلامی (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت آرامگاه ها و زیارتگاه ها (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت طاق و قوس و گنبد درمعماری اسلامی (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت کاخ ها (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت کاروانسراها (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت مدارس (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت مساجد (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
پاورپوینت اصول معماری ایرانی (استاد پیرنیا) (آشنایی با معماری اسلامی) .ppt
دانلود تحقیق تاریخچه کاشی و کاشیکاری
دانلود تحقیق آشنایی با معماری اسلامی

پاورپوینت سیر اندیشه هویت در هنر و معماری اسلامی

پاورپوینت سیر اندیشه هویت در هنر و معماری اسلامی


تاریخ ایجاد 29/01/2015 12:00:00 ق.ظ    تعدادبرگ: 70 اسلاید   قیمت: 7000 تومان   حجم فایل: 2538 kb  تعدادمشاهده  12


بخشی از مطلب
نماد پردازی در هنر اسلام
 هنر اسلام دارای گنجینه عظیمی از معانی عمیق عرفانی و حکمت الهی است زیرا این هنر ریشه در بنیان‌های ژرف تفکری معنوی و الهی دارد. این هنر،گاه با خلق صورت‌های جدید و گاه با بهره گیری از تصاویر و فرم‌های هنری گذشته همچون ایران باستان و ایران قبل از اسلام و با نگرش و معنا بخشی مجدد به آنها به پی ریزی فرهنگی بس غنی و شکوفا در تمدن اسلامی پرداخت. متاسفانه ما در بررسی « هنر اسلام» شاهد گستره  وسیعی ای از نگرش‌ها و رویکردهای تاریخی در قالب « تاریخ هنر»  بوده‌ایم و جای خالی نگرش‌هایی عمیق تر با نگاهی فلسفی به این هنر در بستر رویکردهای فلسفی به هنر قابل مشاهده است. در واقع تعمق در جنبه درونی این هنر و زبان رمزگونه و لسان تمثیلی آن که حاوی بنیان‌هایی متافیزیکی و  عرفانی  بوده ضرورتی انکار نا پذیر است و کاستی های فراوانی در این زمینه همچنان در محافل دانشگاهی مشاهده می شود. در این مقاله به بررسی معنای نمادین و رمزگونه این هنر پرداخته و چرایی لزوم وجود چنین لسانی را برای این هنر مورد بررسی قرار می‌دهیم. سپس به معنای نمادین برخی نقوش، تصاویر و همچنین رنگ و نور در هنر اسلام خواهیم پرداخت و در کنار این عناصر، برخی بنیان‌های عرفانی و متافیزیکی این هنر را  بررسی  می‌کنیم. واژگان کلیدی : نماد، هنر اسلام، نمادپردازی، رنگ، نور، نقش شمسه، نقش طاووس، نقش سیمرغ.
زبان نمادین هنر اسلام
زبان هنر اسلام، زبان نمادین و رمزگونه است و این رموز و نمادها حامل معنای درونی و ذاتی این هنر بوده و تنها راه بررسی معنای هنر اسلام و آثار هنری آن بررسی این نمادها و سمبول‌هاست. در واقع می توان گفت زبان نمادین، زبانی است که هنر در تمدن‌های دینی برمی‌گزیند و مفاهیم درونی خود را در قالب آن بیان می‌کند.  در ابتدا باید به بررسی مفهوم نماد و سمبول و چگونگی عملکرد آن پرداخته و ضرورت استفاده از آن را مورد توجه قرار دهیم. به طور کلی می‌توان گفت « نماد به چیزی گفته م شود که نمی‌تواند به روشی دیگر بیان می‌شود.»1 یعنی مفاهیمی که به زبان مستقیم قابل بیان نیستند و زبان با همه محدودیت‌هایش قادر به انتقال این مفاهیم نیست، قالبی نمادین به خود می‌گیرند تا بتوانند خود را بیان کنند. استفاده از سمبول و نماد جزو ضروریات زندگی بشر محسوب می‌شود چون همواره معانی و مفاهیمی غیر فیزیکی برای بشر وجود داشته و دارد. رمز یا نماد ابزاری است برای بیان تصور یا مفهومی که برای حواس ما غایب بوده و ناشناختنی و غیبی محسوب می‌شود. به طور کلی بر طبق نظر جلال ستاری در کتاب رمزاندیشی و هنر قدسی، رمز یا نماد بیان ادراکی و مشهود است که باید جایگزین چیزی مخفی و مکتوم شود.  عجز زبان از بیان برخی مفاهیم به این سبب است که زبان انسان صورتی  تحلیلی، استدلالی و عقلانی دارد و منطبق با عقل بشر است ودر واقع زبان ابزاری است در خدمت  عقل بشری که گاه از بیان مفاهیمی غیر عقلی و فراعقلی و شهودی عاجز می‌شود. تیلیش2 درکتاب «فلسفه زبان دینی» شش تز در باب نماد و سمبول بیان می کند. از نظر او نکته اول این است که ما باید قائل به تمایز میان نشانه و نماد باشیم.  نشانه و نماد «هر دو به ورای خودشان اشاره می کنند اما نمادها بیشتر  رابطه ای قراردادی یا عرفی با آنچه دارند که  به آن اشاره می کنند.»3
او برای نماد معنایی گسترده تر از نشانه قائل می شود و در این جمله به دقت اشاره می کند که نمادها به ورای خودشان اشاره می کنند و جنبه ای استعلایی به نمادها می بخشد. با توجه به این مطلب می توانیم قائل به این مسئله باشیم که در هنر اسلام نیز نمادها به ورای خود می پردازند و سعی در اشاره به واقعیتی فراتر از گستره ی مادی و زمینی دارند. تیتوس بورکهارت نیز به این مطلب اشاره می کند که «نماد امری مبهم و گنگ یا حاصل یک گرایش احساسی نیست بلکه نماد، زبان ولسان روح است.»4 پس نماد تجلی یا واسطه امری معنوی محسوب می شود و نمادپردازی و رمزپردازی جایی آغاز می شود که امکانات بیان محدود بوده و زبان عاجز می شود.  یکی دیگر از نظریه‌هایی که در باب استفاده از زبان رمزی مطرح می شود این است که عرفا معمولاً از ترس و بیم جانشان بسیاری از تجربه‌های عرفانی خود را در قالبی رمزگونه بیان می کردند که این مساله در سراسر اشعار عرفانی ما به خوبی قابل مشاهده است، شاید اگر حسین بن حلاج  نیز زبانی رمزگونه برمی گزید، سر بر دار نمی‌شد. زبان نمادین ورای طور عقل است و گویای عجز فکر در بیان ، فهم و شناخت تجربه‌ها و مفاهیم عرفانی است. تیلیش در کتاب فلسفه زبان دینی اشاره می کند که یک نماد، مراتب واقعیتی را آشکار می کند که  برای ما پوشیده است. نکته جالب توجه در سخن او این مطلب است که «نماد یا سمبول نه تنها ابعاد واقعیت بیرون از ما را آشکار می کند بلکه ابعاد خود ما که همچنان نا پیدا مانده‌اند را آشکار می کند.»5 این سخن او اینگونه قابل توجیه است که همانطوری که خداوند می‌فرماید از روح خودم در انسان دمیدم، ما نیز دارای ابعادی پیچیده و واقعیاتی بسی معنوی و عمیق هستیم. خداوند اسماء الله را به انسان آموخت (و علّم الادم اسماء کلها) پس ما با استفاده از نمادهای معنوی قادر به شناخت ابعادی ناپیدا از بخش الهی وجود انسان نیز هستیم. رنه گنون نیز در مقاله خود باعنوان کلمه و سمبول6 می‌گوید: «بنابراین حقایق متعالی که قابل انتقال و القا به هیچ طریق دیگری نیستند،  هنگامی که با سمبول‌ها، اگر بتوان گفت، در می‌آمیزند، تا اندازه‌ای انتقال پذیر می‌شوند.»7 او برای بیان ضرورت وجود نمادها از یکی از متون ودایی مثالی عرضه می‌کند. از نظر او صور نمادین به مانند اسبی هستند که به خرد این امکان را می‌دهند تا سریع تر و با دشواری کمتری سفر کند به جای اینکه با سختی و پای پیاده سفر کند. در واقع نمادها از این منظر نقش تسهیل کننده  و کمک کنندگی برای دسترسی سریع تر به حقایق ازلی و معنوی را بازی می کنند. همچنان که در آثار هنری اسلام نیز این مفاهیم در قالبی نمادین ارائه شده و انسان می‌تواند به طور ملموس با آنها ارتباط برقرار کند. در واقع نماد یا رمز وسیله انتقال و ابزاری برای صعود ذهن از مرتبه سفلی به مرتبه اولیا است و حرکتی عمودی دارد، برخلاف  تمثیل که دارای حرکتی افقی است.
منشأ الهی نمادها
نکته مهم دیگر در بحث پیرامون نمادها در هنر اسلام این مطلب است که سمبول‌ها منشایی الهی دارند.  به طور کلی دو دیدگاه در باب سمبولیسم وجود دارد یکی از این دیدگاه‌ها قائل به قراردادی بودن نمادها و سمبول‌ها است و دیگری بر الهی بودن آنها تأکید می‌کند. با توجه به سنت عرفانی ما، قول دوم، قابل پذیرش می‌نماید از آنجایی که عرفای ما و آموزه‌های آنان که به واقع سرچشمه هنر اسلام است و این هنر از این آبشخور غنی می‌جوشد و می‌نوشد.آنها به این مسئله  قائل هستند که سراسر طبیعت و حتی خود انسان سمبول حقیقتی فراطبیعی است و درواقع خداوند در طبیعت و انسان تجلی کرده است و سراسر طبیعت ظهوری از صورت الهی خداوند است و این در واقع همان نظریه کثرت در عین وحدت و وحدت در عین کثرت است که ریشه در عرفان و فلسفه اسلامی دارد. «اگر بپذیریم که سمبولیسم ریشه در همان سرشت باشندگان و چیزها دارد که با قوانین حاکم بر این سرشت تطابق تام دارد و اگر به یاد بسپاریم که قوانین طبیعی اساسا نمود و تجسم خواست الهی هستند، در آن صورت مجاز نخواهیم بود بر این نکته تاکید ورزیم که سمبولیسم به گفته هندوها، دارای اصلی نه – انسانی است، یا به عبارت دیگر، اصل آن پیش تر و فراتر از بشریت است ؟»8
سرمنشاء و خاستگاه هنر اسلام مرتبط با جهان بینی اسلام و وحی است و ژرف ترین معنای این جهان بینی که محور و اصل بنیادین آن محسوب می‌شود «وحدانیت» است، وحدانیت است که موضوع کثرت در وحدت و وحدت در کثرت را این گونه وسیع در هنر اسلام رقم می‌زند. اینکه خداوند یکی است و هیچ چیز با او قابل قیاس نیست ، همان دیدگاه تنزیهی است که در اسلام نسبت به خداوند وجود دارد و دیگر اینکه خداوند واجب الوجودی است که علت همه چیز است و باقی همه ممکنات هستند و هیچ امری خارج از سیطره خداوند وجود ندارد و درواقع همه عالم و پدیده‌ها جلوه‌ای از خود اوست. هنر اسلامی نتیجه تجلی وحدت در ساحت کثرت است. این هنر به شیوه‌ای خیره کننده وحدت اصل الهی، وابستگی همه چیز به خدای یگانه، فناناپذیری جهان و کیفیات مثبت وجود عالم هستی یا آفرینش را نشان می‌دهد، خلقتی که خداوند در قرآن درباره آن می‌فرماید : «ربنا ما خلقت هذا باطلا» این دستگاه با عظمت را بیهوده نیافریدیم. این هنر حقایق مثالی را در قالب نظام مادی که حواس انسان بی واسطه قادر به درک آن نیست، آشکار می‌کند بنابراین نردبانی است برای سفر روح از عرصه جهان دیدنی و شنیدنی به عالم غیب.9 بنابراین هنر اسلام در بسیاری از نمودهای خود بیانگر این اصل وحدانیت است.
نقش شمسه در هنر اسلام
 مثلا‌ در نقش شمسه که در بسیاری از آثار هنری اسلام وجود دارد این نقش، نماد همان کثرت در وحدت و وحدت در کثرت است. کثرت تجلی صفات خداوند است که در این نقش به صورت اشکال کثیر ظهور کرده است که از مرکزی واحد ساطع شده‌اند. این نقش برای مثال در گنبد مسجد شیخ لطف الله در اصفهان قابل مشاهده است. این نقش همانطور که از نام آن هم پیداست مفهوم نور را تداعی می‌کند، همانطور که قرآن کریم نیز خداوند را نور می‌نامد، «الله نورالسموات و الارض» پس در واقع شمسه نمادی از خداوند محسوب می‌شود. نور در تمامی مذاهب حضور وسیعی دارد و در اقوام بدوی نیز ما به وضوح شاهد حضور خورشید به عنوان «خدا» هستیم. «در نزد اقوام کهن آمریکا (به عنوان مثال Tlingitها) خدای خالق با خورشید یکی می‌شود. در بنگال هند (اقوام کلاری) خورشید در رأس خدایان قرار دارد. اقوام کونه ایالات اوراسیای هند خدای روشنایی را برترین خدا می‌دانند، خدای اعظم قوم Ovaon از اقوام موندایی نیز خورشید است. در اندونزی و شبه جزیره مالاکا خورشید خدای اقوام مختلف است. در تیمور، خدای خورشید شوهر بانوی زمین است و جهان محصول آمیزش آندو – معنایی که در اکثر اسطوره‌های اقوام وجود دارد.»10  
نور و‌ هاله نور با توجه به معنای الهی که برای آن برشمردیم در آثار نگارگری ایرانی معنایی نمادین دارند. حضور‌ هاله نور در اطراف سر اولیا و قدیسین در نگارگری قابل مشاهده است. برای مثال در نگاره «یوسف و زلیخا» اثر کمال الدین بهزاد و یا نگاره «ابراهیم در میان آتش» در مکتب شیراز این‌ هاله دیده می شود. هنرمندان مسلمان بسیاری از نقش‌های نمادین را از ایران باستان اخذ کرده اند چنانچه نقش «سیمرغ و خورشید» از آن جمله محسوب می‌شود. « سیمرغ در ادبیات حماسی قبل از اسلام (شاهنامه) نماد خرد و مداوا بوده است. اگر برای قهرمانان مشکلی به وجود می‌آمد با راهنمایی و اندرز سیمرغ مشکل برطرف می‌شد و پر سیمرغ هم مداوای زخم آنها بود. در دوره اسلامی دوباره سیمرغ در ادبیات و حکمت ایرانی ظهور پیدا می‌کند. در اشعار عطار در منطق الطیر، آثار غزالی، سهروردی، شبستری و... به سیمرغ اشاره شده است. در اینجا دیگر سیمرغ نماد خرد، مداوا و سلامتی نیست، بلکه به عنوان نماد الوهیت، انسان کامل، جاودانگی و ذات واحد مطلق در عرفان اسلامی است.»11 همچنین این نقش در سردر ورودی مدرسه علمیه نادربگ بخارا استفاده شده است که مربوط به سده دهم هجری است.
نماد در نگارگری ایرانی
نگارگری ایرانی نیز مملو از عناصر نمادین است. تمام رنگ‌ها و فرم‌ها در این هنر در پی بیان معنایی فرازمینی هستند. چنانچه باغ و فضایی که در نگارگری ایران مشاهده می‌شود نماد و تمثیلی از باغ بهشت است و تصویری از عالم مثال به معنای فلسفی آن. عالم مثال عالمی غیرمادی ولی صورتمند که ورای عالم زمینی و ناسوتی است و فضا در نگارگری ایرانی سمبولی از فضای ملکوتی در عالم مثال است و حتی رنگ ها نیز با آن درخشندگی و تلألوئی که در این آثار دارند و فاقد هرگونه سایه روشن هستند، بیان نمادینی از رنگ‌ها در آن عالم ملکوتی اند. نظریه عالم مثال در آثار فیلسوفی چون ملاصدرا مطرح شده است. او فیلسوفی بود که در دوره صفویه در ایران می‌زیست و شاهد تبلور آثار نگارگری‌ای در این دوره هستیم که به نوعی بازتاب این عالم را در آنها مشاهده می‌کنیم. از دیگر عناصر نمادین در هنر اسلام، درخت سرو است که سر آن خمیده شده است. «درخت سرو» درختی است که همزمان دو اصل مؤنث و مذکر را در وجود خود دارد و به معنای مسلمان کامل شناخته می‌شود و وجه تسمیه آن نیز اطاعت او در مقابل باد است (که تمثیلی است از فرمانبرداری انسان‌های مسلمان در برابر شریعت).12
عنصرخلأ در معماری اسلام
یکی از عناصر مهم در هنر اسلام به خصوص در معماری مساجد حضور عنصری مقدس به نام «فضای خالی» یا «تهی بودگی» است. فضای خالی در معماری مساجد اسلامی به وفور به چشم می‌خورد. این عنصر به دلیل عدم توانایی در ایجاد عناصر تزئینی نیست بلکه معنایی عمیق تر را در خود نهفته دارد. در واقع معنای نمادین این عنصر کاملاً ریشه در بنیان‌های متافیزیکی و تصور مسلمانان از خدای واحد به عنوان تنها حقیقت مطلقدارد. طبق گفته‌های ابن عربی، عالم خیال اندر خیال است و توهمی بیش نیست و ما حتی شاهد این مفهوم در آئین هندو نیز هستیم که تحت عنوان مایا13 بیان می‌شود و تنها یک حقیقت وجود دارد و آن ذات بی بدیل الله است و فضای خالی در معماری مساجد تأکیدی بر این اصل یعنی تفکر توحیدی مسلمانان است. درواقع جنبه خلأ و نیستی در کل عالم هستی به نحوی مستتر وجود دارد و حقیقت فقط از آن خداوند است و باید تمام توهمات پیرامون و ممکنات را کنار زد تا خداوند به مثابه حقیقت مطلق تجلی کند بنابراین تهی بودن با این مفهوم نمادین که در زیر آن نهفته است عنصری مقدس محسوب می‌شود و همانطور که مشاهده می‌کنیم حتی فضای خالی در معماری اسلامی دارای معنایی نمادین و سمبولیک است که ریشه‌ای متافیزیکی دارد.
نقش مرغ آفتاب در هنر اسلام
از دیگر نقوش اسلامی که دارای معنایی نمادین است و ریشه در ایران باستان دارد، نقش طاووس و خورشید (مرغ آفتاب)14 است. طاووس در ایران باستان در آیین زرتشت به عنوان مرغی مقدس محسوب می‌شده است. «در دوران باستان معتقد بودند طاووس به دلیل نوشیدن آب حیات عمر جاودانه یافت.»15 اما طاووس در دوران اسلام نیز مورد توجه قرار می‌گیرد و در بسیاری از آثار دوره اسلامی از نقش این حیوان استفاده می‌شود. حضرت علی (ع) در خطبه 165 وصف زیبایی این پرنده را می‌کند چنانچه می‌فرماید : «از شگفت انگیزترین پرندگان در آفرینش طاووس است که آن را در استوارترین شکل موزون بیافرید و رنگ‌ها و پر و بالش را به نیکوترین رنگ‌ها بیاراست، با بال‌های زیبا که پره‌های آن به روی یکدیگر انباشته... طاووس چونان شکوفه‌های پراکنده‌ای است که باران بهار و گرمای آفتاب را در پرورش آن نقش چندانی نیست... اگر به پرهای طاووس دقت کنی لحظه‌ای به سرخی گل و لحظه‌ای دیگر به سبزی زبرجد و گاه به زردی ناب جلوه می‌کند.»16 در این جملات کاملا به زیبایی طاووس اشاره شده است و بازتاب آن در هنر اسلام کاملا طبیعی به نظر می‌رسد. این نقش را در دوره اسلامی «به عنوان نماد پیامبر اسلام می‌توان روی سکه طلای بیست تومانی در دوره قاجار که در سال 1210 هجری در تهران ضرب شده است ملاحظه کرد. در این سکه روی نقش طاووس کلمه «یا محمد» نوشته شده است.»17 تمام این نقوش بیانگر این مطلب است که نقوش در هنر اسلام صرفا نقش تزئینی و آرایش نداشته و بیانگر ریشه‌ها و بنیادهای اعتقادی این دین است. استفاد از «نقش دو طاووس به صورت قرینه در دو طرف کوزه آب حیات که درخت زندگی از درون آن روییده شده،در تزئینات سردر ورودی بسیاری از مکان‌های مذهبی دوره صفویه از جمله مسجد امام اصفهان، امامزاده‌ هارون ولایه‌ اصفهان، حرم عباسی امام رضا، مقبره خواجه ربیع در مشهد و... وجود دارد.»18 همچنین از نقش طاووس در درون برج هشت گوش خرقان نیز استفاده شده است.
در هنراسلام آثار نمادین بسیاری وجود دارد. مثلاً نقش قالی‌ها در این دوره که تمثیل و نمادی از باغ‌های بهشتی محسوب می‌شود. قالی‌ها با ترکیب بندی دلنشین و آکنده از رنگ‌های متلوّن گویی تصویر باغ‌های بهشتی را بازتاب می‌دهند. بهشت در قرآن به صورت چهار باغ بیان شده است. «این باغ‌ها به طور رمزآمیزی به صورت چهار مرحله‌ای تفسیر شده‌اند که از طریق آنها سالک به سیر درونی می‌پردازد. این چهار باغ عبارتند از باغ نفس، باغ دل یا قلب، باغ روح و باغ جوهر یا ذات. اهل عرفان عروج روحانی خویش را از طریق باغ بهشت آغاز می‌کنند.»19 در این هنر نیز حضور بیان نمادین کاملاً به چشم می‌خورد گویی کل هنر اسلام بیان نمادین و سمبولیک واقعیتی استعلایی است و قصد دارد تا مخاطب خود را به جهتی ورای معنای محسوس و اثرگذاری ملموس اثر هنری راهبر شود.
ارتباط هنر و دین
 نکته مهم در مورد هنر و دین این مسئله است که اگر با نگاهی تاریخی به این دو پدیده نظر افکنیم مشاهده می‌کنیم هنر و دین همبسته قدیمی و کهن یکدیگر بوده‌اند، چنانچه هگل فیلسوف ایده‌آلیست آلمانی می‌گوید انسان‌های بدوی اعتقادات خود به نیروهای ماورایی را در قالبی مادی که همان هنر است، بیان می‌کردند و نمود این مطلب در نقاشی‌های غارها و اکثر آثار هنری ای  قابل مشاهده است که انسان بدوی خلق کرده .از نظر هگل اولین صورت پیدایش آثار هنری در کوشش انسان برای اظهار اعتقادات خویش در قالب‌های حسی بوده است. این مطلب در تمام آیین‌ها و تشریفات مذهبی انسان بدوی قابل مشاهده است و حتی رقص که امروزه به عنوان گونه‌ای هنر پنداشته می‌شود در بسیاری قبایل بدوی جنبه‌ای آیینی داشته است و ماسک‌هایی که امروزه به عنوان شی ای هنری در تاریخ هنر مورد بررسی قرار می‌گیرد، کارکردی مذهبی داشته‌اند.  نکته مهم تر اینکه «آیین پرستش و تشریفات مذهبی اغلب در یک شکل سمبولیک برگزار می‌شده است.»20 چنانچه امروزه هم آیین عبادی در اسلام و مسیحیت جنبه‌ای سمبولیک دارد و تمام اعمالی که فرد مسلمان در آیین حج به جا می‌آورد از جمله پرتاب سنگ به سمت شیطان، هفت دور گردش به دور خانه کعبه و... جنبه نمادین دارند ودیگر اینکه تمامی عناصر مسجد که محل عبادت مسلمانان است گویای معنایی باطنی هستند.
معنای نمادین گنبد
گنبد در معماری اسلام به عنوان نمادی از آسمان است و این گنبد کروی که بر پایه مکعبی قرار گرفته است به عنوان نمادی از اتحاد آسمان و زمین محسوب می‌شود. این معنای نمادین اشاره به روایتی از حضرت رسول در شب معراج می‌کند. ایشان در روایت معراج خویش گنبد عظیمی راتوصیف می‌کند که از صدف سپید ساخته شده و بر چهار پایه در چهار کنج قرار گرفته و بر آنها این چهار کلام اولین سوره فاتحه‌الکتاب نوشته شده بود : بسم الله الرحمن الرحیم، و چهار جوی آب و شیر و عسل و خمر که انهار سعادت ازلی و سرمدی (بهشتی) است از آنها جاری بود. این مثال، نمایشگر الگوی روحانی هر بنای قبه دار است. صدف یا مروارید سپید، رمز روح است که گنبدش تمام مخلوقات را در بر می‌گیرد. روح کلی که پیش از دیگر مخلوقات آفریده شد، عرش الهی نیز هست که عرش المحیط است و اما رمز این عرش، فضایی غیبی است که ماورای آسمان ثواب و سیارات امتداد دارد... اگر گنبد بنای مقدس، نمایشگر روح کلی است، «ساقه» یا «گریو» هشت ضلعی گنبد که زیر آن قرار گرفته، رمز هشت فرشته حاملان عرش هستند که خود با هشت جهت «گلباد» مطابقت دارند؛ بخش مکعب شکل ساختمان، نمودار کیهان است.21
معنای نمادین محراب
 محراب نیز که از دیگر عناصر مسجد محسوب می‌شود حامل معانی نمادین بی شماری است. هرچند محراب عنصری است که در مذاهب دیگر از جمله مسیحیت نیز وجود دارد. در واقع محراب مکانی است که فرشتگان در آن برای مریم مقدس طعام می‌آورند. قندیلی که در بالای محراب آویزان می‌شود نیز به مثابه همتایی برای واژه «مشکوه» در نظام نمادپردازی در قرآن است. خداوند در سوره نور می‌فرماید : «الله نورالسموات و الارض مثل نوره مشکوه فیها مصباحٌ المصباح فی زجاجه الزجاجه کانها کوکب دری» ... «خدا نور آسمانها و زمین است. مثال نور او مانند طاقچه یا چراغدانی است که در آن چراغی است و چراغ در شیشه‌ای است و شیشه گویی ستاره درخشانی است که از درخت پربرکت زیتون که نه شرقی و نه غربی، افروخته می‌شود که نزدیک است روغن آن روشن شود وگرچه آتش بدان نرسد که نور بالای نور است. خدا هرکه را خواهد به نور خویش رهنمون شود.»22 گاه محراب را به مثابه دروازه بهشت نیز بیان کرده‌اند. به طور کلی می‌توان گفت در هنر اسلام دین و معانی و مفاهیم  حکمی نهفته در آن به عنوان عامل اصلی در شکل گیری این هنر محسوب می‌شود و هنر نیز در این زمان تبدیل به زبان عمیق حکمت‌های بشر شده است. در واقع این هنر بر علمی باطنی متکی است و ظاهر و حیث محسوس اشیا و پدیده‌ها را مد نظر ندارد. هنر اسلام با نمایاندن باطن پدیده‌ها سعی در ایجاد ارتباط با «خزاین غیب» می‌کند که وجه حقیقی خلقت هستند. این هنر وجه ناتورالیستی و طبیعت گرایانه را به کناری می نهد آنچنان که در نگارگری و حتی تصاویر نمادین این هنر کاملا قابل مشاهده است و سعی در نمایاندن اصول اساسی پدیده‌ها دارد.
اصول بنیادین آثار هنری در اسلام
به طور کلی در هنر مقدس، که هنر اسلام هم زیرمجموعه‌ای از آن محسوب می‌شود، نقوش و تصاویر حالتی از تفکر و اشراق را می‌نمایانند و در پی تطابق ظاهری و ارائه تصویری چون واقعیت موجود نیستند. در واقع می‌توان تصاویر و اشکال گوناگون آثار هنری در اسلام را به چند  اصول بنیادین و کلی بازگرداند، «(1)- اصل تغییر مداوم در حیطه بقا و دوام، (2)- اصل عدم قطعیت شناخت انسانی، (3)- اصل عشق یا دریافت با دل .این اصول را حکیمان اسلامی چون ابن عربی [ف.638ق] و حسین بن منصور حلاج [ف. 309 ق]، و نیز برخی شارحان متاخرتر اسلام و تصوف، به طور مستقیم ذکر و به تفصیل تبیین کرده‌اند می توان از تمثیل‌ها و نماد پردازی‌های موجود در آثار هنری نیز به فهم برخی از این اصول، چون «عدم قطعیت شناخت انسانی» نایل آمد.»23 یکی از اصول جهان مادی و زمینی که انسان در آن به سر می برد تغییر مداوم و تحول دائمی آن است. چنانچه این بحث در فلسفه اسلامی بارها مطرح شده است که خداوند در هر لحظه جهان را می آفریند و همه چیز در حال حرکت و صیرورت و دگرگونی است و در عین حال اصول و بنیادهای این خلقت که برخاسته از حکمت الهی است ثابت و پایدارند. در واقع نقوش اسلیمی که در هنر اسلام در تزئین مساجد بسیار به کار گرفته می شود حکایت از این امر می کنند. حال آنکه برخی پژوهشگران در حوزه هنر اسلام و تاریخ هنر  همچون «گرابار» نقش‌های انتزاعی را تهی از هر گونه مفهوم فرهنگی پنداشته و آنها را تنها به عنوان عناصری صرفاً تزئینی مطرح کرده‌اند. حال آنکه این نقوش «بیان نمادین از سیر مداوم تطور جهان (عالم ملک) و چگونگی پیوند کل آفرینش است. آرایه‌های تجسمی مختلف به منظور بازنمایی حرکت مستمر جهان طراحی شده‌اند . برای مثال اشکال بنیادین حرکتی که در شمسه‌های مقرنسی معرق و نقش دار بازتاب یافته، مبتنی بر این فهم است که جهان انسانی، که نمادش راستا مندی و ساختار متعامد (مربع یا مستطیل) است، در حیطه جهان باقی (عالم ملکوت) که نماد آن دایره است، پیوسته در تغییر و حرکت خواهد بود. ستاره‌ها و شمسه‌هایی که بر گنبدها ظاهر می شوند، چندان جنبه تزئینی ندارند، بلکه با دلالتی عمیق به سوگیری انسان‌ها و جهانی انسانی در نسبت با کل عالم اشاره می کنند.»24
در واقع کل هستی، وجهی نمادین دارد و همه عالم جلوه‌های متکثر و نمادین حقیقت مطلق هستند و با توجه به آیه هوالاول و الاخر و الظاهر و الباطن، «چون خداوند الظاهر هستند، به این ترتیب آنچه در تجلی است و بنابراین کل آفرینش تجلی الهی می شود.»25 چنانکه آنانداکوماراسو آمی26 کل طبیعت را به عنوان نمادی از عالم بالا می پندارد و هیچ چیزی در این عالم نیست جز آنکه رمزی از عالم دیگر است. همچنین از نظر او تزئینات و عناصر آرایشی در فرهنگ‌های سنتی عناصری تجملی و زاید نیستند بلکه بر ویژگی های ضروری شی یا امر مورد نظر دلالت می کنند. چنانچه بسیاری از اندیشمندان سنتی مانند گنون و غیر سنتی چون پیاژه، کلود لوی استراوس، سیلبرر27 رمزگرایی و نمادگرایی را جزو ذاتی اندیشه انسانی می‌دانند و معتقدند که انسان ابتدایی همچون انسان امروزین از زبان رمزی و نمادین استفاده می کرده است. آنها بر عمومیت این زبان حتی در مراحل بدوی زندگی بشر تأکید می ورزند. چنانچه سیلبرر سعی در کشف معنای روحانی و باطنی نماد داشت. بنابراین نمادها در واقع محملی هستند تا اعیان ثابته و وجه پایدار جهان محسوس و پدیداری با هم ملاقات کنند، «خواه نهادها کلی باشند، چون اشکال هندسی اصلی و نقوش حاصل از پیوند آنها یا مارپیچ یا اعداد و خواه جزئی، نظیر نمادهایی که در آثار هنری تجسمی و موسیقایی منفرد پدیدار می شوند. مثال‌های نمادهای جزئی (خاص) تصویر گلبرگ گل محمدی در نقاشی است که به رخساره پیامبر (ص) دلالت دارد، یا کاربرد نغمه‌های موسیقایی یا مقام‌های خاصی در برخی ایقاعات که به عشق یا فراق یا مرگ دلالت می کند.»28 
معنای نمادین رنگ
از عناصر مهم دیگر که در بسیاری از تمدن‌ها معنای نمادین و رمزی دارند عنصر «رنگ» است. رنگ در هنر اسلام و به خصوص در نگارگری ایرانی عنصری بسیار مهم و تأثیر گذار محسوب می شود. در نگار گری رنگ روایتگر عالمی فراسوی عالم پدیدار است پس به قطع معنایی نمادین را با خود حمل می‌کند . به طور کلی در عرفان ایرانی و اسلامی حتی مراحل سلوک عارف و حالات عارفانه او هر کدام رنگ مختص به خود را دارند. نجم الدین کبری در کتاب « فوائح الجمال و فواتح الجلال» معتقد است که سالک در مقامی از طی طریق خود رویت برخی ذوات به وسیله رنگ بر او نمایانده می شوند. رنگ ها به مثابه شاخصی برای عارف عمل می کنند که می تواند به واسطه آنها بر جایگاه و مرتبه حقیقی خود در مراحل سلوک آگاه شود.
علاء الدوله سمنانی، به نوعی اندام شناسی عرفانی در باب رنگ می پردازد این اندام‌ها که به هفت مرحله تقسیم می شوند، هر مرحله نمایانگر مرتبتی از مراحل سلوک است و بیانگر رنگی خاص. او این مراحل را با نام‌های «لطیفه قالبیه»، «لطیفه نفسیه»، «لطیفه قلبیه»، «لطیفه سریه»، «لطیفه روحیه»،«لطیفه خفیه» و مرحله هفتم «لطیفه حقیه» یا مقام محمدیه نام گذاری می کند. مرحله اول که اندام لطیفه قالبیه است همان جسم مادی یا عالم طبیعت است که رنگی سرد و سیاه رنگ دارد . مرحله دوم که آن را «نوح وجود» نام می‌دهند به رنگ آبی است و مرحله سوم را ابراهیم وجود می نامند که رنگی سرخ دارد به مثابه عقیق که این مرحله «جایگاهی برای آن من روحانی است که در دل آدمی جا دارد»29 و سالک از دیدن این نور ذوقی عظیم را در خود احساس می کند. مرحله چهارم که موسای وجود است رنگی سفید دارد و «در این مقام علم لدنی کشف شدن گیرد. »30 داوود وجود که نام دیگر لطیفه روحیه است رنگ زرد دارد به طور کلی رنگ زرد در شرق دور نیز تقدس خاصی داشته است و به تعبیر سمنانی در رساله نوریه « زردی ای به غایت خوشاینده بود و از دیدن او نفس ضعیف و دل قوی گردد»31 مرحله ششم و هفتم به ترتیب به رنگ سیاه روشن و سبز رنگ هستند که با نام‌های عیساوی وجود و مقام محمدیه نام گذاری می شوند که مقام محمدیه در واقع تصویر ذات الهی است و مرحله عیسایی وجود مقام سرالاسرار است و به همین جهت است که آن را سیاه روشن نام می گذارد و در واقع همان عالم لاهوت است و مرحله هفتم که به رنگ سبز بود، « در فرهنگ اسلامی سمبولیسم سبز متضمن عالی ترین معانی عرفانی است و به این صورت بالاخص در اطراف نام حضرت خضر (ع) تجلی می کند. خضر سبز پوش جاوید است.»32 این تقسیم بندی که نمایانگر پیوند تنگاتنگ رنگ و سلسله مراتب و مراحل سلوک عرفانی است ، گویای ارتباط عمیقی است که هنر و عرفان در این تمدن بزرگ اسلامی با هم برقرار کرده‌اند و ما تجلی این مسئله را در هنر اسلام مشاهده می کنیم. هر چند برخی از رنگ‌ها حاوی معانی متعددی هستند مثلاً « رنگ سرخ که رنگ خون است از گذشته چونان سمبولی برای تجدید حیات در کار آمده است. در عین حال خشم و غضب و جنگ و جهاد نیز با زبان خون ظاهر شده است و شیاطین و دیو سیرتان در لباسی قرمز رنگ در نظر آمده‌اند . با وجود این تلقی ثانوی رنگ سرخ از حیث زیبایی گاه سر آمد رنگ ها محسوب شد، چنانکه در زبان روسی مفاهیم سرخ و زیبا بسیار به هم نزدیک هستند. بدینسان نوعی سمبولیسم دوگانه از رنگ سرخ القا شده  که در مورد رنگ سیاه نیز صدق می‌کند.»33  
چنانچه در نگاره معروف « یوسف و زلیخا» اثر کمال الدین بهزاد در مکتب هرات به سال 893 ه.ق که گریز یوسف را از چنگال شهوت زلیخا نشان می‌دهد، زلیخا در لباسی قرمز رنگ نمایانده شده است این هنرمند بزرگ حضرت یوسف را در لباسی سبز رنگ تصویرگری کرده است که با توجه به اندام شناسی علاءالدوله سمنانی و تبیین وی در باب رنگ سبز، این رنگ لباس کاملا قابل توجیه است. وجود ‌هاله نور در اطراف سر حضرت یوسف نیز بیانگر مقام بالا و قدسی این حضرت است و ما به طور یقین می توانیم انتخاب عامدانه رنگ ها برای این دو شخصیت در این نگاره را از جانب هنرمند بپذیریم. به طور کلی می توان گفت «پس از قرن پنجم و ششم هجری این بینش عرفانی مبتنی بر رنگ و نور، تأثیری عمیق بر هنری گذاشت که تمامی غایتش در پرده دری عالم حجب و حدود از یک سو و کشف و شهود عالمی سراسر نور و سرور از دیگر سو بود. نگارگری و معماری ایرانی آیینه‌های این سیر و سلوک روحانی بودند»34 نکته‌ای که در اینجا قابل طرح به نظر می رسد این مطلب است که همه هنرمندان، آگاه به این رموز باطنی و اهل طی طریق و سلوک نبوده و این مطلب بسیار دور از ذهن به نظر می رسد اما مسئله اینجاست که در گذشته کسانی در رأس اصناف و حرف بودند که خود اهل سیر و سلوک بوده و شاگردان و هنرمندان بسیاری را تربیت می کرده‌اند و هنرمندان نزد آنان رمزآموزی می کردند و یافته‌های استاد هر حرفه‌ای به صورت نسل به نسل منتقل می شد و به طور قطع بسیاری از هنرمندان به همه مراتب ژرف این معانی و نمادهای به کار گرفته شده آگاه نبودند و صرف احترام و دنباله روی از استادان خود به تکرار و تداوم همان نقوش می پرداختند.
معنای نمادین آینه ها
یکی از عناصر مهم دیگری که در معماری بناهای اسلام به وفور مشاهده می شود عنصر آینه و آینه کاری است. در واقع آینه‌ها نیز معنایی نمادین را با خود حمل می کنند. آنها «محمل‌هایی برای نمایش وجوه مختلف و منکثر جهان محسوب می شوند. کثیرالابعاد بودن نیز دلالتی تلویحی به امکان ناپذیری شناخت حقیقت بالذات می کند.»35 این به آن معناست که ذات مطلق و نهان خداوند به هیچ روی قابل شناسایی نبوده و همه جلوه‌های خلقت و پدیده‌ها در عین اینکه تجلی او هستند ولی خداوند از تمثل به هر چیزی مبراست و ما هیچ گاه به نحو قطعی قادر به شناسایی حقیقت مطلق خداوند نیستیم. در واقع «آینه‌ها جلوه‌ای دیداری پدید می‌آورند که امر واقع و امر موهوم را در هم می آمیزد، در اینجا مظاهر اشیا چنانند که گویی از میان پرده یا حجابی دیده می‌شوند و اشباه چندگانه حقیقت واحد، مرزهای جهان واقعی را به هم می‌ریزد. »36 زیرا در واقع تمام پدیده‌های عالم هستی در عین اینکه تجلی خداوند هستند در عین حال پوشاننده و حجابی برای حقیقت مطلق محسوب می شوند. و چنانچه ابن عربی می‌گوید : « با این همه، کسی معمولا به سبب دقت و ظرافت فوق العاده این حجاب از آن آگاه نیست.»37 
نقش شیر و خورشید که از نقوش بسیار قدیمی در هنر ایران محسوب می‌شود، قدمتش به هزاره چهارم قبل از میلاد باز می‌گردد.  قدیمی‌ترین مفهوم این نقش، مفهوم نجومی آن است. « بر اساس علم نجوم در برج‌های دوازده‌گانه منطقه البروج، هر کدام از هفت کوکب در طول سال، منزلگاه های مختلفی دارند. بعضی از منزلگاه ها در شرایط خاص سعد و بعضی از منزلگاه ها نحس است. از منظر منجمان هر گاه کوکب خورشید در برج اسد (شیر) قرار بگیرد، زمان آسایش و امن است.  به همین دلیل نقش شیر و خورشید به عنوان نمادی خوش یمن همیشه مورد توجه منجمان و هنرمندان بوده است.38 اما بعدها در دوره اسلامی از زمان سلجوقی به عنوان نماد شیعه مطرح می شود. این نقش روی سکه‌های دوره‌های مختلف از سلجوقی گرفته تا ایلخانی وصفوی استفاده شده است. « در یک سکه طلای بیست تومانی مربوط به دوره ی محمد شاه قاجار که در سال 1210 هجری در تهران ضرب شده است، روی نقش خورشید کلمه «یا محمد» و روی نقش شیر کلمه «یا علی» نوشته شده است.39 به طور کلی می توانیم نماد پردازی را جزو لاینفک هنر اسلام به شمار آوریم. همان طور که در طی مقاله اشاره کردیم تمامی عناصر در هنرهای این دوره مانند نگارگری، معماری، موسیقی و ... مملو از عناصر و مفاهیم نمادین هستند که وجهی استعلایی دارند و به حقیقتی ماوراء خود نظر داشته و اشاره می کنند. چون به طور قطع بیان امری قدسی و فرا مادی که در چارچوب ماده محدود و زمینی نمی‌گنجد برای اینکه به بیان درآید و قابل انتقال شود، ناگزیر از استفاده از نماد است. در واقع نماد زبان گویای هر تمدن و مذهب معنوی است که در خود اسراری ماورایی را حمل می کند. حتی در هندوئیسم، بودیسم و مسیحیت نیز ما حضور عناصر نمادین را_ چه در آیین‌های عبادی و چه در آثار هنری آنها_ مشاهده می کنیم؛ چنانچه برای مثال در مسیحیت ماهی نمادی از حضرت مسیح قلمداد می شود. به عبارت دیگر « رمز نمودار وحدت تقریبا آرمانی و مطلوب همه انواع و انحا بیان است یعنی عبارت است از بیان ادراکی و شهود، «جانشینی» که باید جایگزین چیزی منحنی و مکتوم شود.»40  همچنین چنان که در طی مقاله اشاره کردیم نماد و نمادپردازی جزو ساختار اندیشه و تفکر بشر محسوب می شود و تمام آیین‌های عبادی و نیایش‌های انسان بدوی آمیخته با نماد بوده و به نحو سمبولیک اجرا می شده است.حضور عناصر نمادین در هنر اسلام به نحوی دلپذیر و عمیق ما را به سرچشمه‌های غنی حکمت و معرفت عرفان راهبر می شود. زیرا آثار هنری تمدن اسلام چیزی جز بیان هنری و زیبا شناسانه متون عرفانی آن و بنیادهای متافیزیکی آن نیست.
 


کلمات کلیدی مرتبط:
بخشی از مطلب ,نماد پردازی در هنر اسلام , هنر اسلام دارای گنجینه عظیمی از معانی عمیق عرفانی و حکمت الهی است زیرا این هنر ریشه در بنیان‌های ژرف تفکری معنوی و الهی دارد. این هنر،گاه با خلق صورت‌های جدید و گاه با بهره گیری از تصاویر و فرم‌های هنری گذشته همچون ایران باستان و ایران قبل از اسلام و با نگرش ,
مقالات مرتبط در این دسته
پاورپوینت تاریخچه کاشی در ایران
معماری اسلامی
پاورپوینت بررسی چفد
پاورپوینت بررسی نقوش اسلیمی
پاورپوینت بررسی معماری مساجد و ابنیه در عصر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم
پاورپوینت مسجد جلوه گاه هنر اسلامی
پاورپوینت راز گره‌های هندسی اسلامی
پاورپوینت بررسی تاریخچه مناره در معماری اسلامی
پاورپوینت بررسی گنبد ایرانی و جایگاه آن در معماری اسلامی
پاورپوینت بررسی مشخصات بنیادین معماری اسلامی ـ ایرانی
پاورپوینت بررسی معماری مسجد جامع یزد، شاهکار معماری اسلامی با ایوان رفیع
پاورپوینت بررسی معنای رویکرد به آزادی در معماری اسلامی ـ ایرانی
پاورپوینت بررسی سیر تاریخی بناهای حرم حضرت معصومه(س)
پاورپوینت بررسی مفهوم معماری اسلامی
پاورپوینت بررسی معماری مکروه در معماری اسلامی
پاورپوینت بررسی اصول معماری ایرانی اسلامی
پاورپوینت بررسی لزوم وجود آب در اماکن مقدس
پاورپوینت بررسی معماری سامانیان
پاورپوینت بررسی گرافیک در معماری اسلامی
پاورپوینت مسجد دانشگاه مطالعات اسلامی قطر -مسجدی با معماری نوین