این پاورپوینت در 36 اسلاید می باشد خلاصه ای از اسلایدها بصورت تصویری در لینک زیر ارائه شده است همراه با فایل word در 24 صفحه
بخشی از مطلب
درباره شیراز
شیراز نگین درخشان فرهنگ و تمدن ایران زمین و یکی از زیباترین و نام
دارترین مناطق ایران است. شیراز با سابقه تاریخی منحصر به فرد خود
مجموعهای از تمدن باستانی جهان را در برداشته، وارث تمدن اقلیم پارس و
نشانه ای از هویت باستانی و سهم بسیار ارزشمند ایران در تمدن و فرهنگ جهان
است. شیراز با موقعیت خاص جغرافیایی خود که سه فصل از فصل های سال، هوایی
بهاری دارد؛ سرزمین شعر و شاعری نیز هست و دو مروارید بزرگ ادبیات جهان (
سعدی و حافظ) زادگاه این سرزمین هستند و آرامگاه آن ها محفل هنردوستان است.
شیراز با مناطق اطراف آن یعنی تخت جمشید، نقش رستم و شهرهای دیرینه یکی از
قدیمی ترین مجموعه های تمدنی جهان است و آثار تاریخی اطراف آن که از عظیم
ترین آثار باقی مانده در جهان است به تمدن کهن ایران، اعتباری خاص داده
است.آثار پرافتخار زمان هخامنشی ها و ساسانیها، نمایشگر ذوقحجاری،
معماری،کاشیکاری، نقاشی و مجسمه سازی مردم فارس پیش از اسلام است. بعد از
اسلام نیز فارس ها به خصوص مردم شیراز به شیوه دیرین خود، در کسب هنر و
آفریدن صنایع دستی کوشش فراوان به کار برده اند و در این راه بسیار موفق
عمل کرده اند. هنرمندان شیرازی در تاریخ هنر ایران در خط و تذهیب، جلوه
سازی و گل و بوته سازی،معماری و گچ بری، خاتم سازی و نقره کاری، ابریشم
دوزی، قالیبافی و منبت کاری از نام داران و سرآمد های این هنر به شمار
میرفتهاند. امروزه نیز این منطقه به لحاظ صنایع دستی بسیار قوی عمل می
کند و خاتم کاری، منبت کاری، معرق کاری، قالی بافی، پارچه بافی، نقره کاری،
مسگری و بافت گلیم های زیبا از مهم ترین صنایع دستی شهرستان شیراز محسوب
می شود. بافت قالی در شهرستان شیراز از سابقه ای طولانی برخورداراست. در
تجارت فرش، تمام قالی های ناحیه فارس (جنوب غربی ایران) را تحت عنوان قالی
شیراز نام می برند که به طور کامل در صنایع دستی استان فارس توضیح داده شده
است. بخشی از فرشینه های خمسه هم که به شیرازی معروفند، از نظر جنس متوسط
است و به جز بافندگان خمسه، بافندگان روستاهای غیر عشایری نیز آن را می
بافند. این بافته ها نیزبه نام قالیچه های شیرازی مشهورهستند و به کشورهای
دیگر نیز صادر می شوند. پارچههای ابریشمی، نخی و پشمی شیراز و ظروف مسی و
نقره کاری این منطقه نیز از شهرت به سزایی برخوردار بوده و گلیم بافی هم در
این ناحیه شهرت زیادی دارد. صنایع دستی شهرستان شیراز از جمله صادرات این
شهرستان به شمار می آید. خاتم کاری مهم ترین و مشهور ترین صنعت دستی
شهرستان شیراز است. خاتم کاری یکی از هنرهای با ارزشی است که در شرق وجود
دارد و مهم ترین صنعت دستی فارسی است که بهترین نوع آن در شیراز تولید می
شود. از گذشته خاتم سازی اطلاع زیادی در دست نیست، زیرا مواد اولیه خاتم
بیش تر چسب و چوب است و این دو ماده بر اثر مرور زمان از بین می روند. با
این همه در مکان هایی که از نظر مردم جنبه تقدس داشته، به خاتم هایی بر می
خوریم که قدمت دویست تا سیصد ساله دارند. تصور می شود هنر خاتم سازی برای
اولین بار در شهر شیراز به وجود آمده و مرکزاصلی خاتم کاری در شیراز باشد.
شاید بهترین نمونه این هنر درعصر حاضر، میز خاتمی است که در نمایشگاه جهانی
بروکسل (سال 1958) مدال طلا را نصیب خود کرد. کهن ترین نمونه خاتم که در
دست است متعلق به دوره صفویه است. این اثرمربوط به بقعه شاه نعمت الله ولی
در ماهان کرمان است. در خاتم کاری های شیراز بیش تر گل های کوچک و ستاره
های درخشانی که از مواد مختلف ترکیب یافته اند، دیده می شود.( قطعات کوچک
منظمی از نی، مس، قلع، چوب، عاج بریده و آن ها را روی سطحی که قبلا سریشم
زده اند، می چسبانند.) خاتم کاری بیش تر در روی رحل و صندوقچه های کوچک و
جعبه های آرایش صورت می گیرد و نیز ممکن است به موجب سفارش، اشیاء بزرگ تر
از قبیل میز و صندلی و غیره را نیز خاتم کاری نمایند. درخاتم های گران قیمت
قسمت های فلزی خاتم از طلا یا نقره تشکیل می شود و به جای استخوان در ساخت
آن ها عاج به کار می رود. مرغوب ترین نوع خاتم، نوعی است که پره وارو
نامیده می شود و نوع دیگری هم هست که به سیم دار مشهور است. چوب، فلز،
استخوان و رنگ سبز، مواد و مصالح خاتم سازی را تشکیل می دهند. انواع وسایل و
ابزار این رشته عبارتند از: رنده که پشت خاتم را بسیار ظریف می تراشد، تنگ
های گوناگون نظیر تنگ مثلث سابی، سیم سابی، پره ساب، گل ساب و توگلو ساب،
اره، اره سرقطع کن که سر چوب ها یا گل خاتم را قطع می کند، سوهان که انواع
مختلف دارد، پرگار، گونیا، چکش، گاز انبر، مغاز و پرس. منبت کاری از صنایع و
هنرهای دستی شیراز است. واژه منبت به معنای کنده کاری روی چوب است که
سابقه ای دیرینه در شهرستان شیراز دارد. شاید بتوان آغاز تاریخ منبت کاری
را زمانی دانست که انسان نخستین