معماری

معماری www.nbpars.ir 09128380245

معماری

معماری www.nbpars.ir 09128380245

دانلود پاورپوینت تمدن اژه ای و یونان

دانلود پاورپوینت تمدن اژه ای و یونان


تاریخ ایجاد 28/01/2015 12:00:00 ق.ظ    تعدادبرگ: 192 اسلاید   قیمت: 6000 تومان   حجم فایل: 2742 kb  تعدادمشاهده  98


دانلود پاورپوینت تمدن اژه ای و یونان
بخشی از مطلب
 
تمدن جزیره کرت(دریای اژه) بانی تمدن یونان است. جزیره کرت محل برخورد فینیقی ها( تجارت و پول) و مصری ها با اقوام آتنی و اسپارت (یونان آینده) بود. تفکیک آب شهری از فاضلاب و سیستم های بهداشتی از مشخصات تمدن دریای اژه می باشد. تمدن کرت پیشینه افسانه ایی تمدن یونان را بوجود می آورد. 
وضعیت طبیعی و جغرافیایی یونان: سرزمینی که تمدن و فرهنگ یونان باستان در آن شکل گرفت,  از یونان و جزایر تشکیل شده بود، که عبارت بودند از: یونان شمالی، مرکزی و جنوبی (پلوپرنز) و همچنین جزایری که در سواحل شمالی (تراس) و شرقی  (آسیای صغیر) دریای اژه قرار دارند. به عبارت دیگر می توان چنین گفت که: شبه جزیره بالکان در جنوب اروپا قرار دارد که قسمت بزرگی از آن در دریای مدیترانه پیش رفته و در همین قسمت کشور یونان قرار گرفته است, بخش اعظم این شبه جزیره را کوههای سخره ای و پر شیب فرا گرفته که تنها در میان جلگه هایی که وسط این کوههاقرا دارند, اراضی حاصلخیزی جهت کشاورزی وجود دارد. 
 
 
 
موقعیت جغرافیایی و طبیعی, در شکل دادن به اوضاع سیاسی اقتصادی و فرهنگی یونان نقش بسیار مهمی داشته است. زیرا همین وضعیت طبیعی موجب شده که در بخشهای مختلف یونان, دولت شهر های کوچک مستقل تشکیل گردند که شرایط خاص طبیعی, یعنی از یک سو به دریا و از سوی دیگر کوهستانهای صعب العبور مانع از آن بودند, که تا این دولت شهر ها مورد تهاجم قرار گیرند.
پیشینه تاریخی یونان: بطوریکه قبلاً اشاره شد. سرزمین اصلی یونان پیش از حمله اقوام شمالی (دورین ها) دارای تمدنی پیشرفته بودنددر بخش شمالی شبه جزیره یونان اقوامی از شاخه های آریا- اروپایی زندگی می کردند که طی سده ها از استب های جنوب روسیه به این قسمت ها مهاجرت کرده  بودند. این قبایل که «دورین» نامیده می شدند, از نظر فرهنگی در سطحی پایین تر از میسنی ها یا ساکنان اصلی یونان بودند. در اواخر هزاره دوم پیش از میلاد این قبیله ها از شمال به سوی جنوب سرازیر شدند و سرانجام «پلوپونزه»,دژهای مستحکم «مسین» را ویران نمودند. و بدین ترتیب تمدن مسین پایان یافت.
ساکنان یونان در همه جای شبه جزیره یا به اطاعت «دورین ها» در آمدند و یا به جزاژر اژه و سواحل غربی آسیای صغیر کوچ نمودند. پس از این اتفاق در یونان جند قرن رکود هنری حکمفرما بود و حتی خط اولیه یونانی ها نیز به فراموشی سپرده شد. سپس در اواخر «دوره هرمز», یونانی ها با نوع نگارشی جدید که از «فینقی ها» کسب کردند, آشنا شدند. یونانیها حروف صدادار را به این حروف افزوده و الفبای خود را که مرکب از 24 حرف بود پدید آوردند.
تداوم تمدن یونان در واقع با تولد «دولت شهرها» یا «پلیس» ها آغاز گردید. شرایط خاص جغرافیایی یونان, هر طایفه از اقوام «دوری» را به گونه مستقلی تقسیم نمود, در سواحل این کشورکه موانع طبیعی بزرگترین عامل استقلال دولت شهر ها بودند, رفته رفته تمدن باستانی یونان شکل گرفت. ارتباطات که صرفاً از طریق دریا امکان پذیر بود, این دولت شهرها را با فرهنگ و تمدن دیگر جزایر و کشورهای حاشیه مدیترانه آشنا نمود, و از این طریق زمینه های اقتصادی تجاری, ایجاد گردید. در برخورد با این تمدنها و رونق اقتصادی, زمینه های رشد هنر طبیعت گرایی یونان روح و قوت گرفت.
بطور کلی تمدن یونان در سه عنصر ثابت خلاصه می شود که عبارتند از: انسان, طبیعت, عقل. شناخت تمدن یونان, شناخت بخشی از تمدن جدید غرب است و شناخت این تمدن بدون آشنایی با تمدن شرق مدیترانه امکان پذیر نیست. زیرا بطوریکه اشاره گردید, این تمدن سهم بزرگی در ایجاد تمدن و هنر یونانی داشته است.
کشف تئوری انسانی, یا انسانی که تفکر در هر موضوعی او را به شناخت و معرفت می رساند, موجب گردید که یونانی از تفکرات جادویی و افسانه ای گذر نموده و به تفکر عقلانی گام نهد, و در این زمان بود که فلسفه و تاریخ نویسی و علم جانشین تفکرات قدیمی گردید. شناخت فرد به دنبال آن ارزش دادن به مقام او, آزادیهای فردی را پدید آورد. دمکراسی که پایه جمهوری یونان در پنج قرن شناخته شده بود, تنها فرم حکومتی بوده, که در طول تاریخ تا انقلاب کبیر فرانسه به عنوان دمکراسی مستقیم و تصمیم گیری با وجود تمام محدودیتهای آن شناخته شده است. در جهان بینی اومانیستی (انسان گرایی) یونان آنچه اهمیت داشته, انسان بوده و انسان محور مقیاس همه چیز بوده است. علاوه بر همه این ها, آنچه که در تفکرات یونانی, انسان را از سایر موجودات متمایز کرده عقل اوست. طبیعت و زیبایی نیز در تمدن یونانی جایگاه خاصی داشته است. عوامل طبیعی و وجود طبیعت خاص یونان در شکل گیری آثار معماری و سایر هنرها نقش اساسی و تعیین کننده ای را بازی کرده است.
 
 
      
 
هنر اژهای(معماری،سفالگری، نقش برجسته و صنایع دستی)
سرچشمه های فرهنگ میسنی، همانند پایان فرهنگ مینوسی، همچنان مورد بحث است. احتمال می رود که یونیان اولیه، تقریباً همزمان با ساخته شدن کاخهای کهن در کرت به سرزمین اصلی یونان کوچیده باشند که این با آغاز هزاره دوم پیش از میلاد مقارن است.
● هنر میسنی 
سرچشمه های فرهنگ میسنی، همانند پایان فرهنگ مینوسی، همچنان مورد بحث است. احتمال می رود که یونیان اولیه، تقریباً همزمان با ساخته شدن کاخهای کهن در کرت به سرزمین اصلی یونان کوچیده باشند – که این با آغاز هزاره دوم پیش از میلاد مقارن است. بدون تردید حتی در آن زمان، یونانیان از فرهنگ کرت متأثر بوده اند و 
عده ای معتقدند که سرزمین اصلی یونان تا مدتی مستعمره مینوسیها بوده است، هرچند ساکنان سرزمین اصلی یونان سجایای فرهنگی بسیاری خاص خود پدید آوردند و برپا نگه داشتند.
در هر صورت، قدرت مسینی مقارن روزگار فرخنده ساختمان کاخهای جدید در کرت، در سرزمین یونان به روی کار آمد و در ۱۵۰۰ پیش از میلاد، فرهنگ باشکوه جدیدی در یونان رونق داشت که ۷۰۰ سال بعد، هومر مجبور شد آن را با صفت «سرشار از زر» توصیف کند. این امکان وجود دارد که میسینها در این عصر جدید نه فقط با کرت بلکه با مصر نیز ارتباط داشته و در نخستین روزهای پادشاهی جدید با آن علیه حتیها متحد شده باشند و علاقه میسینیها به طلا، با گنجینه هایی که داشتند، احتمالاً حاصل خدمت مزدورانه شان در مصر بوده است؛ زیرا این کشور در روزگار باستان به ولخرجی و حاتم بخشی فلز مزبور شهرت داشت. 
بدین ترتیب، بیداری دنیای میسنی، احتمالاً نتیجه پیدایش ارتباطی سه جانبه میان سرزمین یونان با کرت و مصر بوده است. نابود شدن کاخهای کرت، فرهنگ میسنی (سرزمین اصلی یونان) را در قله برتری قرار داد؛ ولی امواج تازه ای از مهاجران یونانی متقدم یعنی دوریها، سرانجام، تمدن میسنی را در کام خود بلعیدند. رخنه پیوسته این مهاجران به یونان، پیدایش معماری دژ سازانه (بر خلاف جزیره کرت) را به یک ضرورت مبدل گردانید و تقریباً در ۱۲۰۰ پیش از میلاد ارگهای مستحکم سرزمین اصلی یونان به دست مهاجمان نابود شدند. قهرمانان و نبردهای این آخرین سده های تمدن اژه ای، الهام بخش سنتی شدند که صدها سال بعد، هومر در نخستین منظومه های حماسی بزرگ اروپا یعنی ایلیاد و اودیسه آنها را جاودانه ساخت. 
با آنکه به نظر می رسد میسن مرکز فرهنگی سرزمین یونان بوده باشد، بقایای کاخهای بزرگ دیگری در وافیو، پولوس، اورخومنوس، آرن و(اخیراً) در ایولکوس کشف شده است. سالم مانده ترین و گیراترین بقایای فرهنگ میسنی، آثاری هستند که از کاخهای مستحکم تیرونز و میسن به دست آمدند. این دو کاخ در آغاز دوره میسنی پسین در حدود ۱۴۰۰ پیش از میلاد ساخته شدند و در فاصله ۱۲۵۰ و ۱۲۰۰ پیش از میلاد (همراه با کاخهای دیگر) نابود شدند.
در هر صورت، قدرت مسینی مقارن روزگار فرخنده ساختمان کاخهای جدید در کرت، در سرزمین یونان به روی کار آمد و در ۱۵۰۰ پیش از میلاد، فرهنگ باشکوه جدیدی در یونان رونق داشت که ۷۰۰ سال بعد، هومر مجبور شد آن را با صفت «سرشار از زر» توصیف کند. این امکان وجود دارد که میسینها در این عصر جدید نه فقط با کرت بلکه با مصر نیز ارتباط داشته و در نخستین روزهای پادشاهی جدید با آن علیه حتیها متحد شده باشند و علاقه میسینیها به طلا، با گنجینه هایی که داشتند، احتمالاً حاصل خدمت مزدورانه شان در مصر بوده است؛ زیرا این کشور در روزگار باستان به ولخرجی و حاتم بخشی فلز مزبور شهرت داشت. 
بدین ترتیب، بیداری دنیای میسنی، احتمالاً نتیجه پیدایش ارتباطی سه جانبه میان سرزمین یونان با کرت و مصر بوده است. نابود شدن کاخهای کرت، فرهنگ میسنی (سرزمین اصلی یونان) را در قله برتری قرار داد؛ ولی امواج تازه ای از مهاجران یونانی متقدم یعنی دوریها، سرانجام، تمدن میسنی را در کام خود بلعیدند. رخنه پیوسته این مهاجران به یونان، پیدایش معماری دژ سازانه (بر خلاف جزیره کرت) را به یک ضرورت مبدل گردانید و تقریباً در ۱۲۰۰ پیش از میلاد ارگهای مستحکم سرزمین اصلی یونان به دست مهاجمان نابود شدند. قهرمانان و نبردهای این آخرین سده های تمدن اژه ای، الهام بخش سنتی شدند که صدها سال بعد، هومر در نخستین منظومه های حماسی بزرگ اروپا یعنی ایلیاد و اودیسه آنها را جاودانه ساخت. 
با آنکه به نظر می رسد میسن مرکز فرهنگی سرزمین یونان بوده باشد، بقایای کاخهای بزرگ دیگری در وافیو، پولوس، اورخومنوس، آرن و (اخیراً) در ایولکوس کشف شده است. سالم مانده ترین و گیراترین بقایای فرهنگ میسنی، آثاری هستند که از کاخهای مستحکم تیرونز و میسن به دست آمدند. این دو کاخ در آغاز دوره میسنی پسین در حدود ۱۴۰۰ پیش از میلاد ساخته شدند و در فاصله ۱۲۵۰ و ۱۲۰۰ پیش از میلاد (همراه با کاخهای دیگر) نابود شدند. 
● معماری
ارگ تیرونز در فاصله پانزده کیلومتری میسن که هر دو احتمالاً بارها تحت حاکمیت فرمانروای واحدی بوده اند، در نزد هومر به تیرونز صد دیوار و در نزد مردمان روزگار باستان به زادگاه هرکول قهرمان پرقدرت افسانه ای شهرت داشت. پاو سانیاس سیاح و سفرنامه نویس جهان باستان، دیوارهای تیرونز را به اندازه اهرام مصر جالب و تماشایی می دانست. این دیوارهای تنومند در نقطه مقابل کاخهای « بی حصار » کرتی قرار دارند و آشکارا نشان می دهند که جنبه ای دفاعی داشته اند. ساختمانهای درون محدوده دیوارهایی به ضخامت ۶ متر در یک امتداد واقع شده اند و به نظر می رسد که از روی نقشه ای از پیش تعیین شده ساخته شده اند. بر خلاف بی نقشگی و گاه آشفتگی موجود در کاخهای کرتی، نقشه میسنی نمونه ای از ترتیب صریح و ساده قرار گرفتن واحدها در کنار هم به شمار می رود. تالار بارگاه، با نقشه ای سه اتاقه در قلب ساختمان و مرکز زندگی ارگ، تجسمی از نخستین نمونه معابد کلاسیک یونان است. این شیوه بنیادی ساختمان سازی، در کاخهای کرت ظاهر نمی شود ولی با شگفتی تمام در اوایل سال ۲۰۰۰ پیش از میلاد به ظهور می رسد. این تالار که تالاری رسمی بود به شکل مستطیل با یک آتشدان در وسط و چهار ستون برای نگهداری سقف ساخته شده بود. 
نقاشی های دیواری، حکاکیها و دست کم پیکره های عظیم ساختمانی در میسن – دروازه شیران از عبوسی این کاخهای دژ مانند می کاست. این دروازه بیرونی دژ که از سمت چپ به وسیله یک دیوار و از سمت راست به وسیله یک باروی دو پهلوی برجسته حفاظت می شد، از دو تک سنگ عظیم عمودی با یک حمال افقی بر روز آنها ساخته شده است، و ردیفهای فوقانی سنگ به صورت یک تاق برجسته در می آیند و روزنه ای مثلثی شک پدید می آورند که باعث کاسته شدن سنگینی و فشار قطعات بالایی بر حمال افقی می شود. 
فضای تاق نما با قطعه سنگی پر شده که رویش نقش برجسته دو شیر در دو سوی یک ستون احتمالاً مقدس مینوسی حکاکی شده که رو در روی هم ایستاده اند و پایشان را بر قاعده آن نهاده اند. (این ستون دروازه شیران، نمونه سنگی ستونهای چوبی منهدم شده مینوسی است.) سوراخهای روی چهره جانوران نشان می دهد که سر این شیرها، که دیگر وجود ندارد، از تکه سنگ یا فلز جداگانه ای ساخته شده بود. شیران با اندامی ستبر و پرقدرت حکاکی شده اند و کل طرح مزبور به طرز ستایش انگیزی فضای سه بعدی بالای تیر حمال را پر می کند و از لحاظ ابهت، قدرت و مقیاس نوعی هماهنگی با سنگها کوه پیکر دیوارها و دروازه پدید می آورند. گروههای مشابهی از شیران را با نقش ریز بر روی مهرهای کرتی می بینیم و آدمی به محض دیدن این مهرها احساس می کند که این شیرها فاصله چندانی با ترکیب بندی اشارتی هنر بین النهرین ندارند. 
در درون دروازه و سمت راست آن، دایره مقبره ها واقع شده که محوطه ای است مسدود و شامل تعدادی مقبره ساده چاهکی و گودیهای سنگ چین شده به عنوان مقابر پادشاهان و خانواده های ایشان، که رویشان پوشیده و با یک لوح سنگی علامت گذاری شده است. 
اخیراً دایره مقابر مشابهی در بیرون محدوده دیوارهای میسن کشف شد. هر دو دایره مزبور به حدود ۱۶۰۰ – ۱۵۰۰ پیش از میلاد مربوط می شوند. اما در این زمان، مقابر چاهکی تدریجاً جایشان را به مقابر به اصطلاح لانه زنبوری می دادند، که بهترین نمونه باقیمانده آن بنای پرشکوه گنج خانه اَترئوس است که این نام اشتباهاً توسط شلیمان بر آن نهاده شد؛ زیرا او گمان می کرد بنای پرشکوه مزبور در میان گروهی از بناهای مشابه، مخزن گنجهای آترئوس پدر آگاممنون و منلائوس است. بنای مزبور در دل یک تپه ساخته شده و راه ورودیش از یک گذرگاه طولانی یا دوموس می گذرد، شکل لانه زنبوری اتاقک مدور یا گنبد تدفینی با روی هم چیدن رجهای پیش آمده سنگ بر قاعده ای مدور به دست آمد، به طرز باشکوهی در انحنای دیوار جا گرفت و باعث پدید آمدن گنبدی مرتفع شد که ارتفاعش در نمونه کنونی به دروازه متر می رسد. این، بزرگترین ساختمان تاق بندی شده بدون استفاده از تیرهای داخلی در کل جهان باستان تا پیش از ساخته شدن معبد پانتئون رم در ۱۵۰۰ سال بعد بود. 
● سفالگری، نقش برجسته و صنایع دستی
بیشتر مقابر لانه زنبوری، مدتها پیش از کشف دوباره شان در روزگار ما، یکسره غارت شده بودند. از طرف دیگر، در مقابر چاهکی میسن آثار گرانبهای بسیاری به دست آمد. چندین خنجر مفرغی با مرصّع کاری طلا و نقره که در این مقابر به دست آمده، حکایت از نفوذ سبک پیکره سازی مینوسی دارد روی بلندترین تیغه از سه تیغه نشان داده شده، سه شکارچی نیز در حال حمله با نیزه، کمان و سپر به شیری که شکارچی چهارم را نقش زمین کرده و دو شیر دیگر پا به فرار گذاشته اند دیده می شود. موضوع از کارهای مشابه هنرمندان بین النهرین الهام گرفته ولی لباسها کرتی اند و حرکات قوی و روح دار شکارچیان، قدرت توأم با نرمش و جهش شیرها حکایت از سلیقه ای مینوسی دارند. 
در مقبره های چاهکی، چندین نقاب چکش کاری شده (یا کوبیده) که به چهره های امیران مومیایی شده میسنی چسبیده بودند کشف شده است. این نقابها که ویژگیهای چهره شخص متوفی را به طرز رئالیستی نیرومندی ثبت کرده اند، دلیلی بر جریان طلا از مصر به این سرزمین نیز هستند. این واقعیت و تکمیل مراسم تدفین، تأیید محکمی بر این فرض است که انگیزه یا نیروی محرک آغاز این مرحله عالی تمدن میسنی، تا حدودی از مصر و تاحدودی نیز از کرت سرچشمه گرفته است. 
فرهنگ طلایی میسن، شاهکارهای پرارزشی چون جامهای مشهور وافیو از خود به یادگار نهاد.این جامهای زیبا که در یک مقبره لانه زنبوی کشف شدند هنوز مایه مباحثه ای گرم میان کارشناسانی هستند که معتقدند جامهای مزبور از کرت ریشه گرفته اند و کارشناسانی که مصرانه می گویند این جامها علیرغم تشابه قطعی شان به سبک پیکره سازی مینوسی، همچنان میسنی اند. 
جامها یک جفتند، هر کدام از دو ورق طلا ساخته شده اند: یک ورق مخصوص چکش کاری برای برجسته نمایی بیرونی و دیگری برای ایجاد سطح هموار داخلی، ورقهای طلا به یکدیگر متصل و دسته ها به بدنه جامها پرچ شده بودند و سپس برخی از جزییات بر آن حکاکی شده بود. موضوع برجسته کاری جامها به نظر می رسد که مینوسی باشد (مردها به شیوه مینوسی لباس پوشیده اند) و به مراسم گاوبازی مربوط می شود؛ گاوها به تله افتاده و گرفتار شده اند و در یک مورد از یک او ماده برای به دام انداختن آنها استفاده شده است
در روی یک جام، گاوی برای به دام انداختن آنها استفاده شده است. در روی یک جام، گاوی را می بینیم که در یک تور گرفتار شده است. گاو دوم که دیوانه وار یورش آورده، مردی را که دستیارش به کناری افتاده با شاخهایش سوراخ سوراخ کرده است. گاو سوم دیوانه وار از معرکه می گریزد. در جام دوم، صحنه ای آرامتر دیده می شود. 
در سمت راست، گاو نر به سوی گاو ماده پیش می آید، در وسط به گاو ماده می رسد و کنارش می ایستد؛ در سمت چپ، گاو نر که دستگیر شده و پابند به پایش خورده، ماغ می کشد. این سه صحنه با چند درخت و یک مرد به صورتی یکپارچه در می آیند و ترکیب طرح کلی آن به طرز ستایش انگیزی در فضای جام می گنجد. در هر دو جام، فضاهایی که با پیکره های جانور و انسان پر نشده، با موضوعات منظره گونه ای از درخت، کوه و ابر مشابه آنچه در نقاشیها دیده می شود پر شده اند. کم عمقی نقش برجسته و نمایش سنتی درختها منظره سرشاری از نور و سایه همراه با زمینه های گوناگون پدید می آورد. 
دوریها با خودشان سلاحهای آهنی آورده بودند که بر سلاحهای مفرغی و نرمتر میسنیها برتری داشتند و پیروزی ایشان تجسمی از این اعتقاد عامیانه است که می گوید تکنولوژی برتر می تواند بر تمدنی که از جهات دیگر بسیار پیشرفته تر است چیره شود. «عصر ظلمت» چند صد ساله ای را که در پی انهدام فرهنگ اژه ای آغاز شد، گرچه مدارک چندانی از آن بر جای نمانده است، نمی توان صرفاً یک دوره خلاء تاریخی پنداشت. نیروهای تازه ای برهم انباشته می شدند که توانستند یکی از بزرگترین تمدنهای شناخته شده بشری را پی افکنند، تمدنی نو، بی مهابا، متکی به خود و«مدرن».
 
● هنر اژهای 
هومر در وصف قدرت و شوکت اردوی آخایائیها که برای جنگ با تروا صف آرایی کرده بودند، چنین نوشته است: 
بدین ترتیب طایفه از پی طایفه از کشتیها و پناهگاههای موقت چوبی خویش به دشت رودخانه سکاماندروس سرازیر شدند و ... در مرغزارهای پرگل دو سوی رودخانه جای گرفتند، همچون برگها و غنچه های آن فصل برون از شمارش بودند... لوکریسیها .. آتنی ها ... شهروندان آرگوس و تیروئز با دیوارهای بزرگ ... سپاهیانی از دژ بزرگ میسن، از کورنت پرنعمت ... از لاکدایمون ... از پولوس ... از کنوسوس در کرت، فایستوس ... و سپاهیان دیگری که در کرت صد شهر خانه داشتند... 
این فهرست آنقدر ادامه می یابد که شرحی از تمام مردمان و جغرافیای منطقه دریای اژه با همه جزئیات به پایان برسد. تقریباً تا سال ۱۸۷۰ تاریخدانان یونان باستان با آنکه هنر عالی هومر را می ستودند، او را در مقام یک تاریخدان به حساب نمی آوردند و فراوانی نامهای اشخاص و مکانها را در آثار وی به گستردگی دامنه قدرت تخیلش نسبت می دادند.
دوران پیش از تاریخ یونان باستان، آنچنان که تاریخدانان معتقد بودند در پرده ای از ابهام مانده و در دنیای ناگشودنی اسطوره ها گم شده بود. هایتریش شلیمان باستان شناس تفننکار آلمانی که در فاصله سال ۱۸۷۰ تا زمان مرگش در بیست سال بعد برخی از شهرهای قهرمانان تروا و آخایا را که هومر در آثارش ستوده است – تروا، میسن، اورخومنوس، و تیرونز – از زیر خاک بیرون آورد، ثابت کرد که مورخان مزبور جانب عدالت را در بررسی حقیقت گزارش هومر و منابع ادبی یونان باستان به طور کلی نگرفته اند. 
در سال ۱۸۷۰ شلیمان که بر اساس اطلاعات و استنباطات شخصی اش پس از مطالعه ایلیاد نتیجه گرفته بود، حصارلیق در گوشه شمال غربی آسیای صغیر محل شهر باستانی تروا است، در تل وسیعی به حفاری پرداخت و در آنجا به بقایای چندین شهر مستحکم برخورد که یکی بر روی دیگری ساخته شده بودند و مدارک به دست آمده حکایت از ویرانی آنها در اثر آتش سوزی می کرد. شلیمان به حفاریهایش در میسن که در سرزمین اصلی یونان واقع شده بود ادامه داد؛ زیرا معتقد بود که آگاممنون و اخیلس برای گرفتن انتقام اسارت هلن از آنجا راهی دریاها شده اند و در اینجا بود که آثار ارزشمندتری را از دل خاک به درآورد. 
کاخهای دژ مانند عظیم، مقابر پرشکوه، مقادیر کلانی زیور آلات طلا، جامهای زرین و سلاحهای مرصع کاری شده ای که در این حفاریها پیدا شدند از وجود یک تمدن عالی ماقبل باستانی پرده برداشتند. ولی کشفیات بعدی ثابت کرد که میسن مرکز این تمدن نبوده است. در یک افسانه مهم یونانی از مینوس پادشاه جزیره کرت نام برده شده است که چندین دختر و پسر جوان را به زور به عنوان خارج از آتن گرفته بود تا طعمه مینوتور – موجودی نیمه گاو و نیمه انسان – کند که در هزار خمی پهناور سکونت داشت. آیا این افسانه نیز می توانست بر واقعیات تاریخی مبتنی بوده باشد؟ درسی که باستان شناسان از موفقیت شلیمان در اثر مطالعه موشکافانه افسانه های باستانی گرفتند بسیار آموزنده بود. یک باستان شناس انگلیسی به نام آرتور اوانس از مدتها پیش جزیره کرت را عرصه ای ثمربخش برای پژوهش معرفی کرده بود و خود شلیمان نیز اندکی پیش از مرگش اظهار علاقه کرده بود که در محل شهر کنوسوس به حفاری بپردازد. 
● هنر مینوسی وهنر سیکلادی
تمدنهای سواحل و جزایر دریای اژه تقریباً همزمان با تمدنهای حوضه رودهای بزرگ بین النهرین و مصر به ظهور رسیدند. با آنکه تمدنهای مزبور در زمانهای مختلف از نزدیک با یکدیگر ارتباط پیدا کرده و فعالانه بر یکدیگر تأثیر گذارده بودند، هریک از اصالتی درخشان و خاص خود برخوردار بودند، لیکن تمدن اژه ای به عنوان پیشتاز نخستین تمدن حقیقتاً اروپایی – تمدن یونان – اهمیت ویژه ای دارد. جغرافیای منطقه محصور در دریای اژه، شدیداً با جغرافیای منطقه خاور نزدیک متفاوت است، همچنانکه آب و هوای این دو منطقه با هم تفاوت دارند. 
این منطقه در روزگار باستان عرصه رشد یک فرهنگ فعال دریانوردی و بازرگانی بود، از قدرت متمرکز در آن اثری دیده نمی شد و مردمش شیوه زندگی آمیخته با شادی و لذت جویی، تندرستی و سرزندگی را دوست می داشتند. این سخن، مخصوصاً در مورد جزیره کرت یعنی مرکز باستانی تمدن اژه ای که نیروهای خلاقش از آنجا ساطع می شدند، صدق می کند. کرت به عنوان تقاطع بازرگانی دنیای کهن، از لحاظ سوق الجیشی در شرق دریای مدیترانه واقع شده بود و محصولات کشاورزی و صنایع دستی آن به قدری متنوع بودند که به بسیاری از نقاط پیرامون کرت صادر می شدند. 
دریا برای کرت همچون دژی دفاعی در برابر یورشهای پیاپی و ویرانگرانه ای بود که تاریخ تمدنهای محصور در خشکی مانند تمدن بین النهرین را که به خود اختصاص داده اند و نیروهای دریایی پادشاهان دریانشین از یک امپراتوری مرفه و پیشرفته دریایی دفاع می کردند که عامل انتقال اندیشه ها و تأثیرات و کالاها بود. دستیابی کنترل شده نیروها و عوامل بیگانه مخصوصاً تأثیرات تمدن مصر و بین النهرین به کرت، احتمالاً علت اصلی شکل گیری تمدنی بزرگ در این جزیره بوده است. 
فرهنگ کرت بر فرهنگ سراسر جزایر دریای اژه تأثیر گذاشت و دگرگونیهای مختصری که این فرهنگ در سرزمین اصلی یونان و جزایر سیکلاد در شمال کرت پیدا کرد، تشخیص داده شده است. به همین علت هنر جزیره کرت را به نام مینوس پادشاه، هنر مینوسی، هنر سرزمین اصلی یونان را هنر هلاسی و هنر جزایر بین کرت و یونان را هنر سیکلادی نامیده اند. فرهنگ مربوط به میسن در سرزمین اصلی یونان – یعنی فرهنگ میسنی – جزو فرهنگ هلاسی پسین (حدود ۱۵۵۰ – ۱۱۰۰ ق.م) به شمار می آید. 
مسایلی که باستان شناسان و پژوهندگان تمدنهای خاور نزدیک فرا روی خویش یافتند به مراتب از مسایل باستان شناسان و کاوشگران منطقه اژه کمتر بود. در اینجا مدارکی چون تاریخچه ها و کتیبه های مصر و بین النهرین در دسترس نبود که بشود یافته های باستان شناسان را به آنها مربوط کرد و هیچ تاریخ« قطعی » و قابل بیان به صورت عددی نیز وجود نداشت. اوانس مجبور بود بر اساس دوره های مختلف سبک سفال سازی و تزیینی در نقاط گوناگون حفاری شده کرت، جزایر سیکلاد، و میسن، به یک تاریخگذاری « نسبی» متوسل شود. 
تقسیم هنر مینوسی به سه بخش پیشین، میانی و پسین توسط اوانس و در پی آن تقسیم هر دوره بزرگ به سه دوره کوچکتر یا «زیردوره» نمونه کلاسیک تاریخگذاری نسبی توسط باستان شناس – تاریخدان در مواقعی است که هیچ گونه تاریخ قطعی در دست نداشته باشد. وقتی نقاط تماس هنر مینوسی با ترتیب زمانی هنر مصر اثبات شد، ترتیب زمانی هنر مینوسی نیز ثبات بیشتری پیدا کرد. اشیای صادراتی دارای سبکی معین از یک کشور، در چارچوبهای قابل تاریخ گذاری در کشوری دیگر از زیر خاک درآورده شدند: مثلاً بدین طریق معلوم شد که دوره مینوسی میانه تقریباً با پادشاهی میانه در مصر همزمان بوده است. 
دو تا از نخستین کتیبه های به دست آمده در کرت، چنان تهیه شده اند که گویا هنرمندان سازنده این کتیبه ها تا حدودی با خط هیروگلیف مصری آشنایی داشته اند. از کتیبه های بعدی که با خط B و خط A نوشته شده اند فقط رمز خواندن خط B مکشوف شده است (در اواخر سال ۱۹۵۳)؛ این خط شکل ماقبل هومری خط یونانی است. ولی الواحی که به خط مزبور نوشته شده اند تقریباً بلا استثنا سیاهه ها و صورت حسابهای اشیاء هستند و کمکی به شناختن حدود فرهنگ مینوسی نمی کنند. بقایای سفالی ، تا این زمان، بزرگترین مدارک تاریخ مینوسی بوده اند زیرا در اینجا دامنه هنرهای تجسمی بسیار محدود و گاه چنان پراکنده و ناچیز بود که امکان ردیابی یک زنجیره سبک شناختی را فراهم نمی آورد
کاخ کنوسوس ( 1500 – 1600 پیش از میلاد ) 
بزرگ ترین کاخ در دوره ی مینوسی پسین که دارای ساختمانی بی نقشه بود . زمین حیاط بزرگ مستطیل شکلی که تمام واحدهای کاخ گرداگرد آن ساخته شده اند ، در زمان کاخ کهن تسطیح شده بود و شیوه ی حلقه زدن ساختمان ها به دور آن حکایت از این دارد که نقشه اش پیشاپیش تهیه نشده بود بلکه چندین هسته ی مرکزی ساختمانی ، همراه با هم رشد می کرده اند و حیاط مزبور نیز نقش عامل سازمان دهنده ی اصلی را ایفا می کرده است . دومین عامل سازمان دهنده ، دو دالان دراز بوده اند . یک دالان شمالی-جنوبی در ضلع غربی حیاط ، اتاق های اداری و تشریفات را از انبارها که محل ذخیره سازی شراب ، غلات ، روغن و عسل در خمره های بزرگ بودند ، جدا می کرده است . در ضلع شرقی حیاط ، یک دالان شرقی-غربی ، تالارهای مخصوص شاه و ملکه و تالارهای پذیرایی ( جنوب ) را از اتاق های کارگران و پیش خدمت ها ( شمال ) جدا می کند . در کوشه ی شمال غربی کل مجتمع ساختمان ، " میدان " یا " محوطه ی تئاتر " با پله ها ( صندلی پله ای ؟ ) در دو طرف – نخستین نسل تئاتر یونان در دوره های بعد – دیده می شود . در زیر کاخ ، شبکه ی کارآمدی برای فاضل آب از لوله های سفالی ساخته شده است و به همین علت ، احتمال زیاد می رود که کنوسوس یکی از بهداشتی ترین شهرهای جهان تا پیش از سده ی بیستم بوده باشد . این کاخ سه اشکوب با پله کان های ذاخلی داشت که به گرد روشنایی و هواکش های آن ساخته شده بودند . از ویژگی های مشخص کننده ی ستونهای مینوسی ، که در آغاز از چوب ساخته شده بودند ولی بعدها با سنگ بازسازی شدند ( به اعتقاد امروزیان با تناسب های نادرست و بزرگ تر ) ، سرستون های پیازی شکل و بالشتکی و شیوه ی مخروطی شدن تنه ی ستون در سمت قاعده و پهن تر شدنش در رأس بود .
 
 
 
 
 
 
نگاهی به تالار بارگاه ملکه با تالار ستون ها و روشنایی آن شیوه ی نمونه وار تزیین دیوارهای اتاق های مهم کاخ کنوسوس را نشان می دهد . در این نقاشی های دیواری ، بسیاری از جنبه های زنگی کرتی ها ( مسابقات گاوبازی ، رژه و مراسم مذهبی ) و طبیعت ( پرندگان ، چارپایان ، گل ها و زندگی دریایی با دلفین هایی که در میان دیگر جانداران دریایی به جست و خیز پرداخته اند ) تجسم یافته اند .
 
 
 
 
سرزندگی و خودجوشی ، سجیه ی متمایز کننده ی نقاشی دیواری از گاوبازی است . با آن که فقط تکه هایی از این نقاشی دیواری کشف شده اند ، همین تکه ها از لحاظ تجسم حرکات قوی دخترها و مرد جوان که در هوا نشان داده شده و شاید هم شاخ های گاو را گرفته و بر پشتش معلق زده بوده باشد ، فوق العاده اند . تفاوتی که در نقاشی های مینوسی می بینیم در رابطه ی گاو – شاید هم در این جا حتی در مقام یک خدا نمایانده شده – با آدمیان است .
 
 
ارگ تیرونز ( 1400 – 1200 پیش از میلاد )
این ارگ در فاصله ی پانزده کیلومتری میسن قرار دارد . دیوارهای تنومند تیرونز در نقطه ی مقابل کاخ های بی حصار کرتی قرار دارند و آشکارا نشان می دهند که جنبه ای دفاعی داشته اند . ساختمان های درون محدوده ی دیوارهایی به ضخامت 6 متر در یک امتداد واقع شده اند و به نظر می رسد که از روی نقشه ای از پیش تعیین شده ساخته شده اند .
 
 
 
 
 
 
 
 
 
 
گاه از میان دیوارهای مزبور ، دالان های سنگ چین عبور داده می شد که احتمالا ً به عنوان بخشی از شبکه ی دفاعی یا بخشی از یک راه نمایشی و تشریفاتی که از طریق یک هشتی و یک دهلیز به تالار بارگاه یا اتاق اصلی کاخ منتهی می شد ، مورد استفاده بوده است . 
 
 
بر خلاف بی نقشگی و گاه آشفتگی موجود در کاخ های کرتی ، نقشه ی میسنی نمونه ای از ترتیب صریح و ساده ی قرار گرفتن واحدها در کنار هم به شمار می رود . تالار بارگاه ، با نقشه ای سه اتاقه در قلب ساختمان و مرکز زندگی ارگ ، تجسمی از نخستین نمونه ی معابد کلاسیک یونان است .این شیوه ی بنیادی ساختمان سازی ، در کاخ های کرت ظاهر نمی شود ولی با شگفتی تمام در اوایل سال 2000 پیش از میلاد به ظهور می رسد .این تالار که تالاری رسمی بود به شکل مستطیل با یک آتشدان در وسط و چهار ستون برای نگه داری سقف ساخته شده بود . 
نقاشی های دیواری ، حکاکی ها و دست کم پیکره های عظیم ساختمانی در میسن – دروازه ی شیران – از عبوسی این کاخ های دژمانند می کاست . این دروازه ی بیرونی دژ که از سمت چپ به وسیله ی یک دیوار و از سمت راست به وسیله ی یک باروی دوپهلوی برجسته حفاظت می شد ، از دو تک سنگ عظیم عمودی با یک حمال افقی بر روی آن ها ساخته شده است و ردیف های فوقانی سنگ به صورت یک تاق برجسته درمی آیند و روزنه ای مثلثی شکل پدید می آورند که باعث کاسته شدن سنگینی و فشار قطعات بالایی بر حمال افقی می شود . فضای تاق نما با قطعه سنگی پر شده که رویش نقش برجسته ی دو شیر در دو سوی یک ستون احتمالا ً مقدس مینوسی حکاکی شده که رو در روی هم ایستاده اند و پایشان را بر قاعده ی آن نهاده اند . ( این ستون دروازه ی شیران ، نمونه ی سنگی ستون های چوبی منهدم شده ی مینوسی است . ) سوراخ های روی چهره ی جانوران نشان می دهد که سر این شیرها ، که دیگر وجود ندارد ، از تکه سنگ یا فلز جداگانه ای ساخته شده بود . 
 
 
 
 
 
گنج خانه ی آترئوس 
این نام اشتباهاً توسط شلیمان بر آن نهاده شد . زیرا او گمان می کرد بنای پرشکوه مزبور در میان گروهی از بناهای مشابه ، مخزن گنج های آترئوس پدر آگاممنون و منلائوس است . بنای مزبور از نوع مقابر به اصطلاح لانه زنبوری است و در دل یک تپه ساخته شده و راه ورودیش از یک گذرگاه طولانی یا دوموس می گذرد ; شکل لانه زنبوری اتاقک مدور یا گنبد تدفینی با روی هم چیدن رج های پیش آمده ی سنگ بر قاعده ای مدور به دست آمد ، به طرز باشکوهی در انحنای دیوار جا گرفت و باعث پدید آمدن گنبدی مرتفع شد که ارتفاعش در نمونه ی کنونی به دوازده متر می رسد . این ، بزرگ ترین ساختمان تاق بندی شده بدون استفاده از تیرهای داخلی در کل جهان باستان تا پیش از ساخته شدن معبد پانتئون رم در 1500 سال بعد بود . 
 
 
 
                                                                         
 
منبع متن : هنر در گذر زمان ، هلن گاردنر
 
 
تمدن یونان
آرکاییک:  قرن 5 تا 7 ق.م
کلاسیک: 5 تا 4 ق.م
هلنی: 4 تا 1 ق.م
 از دوران کلاسیک معماری یونانی به معماری سنگی تبدیل شد
در دوران آرکاییک و پیش از آن معماری یونانی خشت و سنگ و چوب است.
دوران آرکاییک دوران جنگ بین آتنی ها(شهرنشین) و اسپارت ها(جنگ آور,دریانورد و دامدار) است.
جنگ ماراتن (450 ق.م) جنگی که برای اولین بار یونانی ها توانستند بر ایران غلبه کنند.دوران طلایی (کلاسیک) پس از پیروزی آنها در جنگ ماراتن بوجود آمد. رهبر یونان با اتحاد دولت شهرهای یونانی قدرت جدیدی را بوجود آورد و بناهای شگفت انکیزی ساخت.
ایکتینیوس معمار سازنده معبد پارتنون (450 ق.م در تپه آتیک). در زمان رومی ها به معبد رومی و در زمان بیزانس به یک کلیسای مسیحی تبدیل شد و بعد به انبار مهمات که منفجر شد.
دوران کلاسیک دوران شکوفایی هنر معماری ست بگونه ایی که در تمام طول تاریخ بشریت تلاش می کند دوباره عظمت و اقتدار آن دوران را بدست آورد. در تاریخ هنر سه دوره اصلی وجود دارد: 1-هنرهای بدوی 2-هنرهای کلاسیک 3-دوران بهره گیری از کلاسیک(تقلید و نوآوری)
دوران کلاسیک بسیار کوتاه است, حدود 150 سال, پدیدآورنده هدوییسم(لذت گرایی) و بیان مستقیم(ناتورالیسم+فیگوراتیو)
حمله اسکندر به آتن و تصرفش پایان دوران کلاسیک است.
معماری یونان
 دوره ی آرکائیک
 دوره های بررسی تاریخ هنر و معماری یونان: هنر و معماری یونان دارای فراز و نشیبهای فراوانی در طول تاریخ بوده است. و بر همین اساس می توان هنر یونان را در چهار دوره معماری را در سه دوره از آن مورد بررسی قرار داد.
 الف) هنر دوره هندسی: به آثار هنری پیش از دوره آرکائیک اطلاق می گردد. که در آن بر روی سطوح ظروف سفالی از طرحهای منظم هندسی استفاده شده است. ب) هنر و معماری دوره آرکائیک (کهن) 630 تا480 ق . م ج) هنر و معماری دوره کلاسیک 480 تا 330 ق . م د)هنر و معماری دوره هلنی330 تا27 ق . م اینک به بررسی معماری یونان در هر یک از دوره های فوق الذکر بویژه سه دوره کهن, کلاسیک و هلنی می پردازیم. 1- معماری دوره کهن )آرکائیک): در این زمان, دوره هندسی جای خود را به مرحله یا «شیوه خاور مآبی»دوره کهن داد. این مرحله, مرحله گذرایی بود و پس از آن عناصر تازه ای از هنر, با هنر اصیل یونانی پیوند خورد و شیوه ای جدید پدید آورد که سبب بنیان و پیشرفت هنر یونان گردید. این دوره را به نام «دوره کهن» نام گذاری کرده اند که از اواخر قرن هفتم پیش از میلاد آغاز شده و تا شروع جنگهای ایران و یونان در زمان خشایار شاه هخامنشی (480 ق م) ادامه داشته است. پیامد روابط جدید با شرق, ظهور پیاپی جانوران و هیولاهای مرکب متعلق به خاور زمین در سطح ظروف یونانی بود, با این مضامین در هنر بین النهرین و مصر آشنا شدیم. شیر, ابولهول, شیربالدار, آدم تنه اسبی(مینوتور). پیکر تراشی: گرایشهای تکامل پیکر تراشی در یونان درست همانند گرایشهایی است که در نقاشی سفالینه هاست. یعنی مرئی و قابل توصیف اند. پیکره های مفرغی پسر و دختر یونانی که در سال680 ق م ساخته شده اند, سرآغاز دوره کهن است. جامه های بلند و مجلل این پیکره ها را می توان دلیلی بر ساخته شدن آنها در ایوانی دانست. زیرا در اینجا بود که دولتهای ثروتمند یونانی, سلیقه و علاقه خاورمآبانه خود را به تزئینات گرانبها و پیکر شکوه در زندگی و هنر گسترش دادند. پیکره سازی یونان فقط مختص پیکر تراشی جدای از معماری نیست, بلکه بخش عظیمی از پیکر تراشی این دوره جزو تزیین ساختمان معابد است، که به صورت نقش برجسته استفاده شده است. بی شک آغاز جنگ های ایران و یونان تاثیری در توسعه هنر دوره کهن داشته است، گرچه از برخی جهات محدودیتهایی داشته، اما با تحولی که به ویژه در شناخت مواد اولیه و استفاده از آن حاصل گردید، موجب تحولات و پیشرفت هنری این زمان شد هنرمند این دوره دقت خود را بیشتر صرف شناخت ماده ای نمود که با آن اثر هنری را پدید آورده است. و براساس سنت حاکم بر جامعه خود را در قید و بند ساختن نمونه ها و انواع محدود هنری گرفتار کرده، و در حقیقت بیشتر به الگو سازی پرداخته است. معماری: در دوره کهن دو مسیر هنری در شهرهای تحت نفوذ یونانیها برقرار بود، یکی از هنر دور یک که مشخص با رسمیت و صلابت و بی پیرایه در سرزمین یونان قرار داشت و دیگری شیوه هنری یونیک که دارای ظرافت بیشتر و خاص خود بود و در ناحیه آتیکا بود و پایتختش آتن واقع در کناره جنوب شرقی سرزمین مرکزی یونان و جزایر اطراف آن در دریای اژه و همچنین بخش غربی آسیای صغیر، آن زمان مجزا بود. آثار معماری این دوره با استفاده از قطعات سنگهای تراشیده شده و بدون ملات ساخته شده اند که در مرحله اولیه در ساخت معابر از چوب برای ستون ها و پوشش سقف ها و آجر برای دیوار و سنگ صرفا برای پی ساختمان استفاده شده است. معابد کوچک و ساده بودند و کم کم فرم اصلی خود را یافتند. از قدیمی ترین معابد این دوره می توان از «معبد هرا» در «آلیمپ» یاد کرد که به شیوه دوریک و در سال 600 ق م ساخته شده است. ابعاد آن 5/18* 50 متر و بلندی ستونهای آن 40/5 متر است. سقف شیروانی آن سفالی است. در داخل مقصوره دو ردیف ستون قرار دارد، و از خشت و سنگ و بویژه در پی از سنگهای نتراشیده استفاده کرده اند. 
                       معبد هرا 
      
 
 معبد «آپولو» در شهر «کورینت» یکی از بناهای قدیمی یونانی است که هنوز بعضی از ستونهای آن به جا مانده است . معبد به شیوه دوریک کهن و در قرن ششم ق م ساخته شده است. در این بنا ارتفاع ستونهای دوریک کوتاه و هنوز در مرحله آغازین بوده است بالشتگ سر ستون نیز از این وضعیت تبعیت کرده است.
  با سیلیکای پستئوم: در جنوب ناپل واقع است و در حدود 550 ق. م شده است. این بنا نمونه ای از سبک دوریک کهن به شمار می رود. پژوهندگان اولیه به دلیل تشابهی که بین این ساختمان و با سیلیکای رومی وجود داشته، آن را «باسیلیکا» نامیدند. لذا بنای پستئوم معبدی است، دور ستونی با ستونهای سنگی و خوش ترکیب و مودب و فواصل فشرده، سر ستونهای بزرگ و جسیم و بالش گونه در زیر اسپری عظیم که ستونها را به طرز متناسبی کوتاه نمایان کرده است. ضخامت ستونها و فاصله کم کم احتمالاً دلیلی ساختمانی دارد. معماران در این دوره نمی توانسته اند به مقاومت مصالح مورد استفاده اطمینان داشته باشند. لذا به طور منطقی بر استحکام کارشان افزوده اند، مثلاً در گوشه های بنا سر ستونهای بالشتکی شکل بزرگتر شده و سطح اتکا به نفس فواصلی که توسط سنگهای حمال پل بندی شده، افزایش یافته است. 
                    باسیلیکای پستئوم
    
 
  گنج خانه سیفونسیها: یکی از بناهای دوره کهن است که به شیوه «ایونیک» و در سال 530 ق.م ساخته شده است. (ش 4) بنا در شهر «دلفی» قرار دارد، با آنکه این بنا هیچ گونه ستون ایونیک ندارد و حمل و نگهداری سقف توسط ستون پیکرها )کاریاتیدها) است ولی جزو سبک ایونیک محسوب می گردد، از ویژگی های متمایز و مشخص کننده دیگر بنا در شیوه ایونیک کتیبه پیوسته ای است که به عنوان بخشی از یک اسپر سنگین دوره کهن است. چون ستون پیکره ها با آن جامه های زیبا و نیمرخهای بسیار مضرشان هیچ گاه نمی توانستند در متن معماری دوریک با آن خطوط خشک و جسیم کم توجه به تزئین بگنجند. 
معبد ارتمیس : در شهر «افسوس» آسیای صغیر واقع است در سال 560 تا 550 ق . م ساخته شده است. معبد دارای ابعادی 55*115 متر است و به شیوه ی ایونیک ساخته شده است. چهار گوشیهای تزئینی آن به نقش برجسته هایی از جنگجویان نیزه بدست مزین است. در بخش سنتوری معبد جنگجویان الهه ی «آرتمیس» با سپری در دست نقش شده است. از دیگر معابد این دوره می توان به معبد آپولون شهر دلفی و معبد آفائیا در شهر آیگینا در قرن ششم ق . م اشاره کرد
 دوره کلاسیک 
دوره کلاسیک، دوران ثبات و شکوفایی تمدن و هنر یونان است. قرن پنجم و چهارم را باید بهترین ایام تحول و تکامل معماری یونان به شمار آورد. این دوره با عظمت، پس از پیروزی های درخشانی آغاز، و با اقدامات کشور گشایانه اسکندر مقدونی پایان پذیرفت. این فصل از حیات یونان نتیجه و مولود دوران باستانی و مقدمه دوران هلنیستی بوده است.هنر دوره کلاسیک که چکیده تاثیرات اجتماعی و مذهبی یک ملت است در نهایت کمال و پختگی عرضه شده در هنرهای باستانی جای ویژه ای را به خود اختصاص داده است. یونانیان موفقیت و پیروزی های خود را در جنگ ها مرهون خدایان می دانستند و همین مسأله در هنر و معماری سرزمین شان کاملاً محسوس است.مرکز فعالیت های هنری عصر کلاسیک در شهر آتن بوده است.
آتنی ها که گردآوری تکه سنگ های پراکنده آکروپلیس آتن را پس از ویرانی شهر در سال ۴۸۰ ق . م کسر شأن خود می دانستند، به رهبری پریکلس نیرو استقلال جدیدشان را با بازسازی کامل آکروپلیس که در واقع یکی از بزرگ ترین پروژه های ساختمانی جهان باستان تا پیش از روزگار رومیان بود، به جهانیان نشان دادند.پلوتارک یکی از مورخین یونانی در ۵۰۰ سال پس از بازسازی آکروپلیس می نویسد: «کارهای پرویکلس مخصوصاً از این لحاظ ستودنی اند که شتابان ساخته شده اند، برای آنکه قدرت های جدید دوام بیاورند زیرا هر کار خاصی که او انجام می داد بی درنگ حتی در آن زمان که تازگی داشته عنوان کاری باستانی شناخته می شد و دلیلش زیبایی و ظرافت آن کار بود و با این حال کار مزبور از لحاظ نیرو و تازگیش، امروز نیز چنین است که گویی تازه انجام شده است. در آن کارها گونه ای شکفتگی و تازگی وجود دارد که غبار گذشت زمان را از چهره شان می زداید.»معماری دوره کلاسیک به رهبری و پشتیبانی فیدیاس معمار و پیکرتراشی که در دولت یونان مقام وزیر هنر را داشت، به اوج و رونق خود رسید. با اینکه درباره معماری این دوره نوشته ها بسیار است، ولی باید به چند بنای مهم اشاره کرد. شهر آکروپل یا ارگ آتن که بر روی تپه ای ساخته شده از اقدامات بزرگ معماری این معمار است.بنا به گزارش سایت آفتاب در کتاب آشنایی با معماری جهان آمده است:معماری این دوره از جنبه های فنی پیشرفت های شایانی کرد. 
سنگ های مورد استفاده دیوارها به طور کامل تراش خورده و با بستهای فلزی با دقت بسیار نسبت به دوره کهن در کنار هم قرار گرفتند نصب سفال های بامپوش نیز بر همین منوال پیشرفت نمود.یکی از مجموعه بناهای باشکوه یونان در عصر کلاسیک آکروپلیس در شهر آتن است. این مجموعه به رهبری «پریکلس» در اواخر قرن پنجم ق . م یعنی هنگامی که آتن به دوره قدرت رسیده بود احیا گردید. بزرگ ترین کاری بود که در تاریخ معماری یونان پدید آمد و موجب آن شد که عالی ترین یادگاری از دوران اعتلای هنر بر جای بماند. همه بناهای آکروپلیس، هنر معماری دوره کلاسیک یونان را در آن هنگام که به کمال رشد خود رسیده بود به منصه ظهور رسانده است.این مجموعه شامل بناهای: معبد پارتنون،دروازه «پروپالایا»، معبد ارختئوم، معبد آرتمیس، معبد الهه پیروزی «نیکه»، نگارخانه «کالکوئیکی»، محل معبد قدیمی آتنا و چند بنای کوچک است.
                       معبد ارختئوم
   
 
 دوره کلاسیک پیشین )پارتنون،ساختمانهای آکرو پولیس( 
 ■ پارتنون 
از بناهایی که در آکروپولیس ساخته شد، پارتنون (معبد مقدس آتنا پارتنوس) نخستین و بزرگترین بنا بود (تصویر 162). معماران آن ایکتینوس و کالیکراتس بودند و پیکره های تزیینی آن به سرپرستی فیدیاس دوست پریکلس و یکی از بزرگترین پیکرتراشان جهان ساخته و نصب شدند. پارتنون از لحاظ نقشه ساختمانی (تصویر 161) یک معبد دورستونی است و عرض آن اندکی از یک دوم طولش بیشتر است. مقصوره ی پارتنون به دو بخش تقسیم شده است: در بخش بزرگتر تندیس آتنا پارتنوس از عاج و طلا، به بلندی تقریباً دوازده متر و کار فیدیاس پیکرتراش قرار گرفته بود: بخش کوچکتر به عنوان گنج خانه اتحادیه دلوس طراحی شده بود، ولی بخش عمده پولی که اعضای اژه ای این اتحادیه به گنج خانه سرازیر می کردند صرف اجرای پروژه های ساختمانی جاه طلبانه پریکلس می شد. درون دو اتاق، به طرق متفاوت آراسته شده بود. خود مقصوره دو ردیف ستون کوچک برای نگه داشتن سقف دارد، هدف از ساختن این دو ردیف، با آنکه مدتها مورد بحث قرار داشته، به گفته بعضیها ایجاد بالاخانه یا رواقی بوده است تا بازدید کنندگان از آنجا بتوانند تندیس آتنا را ه پی اش هنوز بر هم جا مانده است ببینند. این گنج خانه چهار ستون تکی به شیوه یونیک داشت – یکی از چندین ویژگی یونیک در ساختمانی که بدون آنها دوریک می شد، ویژگی بعدی کتیبه پیوسته تندیس است که دورادور دیوار بیرونی و مقصوره می چرخد. پارتنون، صرفنظر از این اجزای یونیک، عصاره ای از معبد کلاسیک دوریک است و اوج پالایش این شیوه به شمار می رود
     
 
ایکتینوس و کالیکراتس، ارتنونٍ، آکروپولیس، آتن 448 – 432 ق م. (نمای غربی ) . 
بنای امروزی پارتنون، یک رستوران است. پارتنون در جریان تاریخ طولانیش دستخوش تحولات بسیار شده است. زمانی یک معبد یونانی بود، زمانی یک کلیسای مسیحی و زمانی دیگر یک مسجد عثمانی شد. مقصوره ی پارتنون در سال 1687 انبار مهمات تُرکهای عثمانی در جنگ با ونیزیها شده بود. یکی از گلوله های ونیزیها به هدف خورد و در نتیجه، مرکز ساختمان را منفجر کرد. در طی یکصد سال گذشته، ستون بندیهای پارتنون را به حالت نخست بازگردانده اند ولی مرکز آن همچنان به صورت یک ویرانه برجا مانده است.
پارتنون با وجود خرابی و وضع ناگوارش، احتمالاً بیش از هر ساختمانی در جهان مورد مطالعه و اندازه گیری دقیق قرار گرفته است. نتیجه این مطالعه کنجکاوانه کشف این حقیقت بود که سازندگان پارتنون می خواسته اند در همه جزییات کارشان به زیبای بی مانندی دست پیدا کنند؛ «ظریفکاریهای» این ساختمان، به صورت موضوعی درجه دوم در تاریخ معماری یونان درآمده است. اگر چیزی وجود داشته باشد که بخواهیم از شیوه جدی دوریک انتظار داشته باشد این است که خطوطش باید به طرزی خشک و هماهنگ مستقیم و شاقول باشند؛ با این حال در بنای پارتنون، تعداد خطوط مستقیم بسیار کم است؛ مثلاً سکوی پله دار آن از چنان تحدب ظریفی برخوردار است که انحنایش تقریباً احساس نمی شود، فقط در صورتی که بیننده در یک انتهای سکو بایستد و از آنجا مستقیماً به انتهای دیگر نگاه کند، انحنای آن را که در سراسر اسپر تکرار شده است خواهد دید. ستونها شیب ملایمی به درون دارند و فاصله های میانشان یکنواخت نیست، بلکه در چهار نبش معبد به یکدیگر نزدیکتر می شوند. گذشته از این قطر تمام ستونها ثابت نیست و در دو سوی نبشها قدری بر قطر آنها افزوده می شود. تحدب خوش تناسب ستونها، که گونه ای شناوری و نرمش کشیده چون عضلات آدمی به نیمرخ آنها می بخشد، از همان ظرافتی برخوردار است که در انحنای خفیف سکوی پله دار و اسپر دیدیم. 
این انحراف از معیار مکانیکی، شاقول و لبه راست، بی هیچ تردیدی، عمداً صورت گرفته است. نمونه هایی از آن در معابد دیگر نیز یافت شده است؛ ولی تفسیرهایی که از این ظریفکاریها به عمل آمده، با یکدیگر «نمی خوانند». برخی گمان می کنند که انحرافهای مزبور جنبه ای صرفاً کارکردی داشته اند و مثلاً انحنای خفیف سکوی پله دار باعث تسهیل زهکشی می شده یا شاید نوعی پیش بینی برای نشست بخش میانی ساختمان بوده است. برخی دیگر معتقدند که هدف از این انحرافات از اصول دقیق فنی، اصلاح خطای دید آدمی بوده است – یعنی خطای دید ممکن است ستونهای دارای نیمرخ دقیقاً عمود را متمایل و ناتوان به نظر برساند. مطابق نظر دیگری، ذوق یونانی این ظریفکاریها را برای تکمیل زیبایی ساختمان و یکپارچه نمایاندن آن با محیطش لازم تشخیص می داده است؛ مثلاً حد انحنای رو به پایین سکوی پله دار، زمین است و باعث می شود که قاعده نمای ساختمان از لحاظ بصری محکم و نیرومند به نظر برسد. حدس منطقی می تواند چنین باشد که هدف از ساختمان پارتنون آفریدن بنایی در ورای منطق مهندسی بوده است. یعنی می بایست همچون پیکره ای عظیم پنداشته و ارزیابی می شد که از نرمش، جهش و سرزندگی پیکره آدمی در قالب یک تندیس برخوردار است. بدین ترتیب، جزییات را طوری طراحی می کردند که با تناسبی ملایم در کنار یکدیگر و به طرزی زنده نما در قالب کل ساختمان بگنجند، که این البته به معنی غلبه خط منحنی بر خط مستقیم است. این مخصوصاً از تحدبهای خوش تناسب ستونهای پارتنون پیداست و نشان می دهد که ستونهای مزبور با بزرگتر شدن خطوط کناری فشرده شان در برابر بار سنگین از خود واکنش نشان می دهند و کارکردشان را نه به طور مکانیکی بلکه به طور ارگانیک بیان می کنند. 
بخشهایی از ساختمان رنگ آمیزی شده بودند. این رنگ آمیزی، زمینه ای پدید می آورد که پیکره آتنا در آن روشنتر دیده می شود و احتمالاً دارای اهمیت بیشتری به نظر می رسید، حدود بالایی ساختمان را در زمینه آسمان درخشان آتن مشخص می ساخت به طوری که نسبتهای اصلی معبد به طرزی شکننده نشان داده می شدند و کسی نمی توانست آنها را به غلط تفسیر کند. رنگ در عین حال باعث متمایز ساختن و مجزا نمایاندن بخشهای مرئی ساختمان از یکدیگر می شد. 
 
گوشه جنوب شرقی پارنتون 
اصرار بر وضوح در استدلال، که به اختراع منطق توسط یونانیان انجامید، در «استدلالهای» طرحهای معماری ایشان نیز با همان قدرت وارد عمل می شود. متأسفانه آن پیروزی اولیه اندیشه یونانی یعنی قیاس صوری را با سه حکمش که به نتایج درست منطقی می انجامند، نمی توان مو به مو بر شیوه دوریک منطبق ساخت. همچنانکه بررسی یکی از گوشه های پارتنون  نشان می دهد، معماری یونانی به اندازه منطق یونانی، «منطقی» یا خردگرایانه نبود. کتیبیه دوریک بر طبق سه قاعده انعطاف ناپذیر، سازمان داده می شد: (1) دقیقاً در بالای نقطه مرکزی هر ستون باید چند سه ترکی وجود داشته باشند؛ (2) در بالای بخش یا نقطه مرکزی فاصله میان ستونها باید یک سه ترکی وجود داشته باشد؛ (3) سه ترکی های واقع در گوشه های کتیبیه باید چنان به یکدیگر برسند که فضایی خالی باقی نماند. 
      
 ولی «استدلال» معماری، درست از آب در نمی آید. قیاس صوری منطقی ناقص است؛ زیرا قاعده سوم یعنی «نتیجه» را نمی توان با قاعده نخست هماهنگ کرد: اگر قرار باشد سه ترکی های گوشه ها به یکدیگر برسند، نمی توان آنها را درست بر بالای نقطه مرکزی ستون نبشی قرار داد. این اشکال، با آنکه چاره ای ندارد، ممکن است به نظر ما، حتی در ساختمانی که هدفش رسیدن به کمال در تمام جزییات بود، عیبی کوچک باشد. یونانیها می خواستند مطمئن باشند و در منطقه، روشی برای منطبق ساختن چندین عبارت بر یک قاعده ابداع کردند تا آنها را معتبر گردانند؛ ولی در معماری دوریک، چیزی برجا مانده بود، یعنی چیزی وجود داشت که در جایی نمی گنجید. این احتمالاً در نظر یونانیان مانند اعداد سنجش ناپذیر یا «اصم» (مانند جذر عدد 2)، چیزی مزاحم بود زیرا هیچ حد یا تعریفی ندارد. (مطابق یک افسانه منحصر به فرد و مهم یونانی، انسانی که نخستین بار به رمز اعداد اصم پی بُرد در یک حادثه کشتی شکستگی به هلاکت رسید «زیرا چیزی که قابل بیان نباشد و بی شکل باشد باید تا ابد از نظرها پنهان بماند»!) درست مانند ریاضی دانان و منطق دانان و به شیوه ای که ایشان با تناقضی گیج کننده در نتیجه گیریهایشان رو به رو می شدند، معماران و هنرمندانی نیز که هدفشان دست یافتن به کمال بود احتمالاً این مسأله سه ترکی های گوشه ای را مایه مزاحمت و حواس پرتی می دانسته اند. در عمل، این اشکال، احتمال دارد که به زوال شیوه دوریک - که در سده چهارم پیش از میلاد آغاز شد - و به پیدایش شیوه های یونیک و کورنتی که با کتیبه های پیوسته شان این اشکال را از میان برده اند، کمک کرده باشد. 
ساختمانهای آکرو پولیس 
 دسته راه پیمایان برای رسیدن به پارتنون، راهش را از سطح پایینی شهر آتن کج می کرد، از شیب آکروپولیس بالا می رفت و از دروازه ای فخیم به نام پروپالایا («سردر ورودی») که یکی دیگر از بناهای پرخرج و با شکوه طرح ساختمانی پریکلس بود می گذشت . ساختمان این سردر ورودی، که در فاصله سالهای 437 و 432 پیش از میلاد به دست منسیکلس معمار ساخته شد، بلافاصله پس از تکمیل بنای پارتنون آغاز شد ولی هیچگاه به پایان نرسید، شاید علت آن تا حدودی تحمیل هزینه های جنگ پلوپونزی بوده باشد. عده ای نیز معتقدند که چون یکی از بالهای آن را از معبد ارتمیس برائورونیا می گذشت ساختمانش متوقف شد. طرح سردر ورودی، شکل تکامل یافته و ظریف دروازه ای است مشتمل بر بخشی از دیوار شهر و تالار دروازه که در دو جناحش ساختمانهایی شامل یک کتابخانه و شاید نخستین تالار نقاشی یا نگارخانه (پیناکوئیکی) در تاریخ جهان ساخته شده اند. در اینجا اشخاص می توانستند پس از پیمودن سربالاییهای تند و پیش از راه افتادن به سوی اماکن مقدس واقع بر قله تل آکرو پولیس در محیطی آراسته و زیبا استراحت و نفسی تازه کنند. در ساختمان سردر ورودی، تغییراتی نسبت به نظم شیوه دوریک دیده می شود، بدین معنی که فاصله بین ستونهای مرکزی بیشتر شده است تا در راهرو جای بیشتر و بزرگتری ایجاد شود و همچون بنای پارتنون دارای برخی عناصر یونیک مانند ستونهای داخلی در امتداد راهرو و بلندتر شدن ارتفاع سقف در موارد لازم برای نگهداری از سقف بنای مرکزی است.
معبد کوچک و زیبای آتنا الهه پیروزی به شیوه یونیک، که در فاصله سالهای 427 و 425  پیش از میلاد به سرپرستی کالیکراتس معمار ساخته شد . کهن ترین بنای تماماً یونیک موجود در تل آکروپولیس است. پیش از آن، شیوه دوریک در ساختمان بنای کامل چند گنج خانه در اولمپیا و دلفی در سرزمین اصلی یونانی به کار گرفته شده بود .مثلاً در گنج خانه سیفنوسیها، و این گنج خانه ها را جزیره نشینان دریای اژه ساخته بودند نه ساکنان سرزمین اصلی یونان، پس از برقراری حاکمیت آتن بر جزایر مزبور بود که راه نفوذ عناصر معماری یونان شرقی و یونیک بدان گشوده شد .
 
این معبد کوچک دارای ستون بندی خلفی و قدامی در نقطه ای قرار گرفته که سابقاً یک دژ دفاعی میسنی در نزدیکی سردر ورودی بود و در مقایسه با شیوه جدی دوریک آن، این ساختمان ظریف و بسیار متناسب، تضادی آشکار داشت و بر تأثیرگذاری هر دو بنا می افزود
 از دیگر بناهای یونیک در تل آکروپولیس معبد ارختئوم  است، که در پایان برنامه ساختمانی پریکلس برپا داشته شد. ارختئوم که در فاصله سالهای 421 و 405 پیش از میلاد ساخته شد نقشه ای بس عجیب دارد و با هر معبد یونانی دیگر متفاوت است. نام این معبد از نام ارختئوس قهرمان افسانه ای آتن گرفته شد و خود معبد نیز تا اندازه ای به او اختصاص داشت. ویژگیها و مشخصات غیرعادی بسیاری که در این معبد دیده می شود تا اندازه ای نتیجه ناهمواری و نامنظمی محل ساختمان و تا اندازه ای نیز نتیجه تعداد زیارتگاههایی است که در درونش گنجانده اند.
 
,.....


کلمات کلیدی مرتبط:
دانلود پاورپوینت تمدن اژه ای و یونان ,بخشی از مطلب , ,تمدن جزیره کرت(دریای اژه) بانی تمدن یونان است. جزیره کرت محل برخورد فینیقی ها( تجارت و پول) و مصری ها با اقوام آتنی و اسپارت (یونان آینده) بود. تفکیک آب شهری از فاضلاب و سیستم های بهداشتی از مشخصات تمدن دریای اژه می باشد. تمدن کرت پیشینه افسانه ا,
مقالات مرتبط در این دسته
پاورپوینت تاریخ معماری با عنوان - معماری هنر دیرین انسان
دانلود پاورپوینت ,معماری صدر مسیحیت
دانلود تحقیق مدرنیسم معماری و شهرسازی منشور آتن
دانلود پاورپوینت شش مورد از بناهای معروف یونان
دانلود پاورپوینت تاریخچه معماری ایران
دانلود تحقیق بررسی آثار تاریخی و هنری دوره‌ قاجار در شهرستان رفسنجان
دانلودبتن در معماری معاصر
دانلودپاورپوینت بررسی بنیادین معماری معاصر جهان
دانلود پاورپوینت مبانی نظری معماری دوره پارتی
دانلود پاورپوینت معماری هخامنشیان
مقاله بررسی تاریخ معماری متاثر از مذهب شیعه
دانلود تحقیق در مورد عجایب هفتگانه
پاورپوینت عجایب هفت گانه جهان
پاورپوینت خانه در معماری ایرانی (پس از اسلام)
دانلود پاورپوینت آشنایی با معماری روم
دانلود پاورپوینت آشنایی با معماری روم و اتروسک ها
دانلود پاورپوینت آشنایی با معماری بین النهرین
دانلود پژوه ارگ بم
پاورپوینت معماری بین النهرین
پاورپوینت معماری صدر مسیحیت

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.