مقدمه :
با پیدایش مصالح جدید و تحولات علمی ، معماری معاصر در جهان با بیان وسیع
تری به جریان افتاد که همراه خود مفاهیم و مباحث بسیار گوناگون و متنوع
اندیشه بشری را به همراه آورد .
معماری متداول و مرسوم خشت ، آجر و سنگ که نوعی سکون و بیان شناخته شده ای
را در قرون متوالی در پرتو تظاهرات خویش از نوعی معماری سنگین و تا حدودی
بسته داشت . تدریجاً به سوی معماری شفاف ، باز و آشکار متمایل گشت و همراه
با گونه ای اتفاقات دنیای جدید لایه های ممتازی از دریافت و ادراک تحولات
روز را مطرح کرد و عقل و خرد در کنار تلاش های فنی و تکنولوژیک جدید و
پیشرفته ، زمانه ای استثنایی را در عرصه معماری باز نمود .
اگر ویژگی های گذشته ، سنت و سنگینی را در پرده اول قرار داد زبان جدید
معماری معاصر درباره حقیقت اجتماعی همه جانبه مردم سالار و شفاف ، ریشه های
بارز خود را گشود . عصر شکست سلطه ها ، حکومت های استعمارگر ، روابط سیاسی
یک جانبه ، تبدیل به آگاهی های منطقه ای گشت که معماری دیگر نمی توانست در
پرتو شکل وتظاهرت جهان نوین را نادیده گیرد .
شاید تمام داستان معماری نهضت مدرن یا به گونه ای دیگر معماری عصر نوین
منشاء گونه ای رشد بوده که در جریان آن بسیاری از حصارها و محدودیت های
تاریخی جای خود را به تعمق ، اکتشاف ، میل به پیشرفت و آگاهی داده است .
حضور طبیعت درداخل فضای معماری نوین بی همتا بوده است و نگاه در پرتو افقی
لایتناهی جستجوگر صورت پنهان موفقیت ها گشته و میل به ترقی مترادف به میل
به نفوذ در معماری شده و کاخ های با وقار حکومت های سیاسی و یا دینی جای
خود را به جوامع متعادل تر داده که بستر تمدن آن معماری است که قرن ها از
حد و ید مردم خارج بوده و اکنون به عنوان وسیله ابزار اندیشه و فرهنگی نوپا
خود را بیان و آشکار می سازد و شگفتی های تکنولوژیک درمبارزه انسان برای
پیش بردن مرزهای دانش و به دست آوردن موفقیت های جدید حائز اهمیت بسیار
است .
انفجار آزادی در فضای معماری گونه ای از حکایت انسان است که نگاه خود را به
پویایی آینده تنظیم نموده و آشکار بودن مطلبی دیگر متعلق به تک حوزه دانش
بشری باقی نمی ماند .
در چند دهه اخیر گام های گسترده اطلاع رسانی از طریق شبکه های بین المللی
رایانه ای مضمونی جدید از حقیقت دیگری است که در نقطه مقابل آن ، سکون و
جزم گرایی اندیشه و عقاید کاملاً بی مفهوم و فرسوده قرار می گیرد .
مطالعه انجام شده دراین نوشته گویای این تلاش و حرکت در زمان است . تلاشی
که برای دریافت کامل آن نیاز به نگاهی گسترده و چند منظوره به جوامع دنیای
امروز است . به زبان دیگر چگونه می توان تئوری معماری را بدون پایه اجتماعی
جاویدان تمدن بشری دریافت نمود . جوهر وجودی آن که از قلب تحولات و
مبارزات بشر بوجود آمده نیرویی را در معماری جدید تزریق کرده است که صرفاً
می توان آن را با تحولات علمی استثنایی تاریخ مقایسه کرد . معماری نوین
اندیشه ای نو را داراست که انسان کوچه و خیابان خود را در سفردر زمینه های
آن شریک و هم دل می داند و نعمت تکنولوژیک وسیله پرواز ذهنیت آزاد وی می
گردد .
تمام مورخان و نظریه پردازان تاریخ و معماری معاصر از بنه ولو گرفته تا
تافوری ، نوربرگ شولز ، فرامپتون ، جنکز و کورتیس و بسیاری دیگر سعی در
معرفی پردهای از معماری داشته اند که در ظرفی مرتبط با اصول و رشته های
دیگر متومدن بشری بوده است مانند جامعه شناسی ، فلسفه ، زیبایی شناسی ،
اقتصاد ، هنر و کلیه رشته های فعالیت بشری که درشکل گیری محیط مصنوع نقش
بسزایی داشته اند .
بررسی معماری از جوهر وجودی و یا مبنای فکری و اندیش های نهفته در آن تا
پردازش در شکل و صورت و ترکیب های هنرمندانه استقرار عناصر مصالح و سازه ها
در کنار هم شاید کل داستان این رشته بوده باشد که ارزش گذاری آن در
نوسانات نگاه چند پرده ای رشد و حرکت می نماید و هر کدام از عوامل ذکرشده
شاید زمینه و بستر ویژه خود را دارا بوده اند و شناخت این ارزشها به ما
اجازه می دهد محصول معماری را در بستر و محیطی که به وجود آمده بررسی و
ارزیابی نماییم .
مطالعه انجام شده توسط دکتر وحید قبادیان درهمان راستا در حرکت است و معرفی
محصول همراه با اندیشه و فلسفه های وجودی نوین شاید درکشورمان گامی مفید
برای معرفی آثار جاویدان جهان و معماری های به وجود آمده ای باشد که برای
انسان ها ، هنرمندان و معماران برجسته تلاش بسیاری کرده اند ؛ تلاشی که
بتوان هویتی نو را از گذشته ترمیم کرد .
اصولاً معماری خارج از تمدن بشری نیست و شاید بهترین تظاهر اتفاقات روز آن
است و زیبایی شناسی آن یا عدم وجود آن در نیروهای جوامع و حرکت ها می بایست
جست و جو نمود . شاید اگر در رشته معماری اتفاقی نمی افتاد می بایست در
زمینه های روابط انسانی ، باورهای اجتماعی و آزادی ها و عدالت های ضروری
جوامع انسانی به طور اساسی بررسی می شد و درباره آن سؤالات جدیدی مطرح می
شد .
آشنایی ما ایرانیان با معماری غرب به حدود صد و پنجاه سال قبل یعنی اوایل
سلطنت ناصرالدین شاه می رسد . از این زمان است که اولین نمونه ساختمان هایی
که در آن عناصری ازمعماری غرب استفاده شده بود درتهران ظاهرشد . و از همین
زمان است که فرنگ رفته ها با انواع و اقسام سوغات و آلات جدید و بدیع به
کشوربازگشتند . گراورها و عکس های کاخ ها و بناهای زیبا در غرب از جمبه این
سوغاتی ها بود که همواره به کشور آورده می شد و به صورت الگو مورد استفاده
معمار باشی ها قرار می گرفت .
باید اذعان نمود که درطی این صد و پنجاه سال و درگیر شدن هر چه بیشتر ما با
معماری غرب ارتباط ما با آن معماری همواره به صورت شکلی بوده و نه مفهومی .
همیشه آنچه که عیان و واضح بوده ، شکل ها ، گراورها و عکس های ساختمان های
غربی بوده که به ایران می آمده و آنچه که غایب بوده ، مبانی و مفاهیمی
بوده که این بناها بر اساس آن شکل می گرفته است .
تحقیق حاضر تلاش و کوششی در جهت تبیین این مبانی و مفاهیم است . شرط ارتقاء
معماری ایران و ورود به حوزه فکری در حیطه فرهنگی کشور و مطرح شدن در سطح
معماری بین المللی در گرو توجه به زیر بناهای فکری در معماری امروز خود و
منابع الهام آن است . معماری ما در صورتی می تواند از خوش نشینی خارج شود
که حرفی و مطلبی برای ارائه داشته باشد و بتواند در پیشبرد قافله فرهنگی
کشور عاملی راهگشا باشد .
اگر چه ذکر این نکته ضروری است که مبانی فکری معماری غرب جملگی مباحثی ثابت
و قطعی نیستند و در هر دوره ای اصول دوره گذشته نقد و یا منفی شده است .
ولی باید توجه داشت که مزیت آشنایی با آنها ، آشکارشدن تفکرات در ورای
اشکال زیبا است . به علاوه این آشنایی باعث مطرح شدن سؤالات در مورد مبانی
معماری معاصر ایران و احتمالاً تبیین اصول فکری آن خواهد شد .
مبحث اصلی این تحقیق تحولات در معماری غرب در طی یک صد سال گذشته یعنی
عمدتاً قرن بیست میلادی و ریشه ها و زمینه های وقوع این تحولات است .
معماری های ـ تک و اکو ـ تک :
در سال 1971 دو معمار جوان ایتالیایی تبار به نام های ریچارد راجرز ساکن
انگلستان و رنزوپیانو ساکن ایتالیا در مسابقه طرح ساختمان مرکز ژرژپمپیدو
در پاریس در بین 681 شرکت کننده برنده اعلام شدند . نمای این ساختمان را
مجموعه ای از دود کش ها ، آبگردان ها ، لوله های تأسیساتی و ستون ها ،
تیرها ، بادبندها ، راه پله ها و مسیرهای رفت و آمد تشکیل می داد . این
معماران آغازگر سبکی بودند که به نام های تک یا تکنولوژی بسیار پیشرفته
معروف گردید . لذا مجدداً در دهه هفتاد ماشین و فن آوری به عنوان یک موضوع
محوری در معماری مطرح شد .
معماران این سبک تکنولوژی را دستاورد بزرگ مدرنیته و مهم ترین عامل توسعه و
پیشرفت درقرن بیست می دانند . از نظر آنها عصاره و مشخصه هر عصر در معماری
آن دوره شکل کالبدی یافته است . به عنوان نمونه معابد یونان باستان با آن
نظم و تناسب کامل هندسی ، تبلور ذهنیت کمالگرای یونانیان باستان است .
بناهای عظیم روم باستان ، نمایش قدرت امپراتوری و حکومت سزارها می باشد . و
بالاخره کلیساهای سر به فلک کشیده گوتیک نمایش دهنده قدرت کلیسا و ذهنیت
قرون وسطا است . به همین ترتیب ساختمان های امروز می باید نمایش دهنده
عصاره فکری و تکنیکی عصر حاضر یعنی تکنولوژی باشد .
نظریات و مبانی معماری مدرن و های ـ تک در اصول بسیار به یکدیگر نزدیک است و
می توان گفت که معماری های ـ تک فرزند خلف معماری مدرن است . ولی از نظر
شکلی تفاوت هایی بین این دو مکتب معماری مشاهده می شود .
به طور کلی می توان بیان کرد که آن سادگی و بی پیرایگی که در معماری مدرن
وجود دارد در های ـ تک ملاحظه نمی شود و اگر معماران مدرن درطرح های خود
ماشین را به نمایش میگذارند ، معماران های ـ تک داخل ماشین و اجزاء آن را
نشان می دهند . ریچارد راجرز در مصاحبه خود با تلویزیون بی بی سی این عقیده
را چنین بیان می کند :
«ایده هایی که ما معماری می کنیم از خیلی لحاظ ریشه درباورهای ما دارد و به
این ربط پیدا می کند که ما ساختمان را مثل یک کتاب بخوانیم . برای اینکه
ساختمانی خوانا باشد باید جریان ساختن آن قابل رؤیت باشد . این شیوه ای است
که ما معماری می کنیم و احساس ما این اس