چکیده :
نقش اسلام در شکلگیری برخی از ویژگیهای معماری خانههای سنتی ـ که از
انواع معماری بومیاند ـ موضوع مقالهای است به قلم مرجان محمدینژاد، که
در مجله رشد فنیوحرفهای به چاپ رسیده است. مرجان محمدینژاد، درونگرایی
در معماری خانههای سنتی را مهمترین تأثیر دین اسلام بر ساختار یک خانه
میداند و مینویسد: «از منظر دین اسلام، خانواده به مثابه یکی از عناصر
بنیادین در حفظ اصول دینی بسیار مورد احترام است و از اینرو، حفظ حرمت
خانواده از اهمیت بسیاری برخوردار است. علاوه بر آن، بر حفظ محرمیت نیز
بسیار تأکید شده است. مسکن به واسطه ارتباط مستقیم با زندگی کاملاً خصوصی و
خانوادگی مردمان، در معماری اسلامی مورد اهمیت قرار میگیرد. خانه یک
مسلمان باید حافظ حریم خانواده او باشد و مطابق با شئون دین اسلام بنا شود.
در این راستا عمدهترین تأثیر اسلام در ساختار یک خانه سنتی درونگرا بودن
آن است. خانههای سنتی که در راستای عقاید مسلمانان ایرانی ساخته میشد
اغلب از بیرون غیرقابل دید هستند و آنچه دارد در درون نهفته است... در چنین
خانهای فضاها به گونهای طراحی میشوند که حتی با ورود افراد غریبه به
منزل زندگی خصوصی داخل خانه مختل نشود.» در ادامه مقاله، نویسنده، اجزاء یک
خانه سنتی را یکبهیک نام برده، مختصری از ویژگیهایش را بیان میکند.
یکی از اجزاء خانههای سنتی، حیاط اندرونی است؛ در این رابطه در مقاله آمده
است: «خانههای سنتی معمولاً شامل دو بخش عمده بیرونی و اندرونی میشوند.
بخش اندرونی به گونهای ساخته میشود که به راحتی توسط دیگران قابل دسترسی
نباشد. اندرونی در فضایی به دور از ورودیها ساخته میشود و گویی خانه
مجزایی است. این بخش معمولاً دارای یک حیاط مرکزی به نام حیاط اندرونی است
که توسط اتاقهای بخش اندرونی محصور میشود و غالباً دارای حوض آب و
باغچههایی در طرفین آن است. در این صورت محارم منزل، حتی در استفاده از
طبیعت و هوای آزاد نیز محیط امن و محفوظ خویش را داشتند.» از دیگر نکاتی که
این مقاله اشاره میکند، ساخته شدن خانهها رو به سمت قبله است، به این
منظور که شخص هنگام نماز خواندن در راستای محور ساختمان بایستد.
سایر عناوین موجود
مقدمه :3
مذهب و سیاست و خانه های سنتی ایران :4
جنبههای فرهنگی – اجتماعی خانه4
نقش نور و رنگ در محل سکونت5
تأثیرات روانشناختی نور بر انسان8
نور در عرفان و تصوف اسلامی9
تحلیل نور و رنگ در معماری اسلامی13
کاربرد نور طبیعی و رنگ در فضاهای عمومی و خصوصی معماری سنتی ایران16
ناسازگاریهای فرهنگی عناصر سنتی در معماری معاصر17
نتیجهگیری:
جایگاه نور و رنگ در معماری ایرانی از ترکیب فرهنگ، مذهب و هنر ایرانی که
در طول زمان تغییر کرده، سرچشمه می گیرد. استفاده از عناصر طبیعی در معماری
ایرانی بیشتر یک روش استعاری بوده است. نور و انکسار رنگ ناشی از نور در
معماری سنتی به منظور ایجاد فضاهای شاخص و دادن مفاهیم ویژه به کارآمدی
مکان بود. در ساختمانهای مذهبی مثل مساجد، نور و رنگ در کنار هم کیفیت
معنوی و متافیزیکی به فضا می دهند. همانطور که قبلاً اشاره شد در معماری
سنتی و در فرهنگ اسلامی، نور نمادی از خدا و نور الهی است. کاربرد انتخابی
سایه و نور و نور غیر مستقیم در فضاهای مذهبی در ارائه حالتی عرفانی به فضا
مؤثر است. در ساختمان های دیگر مثل فضاهای مسکونی، فقط رنگ قابلیتهای
زینتی نداشت؛ بلکه عناصر دیگر هم به جای رنگ برای رنگارنگ کردن فضا استفاده
میشدند و استفاده از آینه های شکسته در فضا منعکس کننده رنگ محیط به فضای
داخلی می شد. نور با کیفیت های مختلف بر فضای روانشناختی و اجتماعی فرد در
زندگی تاثیر می گذارد. طیف وسیع کاربردهای نور، چه به صورت کارکردی،
فیزیکی یا معنوی به طور آگاهانه در معماری سنتی ایرانی به کار گرفته شده
است. با این حال، در معماری معاصر ایران تقلید کورکورانه از ظاهر معماری
سنتی که بیشتر سلیقه شخصی معمار هم در آن نقش دارد، صورت می گیرد (تلیس چی و
انصاری، 2000). تغییر این وضعیت تنها با انتقال اطلاعات و تعاریف انگیزه
های اسلامی و ارزشهای مفاهیم سنتی به نسل بعدی ممکن است. به این دلیل که
استفاده آگاهانه از عناصر طبیعی به خصوص نور و رنگ در معماری، کیفیت فضاهای
محل سکونت و حضور معنا در فضا را به شیوه ای که در معماری سنتی داشتیم
افزایش می دهد.
منابع:
Akkach, S. 2005. Cosmology and Architecture in Premodern Islam an
Architectural Reading of Mystical deas. State University of New York
Press.
Allibhai, S. 2003. How can we innovate the Islamic Architecture. Archnet Discussion Forum.
Ayvazian, S. 2005. Light in traditional and Islamic architecture of
Iran. Architecture &Urbanism magazine. No. 78/79. Autumn/Winter.
Baker, N & Steemers, K. 2002. Daylight Design of Buildings. London: James and James Publishers.
Despres, C. 1991. The meaning of home: literature review and directions
for future research and theoretical development. The Journal of
Architectural and Planning Research. pp. 96-115.
Fogel, B. S. 1992. Psychological Aspects of Staying at Home (Aging in Place). Generation newspaper. [ 3, March].
Ghassemi, K. 2005. Searching for Meaning in Persian Islamic Architecture. Archnet Online Journal. [7 Dec 2009].
Heller, E. 1989. Wie Farben Wirken: Farbpsychologie, Farbsymbolik, Kreative Far-Bgestaltung. Hamburg: Rowohlt Verlag.
Kaster, H. 2004. Dynamic Day lighting Architecture: Basics, Systems, Projects.
Madanipoor, A. 2003. Public and Private Spaces of the City. Routledge. London.
Mallett, S. 2004. Understanding home: a critical review of the literature. The Sociological Review. pp. 62-89.
Moore, J. 2000. Placing home in context. Journal of Environmental Psychology. no 20. pp. 207-217.
Mukri, A. 2004. Identity as the Example in Palestine Architecture. Archnet Discussion Forum.
Nadeen, A. 2006. Psychological and Physiological Effects of Light and
Color on Space Users. School of Electrical and Computer Engineering,
Science, Engineering and Technology Portfolio. RMIT University.
Philips, D. 2004. Day lighting- Natural light in architecture. London: Elsevier Publication.
Schuon, F. 1984. The Transcendent Unity of Religions. USA: Quest Books.
Somerville, P.1997.The social construction of home. Journal of Architectural and Planning Research.no14. pp. 226-245.
Talischi, Gh & Ansari, H. 2000. Trends and Challenges in
Contemporary Architecture of Iran. Tavoos Online Artistic Journal. [ 20
Feb 2011].
Vaughan-Lee. L. 1995. Travelling the Path of Love Sayings of Sufi Masters. California: The Golden Sufi Center