بخشی از مطلب
چَفد یا چَفت، قوس یا جسمی است منحنی شکل برای ایجاد پوشش یکپارچه آسمانه
(سقف) بر روی دهانهها. در معماری ایرانی از چفد در گنبدسازی و تاق سازی
فراوان بهره برده شده است. چفدها همواره از نگاه ریختشناسی به دو شکل کلی
ساخته شدهاند: مازهدار و تیزهدار. در معماری ایرانی بیشتر تاقهایی که
پیش از اسلام ساخته شدهاند به روش مازهدار و بیشتر تاقهاییکه در دوره
اسلامی ساخته شدهاند به روش تیزهدار یا جناغی بودهاند. بهرهگیری از
شیوه تیزهای یا جناغی احتمالاً به خاطر کمتر کردن ارتفاع تاق یا گنبد بوده
است. چفد پنجاوهِفت از چفدهای تیزه داری ست که در دوره اسلامی رواج
فراوانی یافته است.
انواع
چفدها به دو دسته کلی باربر و ناباربر تقسیم میشوند.[۱]
چفدهای باربر
چفدهای باربر گروهی هستند که از تکرارشان طاقهای باربر و از دورانشان
گنبدهای وسیع بوجود میآیند. در ایران بعد از اسلام این چفدها تا دهانههای
بالاتر از ۱۶ گز را نیز در بر گرفتهاند (گز کوچک = ۹۴ سانتیمتر و گز
سلطانی = ۱۰۶٫۶ سانتیمتر) و همانطور که از نامشان پیداست، قادرند بارهای
وارده را بر خود به خوبی تحمل کنند.
انواع چفدهای باربر
چفد پنج اوهفت
چمانه = بیان = دو لنگه (بیان = چفد)
شبدر یا شبدری
بیز یا هلوچین
بستو (کوزه = بستو)
چفد سروک
چفدهای ناباربر
این گونه چفدها بارهای وارد بر خود را تحمل نکرده، لذا بیشتر جنبه آمودی
دارند یا در دهانههای کوچک (حداکثر تا ۳ گز) بکار رفتهاند و دلایل انتخاب
آنها زیبایی، و سادگی آنهاست و اگر در بعضی نقاط به عنوان قوس باربر اجرا
گشتهاند، اغلب شکسته و خطراتی تولید کردهاند.
انواع چفدهای ناباربر
شاخ بزی
سه بخشی
کلیل
قمی پوش و پانیز
چمله
طاق با چَفد مازه دار
طاق با چَفد تیزه دار
بخشهای مختلف چفد
تیزه: به رأس چفد که بالاترین نقطه آن است گفته میشود.
افریز: به دهانه چفد گویند، فاصله بین دو پاکار.
افراز: به بلندای چفد گفته میشود، فاصله بین پاکار تا تیزه.
شکرگاه: به زاویه ۲۲٫۵ درجه چفد شکرگاه گفته میشود، اولین شکافتها و
خرابیها در این نقطه مشخص میشود، در شکرگاه بیشترین نیروی رانشی را
داریم.
ایوارگاه: به زاویه ۶۷٫۵ درجه قوس چفد ایوارگاه میگویند، ایوارگاه نقطهای است که بیشترین نیروی فشاری چفد را داریم.
شانه: به فاصله بین شکرگاه تا ایوارگاه شانه گویند.
بالِنج یا کناله: به بخش میان پاکار تا شکرگاه گویند.
پاکار: به پای چفد گویند، جایی که چفد از آنجا شروع میشود.