مقاله کامل بررسی معماری ایران جهان
آغاز سخن
از شروع تاریخ نگاشته ومدون تاکنون حدود شش هزار سال می گذرد . درنیمی از
این مدت ، برطبق شواهد و مدارک ، خاورنزدیک مرکز امور وشکل گیری تمدن بشری
بوده است . منظور از خاورنزدیک مناطق امروزی سوریه – عراق – ایران – لبنان –
ترکیه و اسراییل ویا به عبارتی تمام مناطق جنوب باختری آسیاست که در جنوب
روسیه ودریای سیاه و مغرب هندوستان و افغانستان قرار دارد . دراین گستره
که تحدید حدود دقیق آن مقدور نیست ودرآن مردم وفرهنگ های مختلف وجود داشته ،
کشاورزی و بازرگانی ، ضرب سکه ، خط و نوشتار ، قانون گذاری و حکمرانی ،
ریاضیات و پزشکی ، هندسه ونجوم ، معماری و حجاری و… بسیاری از مظاهر تمدنی
دیگر برای نخستین بار پیدا شده و رشد کرده است .
تاریخ تشکیلات اجتماعات کشاورزان روستانشین مانند جارمو درعراق و چتل
هویوک درآناتولیای جنوبی ( ترکیه ) به اواسط هزاره هفتم پیش ازمیلاد برمی
گردد و شهر مستحکم و معروف اریحا ازآنها نیز کهن تر است .
پس بدون شک بین النهرین یا ( میان رودان ) یعنی منطقه بین دو رود دجله
وفرات ، باید در صدر مطالعات تاریخ تمدن و تاریخ معماری جهان قرار داده شود
.
کهن ترین آثار تمدن
اریـحـــا
درمحل تاریخی اریحا که فلاتی است در دره رود اردن با سرچشمه ای پایان
ناپذیر ، دراوایل هزاره نهم پیش از میلاد یک دهکده کوچک وجود داشت . این
روستای متعلق به دوره نوسنگی پیشین درحدود ۸۰۰۰ پیش ازمیلاد با تحولی
بزرگ به شهری با خانه های خشتی بر پی های سنگی مدور یا بیضی شکل تبدیل شد
.بررسی معماری ایران جهان
دراواسط هزاره هشتم پیش ازمیلاد ، جمعیت شهر به طورتقریبی به ۲۰۰۰ نفر می
رسید . خندقی عریض وسنگی داشت ودیواری به قطر یک مترو نیم دراطرافش کشیده
شده بود.بررسی معماری ایران جهان
درسمت داخل این دیوار که امروزه تا ارتفاع ۳۶۰ سانتی متر حفظ شده است یک
برج سنگی ، بزرگ و مدور به ارتفاع وقطر ۹ متر ساخته شده بود .
درحدود ۷۰۰۰ پیش ازمیلاد ساکنان اولیه شهر آن را خالی کرده و ساکنین جدید
کمی پس از آن در اوایل هزاره هفتم پیش از میلاد وارد شهر شدند . اینان خانه
هایی با خشت های خام چهارگوش با پی های سنگی می ساختند و کف ها ودیوارهای
آنها را استادانه گچ کاری ورنگ آمیزی می کردند .
طرح کلی سکونت گروه های انسانی از دوران میان سنگی تا دوره های بعد وجدیدتر
تقریبأ این طور است که خانه خدا به وسیله ی خانه های بندگان خدا محاط شده
است . در حفاری های انجام شده در اریحا خانه ی بزرگتری درمیان خانه های کم
جلوه تری قراردارد ، دراین ساختمان مرکزی وجود هشتی ها وسرسراهای ستون دار
که به اتاق هایی با طاقچه ها وضمائم قوس دار ختم می شوند ، شکی درباره قصد
سازندگان آن یعنی ایجاد خانه ی خدا باقی نمی گذارد .بررسی معماری ایران
جهان
ده جمجمه ی انسان درهمان مکان پیدا شده و شاید متعلق به پادشاهان مرده باشد
که خصوصیات طبیعی چهره ی آنها با گچ قالب گیری شده و صدف های سفیدی که به
جای چشم آنها نشانده اند ، احتمالأ دارای کارکرد توهم زای جادویی بوده اند
.
چتل هویوک
بزرگ ترین محل از دوران نوسنگی در خاور نزدیک منطقه ی ۳۲ هکتاری چتل هویوک
است که فقط مساحتی درحدود یک یا دو هکتار از آن حفاری شده است .
حفریات حاجیلار و چتل هویوک ثابت کرده است که نه فقط فلات آناتولیا درفاصله
۷۰۰۰ تا ۵۰۰۰ پیش از میلاد محل پیدایش ورشد یک فرهنگ پررونق بوده است بلکه
این احتمال وجود دارد که فلات مزبور ازلحاظ فرهنگی پیشرفته ترین وتکامل
یافته ترین منطقه آن زمان بوده باشد. تکاملی که از اقتصاد متکی بر شکار و
گردآوری خوراک به اقتصاد کاملأ کشاورزی منجر شده است .
درکناراریحا ، چتل هویوک را یکی از نخستین تلاش های بشر برای پی ریزی زندگی
شهری نامیده اند . ویژگی این شهر آن است که هیچ خیابانی ندارد ، خانه ها
به یکدیگر چسبیده اند واز پشت بام به یکدیگر راه دارند .در این طرز
ساختمانی ، خانه ها حائل یکدیگر بوده ودرنتیجه استحکام بیشتری می یافتند و
از سویی دیوار های یکسره در سطح بیرونی خانه ها چون حصار و حائلی مستحکم
دفاع از شهر را آسان می نمود .(تصویر ۱)
درپاره ای نقاط ، فضای باز یا حیاطی درمیان انبوه متراکم ساختمانها باز می شد که به عنوان آشغالدانی مورد استفاده قرار می گرفت .
خانه ها گرچه به اندازه های متفاوت ساخته می شدند ، نقشه ای واحد داشتند ؛
دیوارهایشان از خشت خام بودند و با کلاف های محکم چوبی تقویت می شدند.
زیارتگاه ها را از روی تزیینات سرشار داخل شان – نقاشی های دیواری – گچ بری
های برجسته – سردیس های حیوانات وپیکره های کوچک اندام مقدس می توان
ازخانه های عادی باز شناخت .
انتقال به اقتصاد کشاورزی درچتل هویوک ظاهرأ تا سال ۵۷۰۰ پیش از میلاد به
مراحل نهایی خود رسیده بود . پس از گذشت کمتر از یک سده ، ساکنان چتل هویوک
ازاین محل کوچیدند.به نظر می رسد تا سال ۵۰۰۰ق.م عمر فرهنگ نوسنگی
آناتولیا به پایان می رسد و صحنه های نورانی تمدن به سوی دره بین النهرین
درسمت خاور تغییر مکان می دهند.بررسی معماری ایران جهان
بین النهرین
سومر
در آغاز پیدایش تاریخ مدون ، دره بین النهرین زیر سلطه اقوام سومری درآمد.
سومریان مردمی کشاورز بودند که طرز مهارکردن سیل را آموختند و شهرهایی با
دیوارهای مستحکم ساختند مانند اوروک یا وارکای امروزی و لاگاش یا تلوه
امروزی .پس از گذشت چند سده شبانان چادر نشین سامی از صحرای غربی به این سو
آمدند ، کشاورزی را همراه با بسیاری از دیگر دستاوردهای فرهنگ سومری فرا
گرفتند و شهرهای خود را درشمال این سرزمین تأسیس کردند.
دین سومریان وکسانی که ازایشان پیروی می کردند برمحور خدایان طبیعت می
چرخید : آنو خدای آسمان – انلیل (بل) خالق وفرمانروای زمین – ائا (انکی)
خدای آبها – شمش خدای خورشید و…..
سه کشف بزرگ سومریان شالوده ای برای سازماندهی جدید جامعه بشر پی افکند : –
تعریف شبکه ای از خدایان وروابط میان خدایان و آدمیان ، – ساختن کشور
شهرها ، – هنرنوشتن و اختراع خط .
بدین ترتیب باپی ریزی الگوهای ثابت زندگی توسط سومریان ، آن احساس هویت و
خودآگاهی تاریخی آدمی آغاز می شود که درتمدن یونان به اوج تکاملش می رسد.
معماری سومر
اروک بزرگترین شهر سومری ، دو مجموعه بزرگ پرستشگاهی داشت : اولی به نام
معبد “آنانا” که متعلق به الهه عشق بوده و دیگری به نام ” آنو” خدای آسمان
بوده است . قدیمی ترین معبد حفظ شده مجموعه آنانا به معبد سنگ آهک معروف
است درمرحله بعدی ساختمان عظیم دیگری که جانشین معبد آهک شد به معبد ستون
معروف است . ستون های این بنا و دیوارهای محوطه کنار آنها و نیز سکوی
ساختمان همه با نوعی موزاییک متشکل از مخروط های گلی تزیین می شدند که این
خود یکی از ویژگی های معماری پرستشگاه های سومری است
.
ازدیگر آثار مربوط به این دوران می توان از معبد دیگری نام برد که میان دو
مجموعه آنو و اینانا قرار دارد که درآن از مخروط های سنگی استفاده شده است
، سنگ های آهکی سرخ وسیاه و مرمر سفید که به معبد سفید معروف است .
زیگورات
دین پس از غلبه برزندگی ومعنی بخشیدن به آن ، شکل جامعه و طرز بیان یا
نمایش آن درهنرومعماری را نیز تعیین کرد. کشور-شهر بین النهرین درزیر
حمایت خدای شهربود.نقشه شهر این مرکزیت خدارادرزندگی خودنشان می داد ، زیرا
معبد خدا هسته ساختمانی با عظمت آن را تشکیل می داد .این معبد نه فقط
کانونی برای دین شهر بلکه مرکز فعالیت های اقتصادی نیز بود.
برجسته ترین بخش معبد ودرواقع شناخته شده ترین ساختمان دردرّه بین النهرین ،
زیگورات نامیده می شود . فرم ونام زیگورات که در زبان سومری ها به معنای
کوه بوده است بعد ها نیز مورد استفاده بابلی ها قرار گرفت . زیگورات در
زبان بابلی به معنای سکو یا بنای پله پله ای است که عرض و طول هر طبقه از
طبقه زیرین کمتر است .
بعضی این ساختمان های عظیم وچند طبقه خشتی را پلکان هایی از آسمان یا
کوههای ساختگی توصیف کرده اند وریشه دراین اعتقاد مشترک دردنیای باستان
دارد که قلل رفیع کوه را جایگاه خدایان می دانستند.
زیارتگاههای بالای این زیگورات ها را اتاق های انتظار یا اتاقک مقدس می نامیدند و محل انجام عبادات ومراسم مذهبی بشمارمی رفته است .
بیشتر شهرهای ویران شده سومر مانند : اور- وارکا – نیپور – لارسا و اریدو در پای زیگورات های نابود شده خود قرار دارند.
فصل ششم
رنسانس و باروک
رنــســا نـس
با پایان قرون وسطی در سده پانزدهم میلادی نوزایی و شکوفایی دوباره فرهنگ
وهنر را در اروپا با دوران رنسانس می شناسند . امروزه در نظر ما سده های
میانه آنچنانکه که پیش از این معتقد بودن ، دورانی کاملأ تاریک نیست . و
رنسانس ( نوزایش ) که تقریبأ از سده چهاردهم تا شانزدهم میلادی را در بر می
گیرد ، دیگر آغاز ناگهانی دنیای جدید نیست که به یکباره در سده پانزدهم
برای روشنی افکندن بر تاریکی سده های میانه درخشیدن آغاز کرده است . بخش
اعظم دوره رنسانس در دوره هایی ریشه دارد که مدتها پیش از سده میانه بوده
اند .
فئودالیسم در سده های میانه ، با آن شبکه اختیارات بارونی و حکومت های عریض
و طویل و ناکارآمد محلی اش ، تدریجأ دربرابر رقابت شهر ها و کشور شهر های
نیرومندی که پیوسته با شاهان قدرتمند متحد می شدند .
پایه گذاران معماری رنسانس
فیلیپو برونلسکی ( ۱۳۷۷- ۱۴۴۶ ) به علت مطالعه موشکافانه یادمان های
باستانی روم و تلاش برای ثبت دقیق آن چه می دیده ، روش انقلابی سه
بعد نمایی هندسی و خطی را که آن چنان مشتاقانه از سوی هنرمندان سده
پانزدهم پذیرفته شد ابداع کرده است .
آشنایی برونلسکی با اصول ساختمان سازی رومی ، به اضافه ذهن تحلیلی و مبتکرش
، حل مساله ای مهندسی را که هیچ انسان دیگری در سده پانزدهم نمی توانست از
عهده اش برآید ، برای وی ممکن ساخت ، و آن طراحی و ساخت گنبدی برای
مربع تقاطع عظیم کلیسای ناتمام فلورانس بود .
برونلسکی با نبوغی استثنایی ، نه فقط روش های سنتی ساختمان سازی را کنار
گذارد و روش های نوینی ابداع کرد بلکه بسیاری از دستگاههای مکانیکی لازم
برای کار نیز اختراع کرد .
وی مرکز گنبد را بالا برد و آن را به گرد یک مقطع تیزه دار طراحی کرد ، این
مقطع ذاتا محکم است زیرا از شدت پیشرانه بیرونی گرداگرد قاعده گنبد می
کاهد . برونلسکی برای به حداقل رساندن وزن ساختمان ، یک پوسته دولایه نسبتا
نازک ( نخستین بار در تاریخ ) به گرد استخوان بندی بیست و چهار رگه ای آن
که هشت رگه بزرگش از بیرون دیده می شود طراحی کرد . در پایان ، به شیوه
تقریبا خارق العاده ، رأس گنبد را با فانوسی سنگین ( مطابق
طرح او ولی پس از مرگش ساخته شد ) مهار کرد . این فانوس ، با آن که بر
سنگینی گنبد می افزاید ، به طرز شگفت انگیزی باعث تحکیم کل
ساختمان می شود ، زیرا بدون فشار حاصل از سنگینی آن ها
، رگه ها به از هم گسیختن و دور شدن از نقطه مرکزی متمایل بودند .
گرچه گنبد کلیسای فلورانس ( تصویر ۶۳) برجسته ترین دستاورد برونلسکی است ، و
گرچه او با اسلوب های معماری رومیان آشنا بود و آن ها را می ستود ، حل این
مسأله بسیار حاد ساختمانی توسط نخستین معمار و استاد مسلم عصر رنسانس
اساسا به کمک اصول معماری گوتیک میسر شد .
مقاله کامل بررسی معماری ایران جهان
مقاله کامل بررسی معماری ایران جهان
مهم ترین بناها و عناصر معماری ایران در دوره اسلامی
بنا های مذهبی
مساجد
مساجد مهم ترین بناهای مذهبی هرشهر و روستا هستند که همواره نقش مهمی در
زندگی مسلمانان داشته اند . مسجد مهمترین مکان برای انجام مراسم و مناسک
عبادی و مذهبسی مسلمین بشمار می رود . اغلب مساجد در مرکز شهرها ، نزدیک
بازار ها و محدوده دارالحکومه ساخته می شدند . اهمیت مساجد در شهر ها به
حدی بود ک اگر شهری مسجد جامع یا آدینه نداشت ، اهمیت شهری هم نداشت . در
صدر اسلام مساجد نقشه های ساده ای داشتند ، ولی در طول زمان با طرح
های کوناگون و تزیینات مختلف ، نقشه ها پیچیده شدند .در نقشه مساجد ، از
قرن چهارم هجری دگرگونیهایی به وجود آمد و بر اساس آن ، مساجد متفاوت در
شهر ها احداث شد . مهم ترین نقشه هایی که در مساجد به کار گرفته شده ، شامل
یک ایوانی ، دو ایوانی ، چهار ایوانی ، و ترکیب چهار طاق و ایوان بوده که
معماران دوره اسلامی آنها را از شیوه های معماری عهد اشکانی وساسانی
اقتباس کرده اند . نقشه چهار ایوانی – در ساخت بسیاری از بنا ها – الهام
گرفته شده از نقشه کاخ آشور ، متعلق به زمان اشکانیان است .
معماران دوره اسلامی مسجد را به شیوه های گوناگون می آراستند . در هر دوره
یکی از عناصر تزیینی در آراستن مساجد متداول بوده است ، برای مثال در عهد
سلجوقیان آجرکاری ، در عهد ایلخانان گچبری و در عهد تیموریان و صفویان کاشی
کاری رواج بیشتری داشته است و در مواردی نیز تزیینات آجرکاری ، گچبری و
کاشی کاری با هم به کار گرفته می شد .
مدارس
در صدر اسلام تدریس علوم مذهبی در مساجد انجام می شد . به تدریج با توسعه
علوم اسلامی ، فضای آموزشی از مساجد جدا گشت . در قرن پنجم هجری ( هم زمان
با حکومت سلجوقیان ) به تشویق خواجه نظام الملک ، مدارس متعددی در شهر های
معروف اسلامی مانند بغداد ، ری ، نیشابور ساخته شد . بعد ها نقشه چهار
ایوانی ، که مورد توجه معماران قرار گرفت ، برای فضاهای آموزشی طرحی متعارف
شد .
مدارس نیز مانند مساجد با آجرکاری ، گچبری و کاشی کاری تزیین می شد ( مانند مدارس غیاثیه ، چهارباغ و مطهری ) .
آرامگاهها و زیارتگاهها
به طورکلی آرامگاه به بنایی گفته می شود که یک یا چند شخصیت مذهبی یا سیاسی
در آن دفن شده باشد . این نوع بنا ها را به دو گروه مقبره های مذهبی (
زیارتی ) و مقبره های غیرمذهبی می توان تقسیم کرد .
مقبره های مذهبی در بیشتر شهرها و روستا ها به امامزاده معروف شده اند و در
مقایسه با سایر بنا های اسلامی ( بجز مساجد ) از اعتبار ویژه ای
برخوردارند . امامزاده ها بیش از دیگر بنا های دوره اسلامی مورد احترام و
علاقه مسامانان به ویژه شیعیان هستند .بنا های فوق در طول زمان توسعه یافته
و از یک ارامگاه معمولی به مجموعه های بسیار باشکوهی تبدیل شده اند (
مانند مرقد اسماعیل سامانی در بخارا و گنبد قابوس در دشت گرگان ) .
تنها دردوره اسلامی است که ایجاد مقبره ها و زیارتگاهها از چنین سابقه
طولانی و ویژگیهای معماری منحصر بفرد و تزیینات باشکوه برخوردار است .
اینگونه بنا ها به نام های برج ، گنبد ، بقعه و مزار نیز معروف شده اند (
مانند برج رادکان ، گنبد قابوس ، بقعه شیخ صفی ) .
حسینیه ، تکایا و مصلی ها
در بسیاری از شهرهای اسلامی در مواقع خاصی مانند محرم ، صفر و رمضان ،
مراسم دعا ، روضه و سوگواری برگزار می شده است . این مراسم بیشتر در مکان
هایی معروف به تکیه و حسینیه برقرار بوده است .
به طور کلی تکایا و حسینیه ها مکان های محصوری بودند که در مسیر گذرگاههای
اصلی شهر ها قرار داشتند . از این مکان ها به ویژه در ایام سوگواری – خصوصا
محرم – برای مراسم تعزیه خوانی ، شبیه خوانی و سینه زنی استفاده می شد .
اینگونه بنا ها دارای طرح و نقشه خاصی نبودند و با توجه به مکان های شهری و
عمومی در گذرگاهها ، میدان ها و راسته بازارها ساخته می شدند .همچنین این
مکاه ها فاقد تزیینات معماری بودند ( مانند امیر چخماق یزد ، پهنه و ناسار
سمنان و گذر حاجی محله کاشان ) .
بنا های غیر مذهبی
پل ها
پل ها و آب بند ها از بنا های غیر مذهبی هستند که از ادوار گذشته در مسیر جاده های کاروانی ، راهها و روی رودها ایجاد شده اند .
معماران ایرانی در احداث پل ها علاوه بر تسهیل امر عبور و مرور ، ایجاد آب
بندها را در نظر داشته اند . دیدن قدیمی ترین پل ها یعنی پل بردیده از دوره
هخامنشیان در جلگه مرودشت ، بیستون در کرمانشاه از دوره ساسانیان ، بند
امیردر فارس از دوره آل بویه و پل خواجو اصفهان ، موید این نکته است که
معماران در امر پل سازی علاوه برگذر از رودخانه به ذخیره کردن آب نیز توجه
داشته اند .
ایران در دوره باستان و دوره اسلامی سهم قابل توجهی در توسعه پل سازی – از
قرن هشتم ق . م . تاکنون – به عهده داشته است . بعضی از پل ها دارای
تزیینات آجرکاری و کاشی کاری زیبایی نیز هستند مانند پل خواجو اصفهان