معماری

معماری www.nbpars.ir 09128380245

معماری

معماری www.nbpars.ir 09128380245

بررسی مسجد شیخ عبدالحسین تهران

بررسی مسجد شیخ عبدالحسین تهران


تاریخ ایجاد 31/10/2014 12:00:00 ق.ظ    تعدادبرگ: 30   قیمت: 15000 تومان   حجم فایل: 3958 kb  تعدادمشاهده  3


مقدمه
تاریخچه بنا
معماری بنا
نقشه بنا
تصاویر بنا

 

 


اشاره :
 
مسجد شیخ عبدالحسین، از دیگر مساجد تاریخی تهران است. این مسجد که از ثلث اموال امیرکبیر و توسط وصی او مرحوم شیخ عبدالحسین تهرانی ساخته شد، در ضلع جنوبی بازارچه و جلوخان سید ولی در محل قدیمی باغ و خرابه‌های پاچنار قرار دارد.
 
 
 
مقدمه
 
در جنوب و مغرب امامزاده زید ـ در اوایل دورة ناصرالدین شاه ـ خرابه‌هایی بود که میرزا تقی خان امیرنظام، معروف به امیرکبیر، به آبادانی آن همت گماشت، که بازار ارسی دوزها، کاروانسرای امیر، بازار خیاطها، و مسجد و مدرسة شیخ عبدالحسین بناهایی هستند که برخی در زمان خود او و برخی دیگر پس از فوتش تکمیل شد.1
 
 
 
نام مسجد
 
از آنجا که این مسجد و مدرسه را وصی امیرکبیر، مرحوم شیخ عبدالحسین تهرانی (شیخ العراقین) بعد از فوت امیرکبیر ساخت، به اسم وی نامیده شد.
 
حال این سؤال پیش می‌آید که چرا این مدرسه و مسجد به نام امیرکبیر نامگذاری نشد؟ آقا سید محمد بهبهانی که از ملازمان شیخ عبدالحسین بود، از قول شیخ عبدالحسین حکایت می‌کرد که میرزا آقاخان نوری صدراعظم که بعد از امیر بدین منصب رسیده بود، اصرار زیادی داشت که شیخ عبدالحسین تهرانی این مسجد و مدرسه را به اسم او بکند یا لااقل اسم امیر را بر آنها نگذارد. او هم برای رضای خاطر صدراعظم، آنها را به اسم خود خواند. سپس، میرزا آقاخان نوری اصرار کرد مدرسه‌ای را که در کربلای معلی جنب در سلطانی از ثلث میرزا تقی خان ساخته بود، به اسم او بکند. لذا برای اینکه از شر او خلاص شود، اسم آن را صدر نامید.3
 
مسجد آذربایجانیها نیز نام دیگر این مسجد است، زیرا آذربایجانیها در ایام محرم در آنجا عزاداری و روضه‌خوانی برپا می‌کنند. همچنین به آن، مسجد ترکها نیز گفته می‌شود.4
 
 
 
شرح حال شیخ عبدالحسین
 
شیخ عبدالحسین تهرانی فرزند على، معروف به شیخ العراقین، از بزگان علما و مجتهدان امامیة اواخر قرن 13 هـ . ق است که در تحقیق، دقت نظر، جودت فهم، سرعت انتقال، قدرت حافظه و آشنایی با فقه، حدیث، رجال و لغت، از نوادر و از شاگردان برجستة صاحب جواهر بود. او در زمان حیات خویش، به حمایت از دین و رفع شبهات ملحدان همت گماشت.5 از القاب او می‌توان به «وحید العصری» و «مجتهد الزمانی» اشاره کرد.6 شیخ عبدالحسین از صاحب جواهر. سید شفیع جاپلاقی و ملا رفیع رشتی اجازة اجتهاد داشت. اجازة او از ملا رفیع رشتى، در انتهای کتاب من لایحضره الفقیه در کتابخانة سید محمد کاظم یزدی در نجف نوشته شده است.7 فتاوای فقهی او لازم الاجرا و مورد احترام بود، «به طوری که امیرکبیر درصدد برآمد تا اراضی مجهولهًْ الحال ارک را به لحاظ انجام فرایض دینی و برای حلیت و اباحة نماز اجاره کند. شیخ عبدالحسین طهرانی نیز بیوتات و عمارات دیوانی ارک را که مجهولهًْ الحال بود، کلاً برای حلیت نماز و اباحة مکان به امیرکبیر اجازه شرعی داد که خبر این اعلان فقهی در شماره‌های 259 و 261 روزنامة وقایع اتفاقیه آمده است».8
 
 
 
آشنایی امیرکبیر با شیخ عبدالحسین
 
امیرکبیر در دوران صدارتش دست به اصلاحاتی زد که اصلاح نظام قضایی ایران، از جملة آنها بود. وی ریاست یکی از محضرها را به شیخ عبدالرحیم بروجردی ـ از فقیهان نامدار آن زمان ـ سپرد، و آن را نسبت به دیگر محضرهای شرع برتری داد.9 تا اینکه وی در یکی از مرافعه‌ها، به نفع یکی از مدعیان وابسته به میرزا تقی خان قضاوت کرد.10 امیر کبیر به محض شنیدن این خبر، سخت برآشفت و به او بی‌اعتقاد شد،11 و شیخ عبدالحسین تهرانی را به جای او گماشت. از این به بعد، همة دعاوی که جنبة شرعی داشت و به دیوانخانه ارجاع می‌شد، به محضر شیخ عبدالحسین می‌رسید و داوری او قطعی بود.12
 
در باب آشنایی امیرکبیر با شیخ، حاج نصرالله برادر شیخ نقل می‌کند:
 
«شنیدم که چون شیخ عبدالحسین از عبتات عالیات پس از تحصیل علوم دینیه به طهران بازگشت، فرمود به درجه‌ای گرفتار ضیق معاش بود که یک اطاق مستطیل واقع در طبقة فوقانی از خانة گذر بین‌الحرمین اجاره کرده و نصف آن را پرده کشید و عیال خود را پشت پردة منزل جا داده و مابقی اطاق را حصیری افکنده وخود می‌نشست. و بجز چند جلد کتاب، شیء زائد که بهایی داشته باشد در آنجا دیده نمی‌شد. و متدرجاً مبلغی به اهالی بازار از بقال و عطار و امثالها مقروض شده و راه خرجی از هیچ طرفی برای او مرئی نبود،‌تا آنکه بعضی از دوستان موقع ملاقات و اطلاع به چگونگی حالات او، صلاح اندیشی نموده اظهار داشتند که سبب عسرت و ضیق معاش شما از گوشه‌گیری و عدم مراودة با خلق است که احدی مطلع بر مراتب علم و دانش شما نشده و از دیانت و امانت و زهد جناب عالی آگاهی نیافته‌اند. بهتر آن است که با مردم، خاصه علما آمیزش نموه ومقداری از فضایل خویش را در مذاکرات علمیه بروز دهید. شیخ فرمود از معاضرت اهل علم ابا ندارم، لیکن با این زندگی و عسرتی که مراست پذیرایی مردم که از لوازم مراوده است، می‌بینید که بی‌نهایت مشکل است. گفتند، عجالتاً ممکن است که صبح پنجشنبه در منزل جناب شیخ محمد تقی قزوینی که از اجلة علماست و مرثیه خوانی هست حاضر شوید، و چنانکه اغلب اوقات پس از استماع مصائب صحبت علمی می‌شود، خویشتن رامقداری معرفی نمایید. و شاید بعضی از طلاب که واقعاً طالب علم و جویایی مدرس صحیح هستند، خواهش درس و استفاده نموده، اسباب گشایش و فتح بابی از این طریق فراهم آید. جناب شیخ سخن ایشان را پذیرفته، و یوم خمیس به مجلس مرثیة مرقومه برفت، و در محلی پست‌تر از مقام خود بنشست. و پس از ختم روضه، فضلای آن محضر شروع به ذکر مسائل علمیه نموده و شیخ استماع می‌نمود تا کلام ایشان زمینه پیدا کرد که شیخ تکلم خود را در گفتگو بجا و بموقع دید. و چون مقداری از افادات وی گوشزد ایشان شد و فضل سرشار او را مقداری ملتفت شدند، به لسان واحد از او معذرت خواسته و درصدر مجلسش جای دادند.
 
و چون بازگشت، عصر آن روز به او خبر داند که شخصی بر در، شما را می‌خواهد . شیخ از اطاق خود پایین آمده، در را باز کرد. آن شخص که در زی و لباس فراش بود، عرض کرد که فردا اول صبح امیر نظام به دیدن شما تشریف می‌آورند. فرمود: گویا اشتباه کرده باشید، زیرا که من با امیر سابقه و مراوده ندارم تا به دیدن من آید. گفت: مگر شما شیخ عبدالحسین طهرانی نیستنید. فرمود: بلی هستم، لیکن ممکن است که شیخ عبدالحسین دیگری باشد. فراش گفت: شما امروز در خانة شیخ محمد تقی قزوینی نبوده‌اید؟ فرمود: بوده‌ام. گفت پس اشتباهی نشده و مهیای آمدن امیر باشید. فرمود: من منزلی که امیر در آنجا بیاید ندارم. گفت: مگر همین جا منزل شما نیست. فرمود: منزلم همین است اما بیایید و ترتیب آن را معاینه کنید که بدانید اینجا نمی‌آید. و او را به اطاق بالاخانه برد و وضع آنجا را بدید، و گفت: مخصوصاً همین جا خواهد آمد و برفت. و صبح خود امیر بیامد و شیخ به قدری که تیسر یافته بود، پذیرایی نمود. آنگاه، امیر نظام اظهار داشت که این منزل شایستة شما نیست و خانة مختصری با لوازم و اثاث البیت در عباس آباد تهیه شده به آنجا نقل مکان فرمایید و یکصد اشرفی زر مسکوک به شیخ نیاز نمود و فرمود قروض شما را در بازار مطلعم، این وجه را به وامخواهان خود داده تا باز شما را زیارت کنم و برخاسته برفت. و از آن پس، همواره در ترویج شیخ اقدامات کافی نموده، روز به روز در عقاید او نسبت به شیخ می‌افزود، تا آنکه محل وثوق امیر شد و طرف مشاوره در بعضی ازامور مشکله گردید».13
 
بدین لحاظ، امیرکبیر شیخ را وصی خود کرد تا از ثلث اموالش مسجدی را احداث نماید و سفر حجی برای او انجام دهد. سواد رسیدی که شیخ عبدالحسین در خصوص ثلث امیر به ورثه او داده، چنین است:
 
«بسم الله تعالی ـ مبلغ یکصد تومان وجه نقد رایج از بابت حوالة فخر الحاج والمعمرین و المعتمدین حاجی محمد ابراهیم بر عالی شأن عزت نشان آقا سیف الله برحسب قرار داد و نوشتة عالی جاه عبدالکریم بیک، مباشر املاک مرحوم امیر نظام، به تاریخ ذیل واصل اقل العلماء گردید. ان‌شاء‌الله در محاسبة ثلث املاک مزبور محسوب خواهد شد. و چون فخر الحاج مزبور برات مخصوص ننوشته بودند، این چند کلمه از بابت تذکره نظام به قبض تنخواه، مرقوم شد. فی 23 شهر ربیع الاول 1269 . محل مهر، الراجی عفوربه، عبدالحسین بن علی».
 
همچنین، شیخ عبدالحسین تهرانى، شیخ عیسی نجفی را برای انجام دادن حجی از طرف مرحوم امیر، به خویشان آن مرحوم معرفی کرد. آنان نیز توسط عبدالکریم بیک مباشر، پولی را برای این کار به شیخ عیسی دادند. سواد این رسید به قرار زیر است:
 
«بسم الله تعالی ـ اقول و انا الاقل المذنب عیسی الزاهد النجفى، انه قدوصلنی من الاعز الامجد عبدالکریم بجغلى14 و کان ذلک بأمر قدوهًْ المجتهدین الابرار و عمدهًْ الفضلاء و الاخیار الشیخ عبدالحسین الطهرانی ـ ادام الله وجوده ـ و کان ذلک الاجل نیابهًْ الحج عن الامیر المرحوم و کان ذلک فی شهر شعبان سنهًْ الف و مأتین و تسعهًْ و ستین من الهجرهًْ النبویهًْ. محل مهر، عیسی الزاهد».15
 
ارج و منزلت شیخ تنها در نزد مردم و امیر نبود، بلکه در نزد ناصرالدین شاه نیز منزلتی داشت، به طوری که وقتی شیخ ازمسافرت و زیارت مشهد مقدس برگشت، ناصر الدین شاه به منزل وی رفت.16
 
 
 
بازسازی عتبات
 
در سال 1274 هـ.ق شیخ عبدالحسین تهرانى برای نظارت بر تعمیر عتبات، بویژه صحن مقدس امام حسین(ع) که در هجوم وهابیها آسیب دیده بود، به عراق اعزام شد.17 شیخ در نزد دولت عثمانی نیز اعتبار ویژه‌ای داشت، و والیان و حکام عراق به وی بسیار احترام می‌کردند.18 در شمارة 365 روزنامة وقایع اتفاقیه، اعلام موافقت دولت عثمانی با طرح تعمیر عتبات آمده است، و از مأمور شدن  عمر پاشا، ولی بغداد، برای همکاری با شیخ عبدالحسین، خبر داده شده است.19
 
اقدامات شیخ در کربلا عبارت بود از: توسعة صحن مبارک به قدر هزار ذرع، با خرید خانه‌های نزدیک به صحن و منضم کردن آن به صحن. همچنین، در اطراف آن حجرات تحتانی فوقانی ساخته شد تا زائران آن حضرت، محل  سکنی و توقفی داشته باشند. همچنین، گنبد حرم نیز که علامت خرابی و انطماس در آن ظاهر شده بود، مجدداً در کمال استحکام بنا شد.20 از دیگر اقدامات شیخ می‌توان به مرمت بقعة حضرت ابوالفضل، مباشرت در تعمیرات ایوان، طارمی و دیگر قسمتهای بقعة حضرت مسلم، احداث بقعة هانیهًْ بن عروهًْ ـ که در خارج از مسجد کوفه و در سمت باب الفیل واقع است ـ21 و همچنین ساخت مناره در 2 طرف حرم مطهر حضرت علی(ع) در نجف اشاره کرد.22
 
مجموع مخارج تعمیرات و بازسازی عتبات از طرف ناصرالدین شاه، بالغ بر 20 هزار تومان شد.23 پس از بازگشت، در روز پنجشنبه 23 ربیع الثانی 1277 هـ.ق ، شیخ عبدالحسین تهرانى به حضور شاه رسید و نقشة تعمیرات روضات مبارکه را به نظر شاه رسانید.24 شیخ به شاه متذکر شد که برخی از تعمیرات عتبة علیة کربلای معلی باقی مانده است، و روضات مقدسه، و عتبات عالیة نجف اشرف، حضرت عباس و حرمین کاظمین، به تعمیر و مرمت نیاز دارند. شاه نیز به لحاظ امانتداری و دیانت شیخ، مجدداً وی را برای تعمیرات به همراه وجه نقد لازم، روانة عتبات عالیات کرد.25 دراوایل سال 1283 هـ.ق برای تذهیب قبة عسکریین، خشتهای طلایی بدین منظور از طرف ناصرالدین شاه برای شیخ عبدالحسین تهرانى توسط علیرضا عضدالملک، به عتبات فرستاده شد. وی گزارش این کار را به نحو روزنامه نگارش داد و به عرض شاه رسانید.26 ناصرالدین شاه در طی سفری که در سال 1287 هـ . ق به عتبات داشت، از اقدامات و کارهای شیخ عبدالحسین بازدید نمود، و در سفرنامه‌اش از اقدامات شیخ عبدالحسین تهرانى تمجید کرد:
 
«شیخ عبدالحسین طهرانی مرحوم که از جانب من به مرمت اماکن مشرفه مأمور بود، دو طرف گنبد مطهر و ایوان و ستون و سقف را خوب ساخته و کاشیکاری خیلی اعلی شده [است]».27
 
از همکاران شیخ در تعمیر عتبات و اماکن متبرکه، می توان به میرزا محمد شیرازى، ملقب به میرزا آقا، اشاره کرد. وی از علمای دارالعلم شیراز و از منتسبان امام جمعه بود. اوایل در محکمة شیخ الاسلام فارس به تحریر مکاتبات شرعیه مشغول بود، ولی به لحاظ اشتباهی که برای مرحوم شیخ ابوالقاسم، شیخ الاسلام وقت، روی داد، وی مجبور شد قهراً شیراز را ترک کند. از اقبال خوب وی ملاقاتش با شیخ عبدالحسین بود، و توانست در نزد شیخ متصدی امور تحریری و اجرایی وی شود و بدان سبب نیز به میرزا اقا شهرت یافت. بعد از فوت شیخ نیز مخارج تعزیه‌داری که از طرف دولت ایران فرستاده می‌شد، بر عهدة او بود.28
 
شیخ عبدالحسین بعد از اتمام مأموریتش در کاظمین بیمار شد، و سرانجام در 67 سالگی و در ماه مبارک رمضان سال 1286 هـ . ق ، به بیماری ذات الریه دارفانی را وداع گفت.29
 
جنازه او را با احترام خاص به کربلا بردند و در حجرة متصل به درب سلطانی صحن مقدس دفن کردند.30 میرزا محمد همدانی کاظمینى، معروف به امام الحرمین و یکی از شاگردان شیخ، سال وفات وی را با ماده تاریخ «غفور» در این شعر چنین به نظم آورده است:
 
منذ (عبدالحسین ) مولی البریا                              فاض من ربه علیه النور
 
طار شوقاً الی البنان سریعـــاً                                و دعاء الیه أرخ «غفور»31
 
بعد از فوت وى، ناصرالدین شاه برادرش شیخ محمد را برای ادامة بازسازی حرمین کاظمین منصوب کرد، و به وی دستور داد تا مقدار هزینة بازسازی و تعمیر این اماکن را برآورد کند.32
 
شیخ عبدالحسین علاوه بر منزلت اجتماعی در نزد عامه، از مقام و درجة علمی بالایی برخوردار بود. وی شاگردان مبرزی را تربیت کرد که جاج میرزا حسین نوری صاحب کتاب مستدرک الوسائل، از آن جمله است. وی در خاتمة این کتاب با تجلیل از تمام از شیخ نام می‌برد.33
 
از دیگر شاگردان وى، شیخ هادی تهرانی از استادان مسلم حوزة علمیه نجف اشرف در اوایل قرن 14 هـ.ق است. شیخ هادی تهرانی مقامی ارمند در نزد علما داشت و آثار بدیعی از خود به یادگار گذاشت که از آن جمله می‌توان به کتابهای ذیل اشاره کرد: محجهًْ العلماء ـ در 2 مجلد مباحث عقلیه و 2 مجلد مباحث الفاظ ـ ودائع النبوهًْ در فقه، کتاب الصلوهًْ، ذخائر النبوهًْ در خیارات، تفسیر آیه نور، الرضوان در صلح، منظومه‌ای در نحو، رساله‌ای در ماهیت وجود و مقتل دربارة واقعة طف.34
 
شیخ نیز آثار ارزنده‌ای دارد که از آن جمله ترجمة کتاب نجاهًْ العباد است. این ترجمه توسط آیت الله خراسی و با حواشی سودمندى، در سال 1322 هـ . ق چاپ شد.35 همچنین کتاب کوچکی در شرح احوال روات از وی باقی مانده است.36 در کتابخانة ارزشمند شیخ در کربلا، نسخه‌های خطی نفیسی و مشهوری وجود داشت. شیخ این کتابخانه را قبل از مرگش بر طالب وقف کرد.37
 
در این کتابخانه نوادر مخطوطات که اکثر به خط مؤلفان آن کتب بود، وجود داشت. مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانى، معرفی تعداد زیادی از این کتب را در الذریعهًْ آورده است. شیخ مهدى و برادرش شیخ على، مقدمات وقف شدن کتابخانة پدرشان را به سال 1288 هـ . ق فراهم کردند.38 بعد، بخشی از این کتاب در قاهره فروخته شد.39
 
کنت دو گوبینو در سفرنامة خویش، ازمرحوم شیخ عبدالحسین به نیکی یاد می‌کند. وی در میان علمای دینی ایران، آیت الله علی اکبر کنی را به عنوان مجتهد جامع الشرائط و آیت الله شیخ عبدالحسین را فقیهی بلندپایه ، پاکدامن، خونسرد و بافراست می‌شناسد.40
 
وی 5 فرزند به نامهای شیخ على، شیخ مهدى، شیخ احمد ، شیخ شریف و شیخ عیسی داشت.41
 
طبق کتاب آمار دارالخلافه، شیخ 2 منزل داشت؛ «یکی در گذر مسجد جامع که مشتمل بر 2 دست و یک باب منزل بود»، و دیگری « در محلةهفت تن که پاتوق حاجی اسماعیل نایب بود».42‑
 
 
 
ساختار و جلوه‌های معماری مسجد و مدرسه
 
این مسجد که از قدمت ویژه‌ای در میان مساجد تهران برخوردار است، در تاریخ 11 بهمن 1334 ذیل شمارة 413 در فهرست آثار تاریخی ایران به ثبت رسید.43 از لحاظ موقعیت جغرافیایى، مسجد و مدرسه در ضلع جنوبی بازارچه و جلوخان سید ولی در محل قدیمی باغ و خرابه‌های پاچنار ساخته شده است.
 
بر بالای سردر ورودی مسجد، کتیبة قرآنی شامل آیة مبارکه: «انما یعمر مساجد الله  …» به خط ثلث غیراستادانه بر خشت کاشی الجوردی نگاشته شده است، و در انتهای کتیبة مزبور این عبارت خوانده می‌شود : « .. رقم حسین قولری آقاسی و ثلث مرحوم میرزا تقی خان امیرنظام و به سعی مرحوم آشیخ عبدالحسین اتمام پذیرفت، سنة 1270».
 
این مسجد مشتمل بر مقصوره، گنبد، 2 منارة کوچک در ضلع جنوبى، طاقنماهای متناسب کوچک در جوانب دیگر و شبستانی در ضلع شرقی است. مسجد از کاشیکاریهای عالی دورة ناصرالدین شاه بهرة بسیار دارد، و از آثار برجستة عصر قاجاریه در تهران به شمار می‌رود. این مسجد دارای 2 شبستان است؛ یکی شبستان گرمخانه و دیگری شبستان پشت قبله. این شبستانها، بویژه شبستان گرمخانه که در ضلع شرقی قرار دارد، مزین به معقلیهای کاشی و آجر و از طرحهای ممتاز هنرمندان دوران قاجاریه است.
 
حاشیة زیلوهای آن در شبستان زمستانی مورخ به سال 1278 هـ . ق، و کتیبة شبستان بزرگ جنوبی و محراب آن مورخ به سال 1285 هـ.ق است. بدین قرار، بنای این مسجد بیش از 15 سال به طول انجامید.
 
ناگفته نماند در جنوب مسجد، شاهزاده علی قلی میرزا اعتضاد السلطنه، پسر فتحعلی شاه (د. 1298 هـ.ق) ، منزل داشت. شاهزادة مزبور طبق نظر مرحوم شیخ عبدالحسین و سایران، قسمتی از خمخانة خود را برای توسعة شبستان به مسجد واگذار کرد، و این بیت را پیغام داد:
 
ببین سعادت میخانة مرا زاهد                    که چون خراب شود خانة خدا گردد
 
منزل شاهزاده اعتضادالسلطنه دری به شبستان مسجد شیخ عبدالحسین داشت، و بعد نیز به شاهزاده عبدالصمد میرزا عزالدوله، برادر ناصرالدین شاه، تعلق گرفت. اخیراً، آنجا خراب، و تیمچه‌های سه گانة رحیمیه به جای آن ساخته شد که مرکز فروش فرش گردید. در مغرب مسجد، مدرسة شیخ عبدالحسین واقع است که در منبتکاری عالی آن، از آثار ممتاز دورة قاجاریه به شمار می‌رود، و روبروی در اصلی و در مدخل جنوبی سید ولی قرار دارد. مطابق کتیبه‌هایی که با خط نستعلیق و به طور برجتسه نوشته شده است، این در به سال 1279 هـ.ق به فرمایش آقا یوسف و به وسیلة استاد نوروز تهرانی ساخته شده است. و بر قسمت بالای چارچوب آن، این دو بیتی خوانده می‌شود: «
 
الهی تا در رحمت گشوده ز آسمان باشد                 گشاده این در عالی بر این عالی مکان باشد
 
شده چون حجهًْ الاسلام شیخ عبدالحسین بانى         جزای این عمل وی را بهشت جاودان باشد
 
کتبه العبد المذنب عبدالله الطهرانی»
 
صحن این مدرسه، به شیوة چهار ایوانی است. اتاقها غرفه‌های محل سکونت طلاب را در اطراف صحن ترتیب داده‌اند. کاشیکاریهای خشتی هفت رنگ خوش طرح و زیبای سردر مدرسه، از آثار هنری قابل توجه این مدرسه است.44
 
تا چندی پیش مدرسه و مسجد از طریق حیاطی که در اطراف آن حجرات و مدرس قرار داشت، به هم مرتبط بودند. متأسفانه، این حیاط در حال حاضر به لحاظ ساختن پاساژی توسط متولی اخیر مدرسه، کاملاً از بن رفته است. این اقدام متولی در خرابی امکنة قدیمی و میراث فرهنگى، و تبدیل موقوفه، جای بسی تأمل دارد.45
 
این مسجد و حوالی آن بر طبق آماری که در دورة ناصری از تهران گرفته شده است، به نایب رجب علی سپرده شده بود.46
 
 
 
وقفنامة مسجد
 
این مسجد 2 وقفنامه به تاریخهای 1276 هـ . ق و 1325 هـ . ق دارد. وقفنامة مورخ 1276 اشاره دارد به اینکه 13 باب دکان واقع در راستة بازار جدید دارالخلافة تهران را امیر نظام در زمان خود بنا کرده، و گفته بود تا در سهم والده مقرر شود. امیر وصیت کرد که درآمدهای دکانهای مادرش نیز به صورت مصالحه نامه، به شیخ عبدالحسین تهرانى انتقال یابد. شیخ عبدالحسین نیز آنها را بر کافة شیعیان وقف کرد تا ثواب آن به روح والدة امیر نظام برسد. طبق این وقفنامه، درآمد این دکانها بایستی به صورت زیر خرج شود: 1 عشر حق التولیه، 1 عشر به جهت خادم، 2 عشر چراغچی مسجد، 2 عشر جهت روشنایی و بوریایی همین مسجد؛ 2 عشر برای روضه خوانی تمام سال، روزها، شبهای جمعه، دهة عاشورا، ماه صفر و ایام مبارک رمضان، 3 عشر برای خرید قرآن، کتب حدیث و ادعیة کتب روضه، 1 عشر برای برادر والدة مرحوم مسمی به دالی ملک و بعد از دایی مشارالیه به اولاد ذکور او نسلا بعد از نسل.
 
دیگر وقفیات مسجد طبق این وقفنامه عبارت است از: 6 دانگ یک حجر طاحونه که مرحوم میرزا رحیم خان از جناب آقا شیخ محمد، برادر شیخ عبدالحسین، از بابت 3 هزار تومانی که والدة معظمه از شیخ عبدالحسین طلب داشت، ابتیاع نموده بد، تا بعد از انتقال آن به عقد صلح شرعی قطعی از والدة معظمه به جناب شیخ معظم الیه و پس از استقرار در ملک جناب ایشان تمام 6 دانگ را بر والدة معظمه مادام الحیات وقف کردند و بعد از فوت بر کافة شیعیان اثنی عشریه و برادر مذکور در فوق درآمدهای آن را به تفصیل ذیل به مصرف برساند:
 
افطار فقرا در ماه مبارک رمضان 2 عشر، فقرای سادات در روز عید غدیر [اطعام] 2 عشر ، سهم برادر والده دایی ملک و اولاد ذکور او 1 عشر، نائب الزیارة کربلا هر ساله 1 عشر، نائب الزیارة مشهد هر ساله 1 عشر ، حق التولیه 1 عشر و تعزیه داری 2 عشر. در ابتدا، تولیت با والده، بعد از آن با شیخ عبدالحسین، و بعد از شیخ عبدالحسین با ولد ذکور ایشان با نظارت برادرش آقا شیخ محمد. تاریخ این وقفنامه سال 1276 هـ.ق است.
 
واقف وقفنامة دوم به تاریخ 15 شهر شوال 1325 هـ . ق، میرزا آقا خان صدراعظم است. این موقوفه شامل یک حفره آب انبار و مسجد کوچکی است که بر روی آن احداث شده بود. دیگر اماکن متعلق به این آب انبار و مسجد، عبارت است از : 4 باب دکان؛ دکان عطاری با متعلقات 1 باب، دکان تنباکو فروشی متصل به عطاری 1 باب ، دکان چای پزخانه عقب آن، و دکان کوچک متصل به چای پزخانه، و نصف مشاع از طاقهای فوق شارع واقع در محلة پاچنار.
 
طبق این وقفنامه، درآمد این دکانها می‌بایستی صرف موارد ذیل می‌شد: تنقیه و تعمیرات آب انبار، روشنایی مسجد، بوریایی مسجد، و خادم مسجد که به خدمت و اذان اعلامی مشغول بود. همچنین ، مقرر شد معلمی برای تعلیم اطفال ایتام و اطفال اشخاصی که قوه و استطاعت تربیت اطفال خود را ندارند، به کار گرفته شود و به طور مستمر 20 طفل را تعلیم دهد، و در ازای هر طفل ماهی هزار دینار حق التعلیم بگیرد. و هرگاه چیزی از منافع موقوفه زیاد آید، متولی برای افراد مزبور کالم الله، متب حدیث و رساله بگیرد و وقف کند.47
 
علاوه بر این موقوفات ، 12 باب دکان دیگر نیز در بازار حراج، موقوفة مسجد شیخ عبدالحسین بود.48
 
 
 
واعظان مسجد
 
از جمله وعاظ این مسجد می‌توان به سید جمال واعظ اصفهانی اشاره کرد، که معمولاً در ماههای صفر و محرم در این مسجد وعظ می‌کرد.49 سخنرانیهای وی دربارة وضعیت مالیات، حکومت و آزادی بود. جمعیت زیادی برای شنیدن سخنان او جمع می‌شدند، به طوری که متن سخنرانیهای وی نیز روزانه به صورت روزنامه‌ای تحت عنوان الجمال به چاپ می‌رسید.
 
از آنجا که منزل سدی جمال واعظ نزدیک به مسجد بود، لذا این مسجد در واقع مرکز عملیات سید و محل اصلی نطق و موعظة او شده بود. سید در مسجد شاه نیز به وعظ می‌پرداخت، ولی به لحاظ وضعیت سیاسی زمان و حضور امام جمعه که از محمد علی شاه طرفداری می‌نمود، سید بیشتر سخنرانیهای خود را در این مسجد بیان می‌کرد.
 
از دیگر وعاظ این مسجد، سید علی یزدی بود. برخلاف سیدجمال واعظ، وی نسبت به مشروطیت و مشروطه طلبی میانة خوبی نداشت، و در سخنرانیهایش از آن بد می‌گفت.50 میرزا اسدالله تبریزی نیز از دیگر وعاظ این مسجد بود.51
 
از دیگر روضه‌خوانهای معروف مسجد، حاج شیخ لطف الله معروف به دسته بنفشه بود.52 سید محمد شیرازی معروف به سلطان الواعظین و حاج سلطان ـ از وعاظ قدیمی و معروف تهران ـ در این مسجد به وعظ می‌پرداخت. کتابهای شبهای پیشاور و صد مقالة سلطانى، از آثار اوست. وی در 15 تیر 1328 و در این مسجد، علیه رضاخان سخنرانی کرد، و به همین دلیل از طرف مأموران شهربانی تعقیب و دستگیر شد.53 از وعاظ دهه‌های اخیر این مسجد می‌توان از حجج اسلام مرحوم شیخ حسینعلی راشد، مرحوم شیخ عباسعلی اسلامى، آقای محمد تقی فلسفی و علامه محمد تقی جعفری نام برد.54
 
 
 
بزرگداشتها
 
مهمترین بزرگداشتی که در این مسجد برگزار شد، مراسم ختم ستارخان، سردار ملى، است.55 از دیگر بزرگداشتهایی که در این مسجد برگزار شد، گرامیداشت مردم مسلمان لبنان به مناسبت حملة وحشیانه اسرائیل به جنوب این کشور بود، که مقارن با بزرگداشت شهدای قم و تبریز، در روز پنجشنبه 10/1/57 در این مسجد برگزار شد.56
 
 
 
رویدادهای تاریخى
 
1. وقایع محرم سال 1325 هـ . ق : سید جمال واعظ اصفهانی همه ساله ماههای محرم در این مسجد به وعظ می‌پرداخت، و علیه دولت سخنرانی می‌کرد. حاجی عبدالرزاق اسکویى، یکی از تجار و متولیان مسجد، با فعالیت سید مخالفت کرد و گفت: قصد ما روضه خوانی است. حالا که این عبارات ناصحیح در سر منبر گفته می‌شود، بهتر این است که روضه خوانی را متوقف کنیم. لذا، چادری که به مناسبت ایام محرم برپا کرده بودند، برچیدند. به اعتقاد برخى، این کار برحسب دستور دلتمردان بود. همان روز که چادر برچیده شد، جمعی حاجی عبدالرزاق را تهدید کردند و مجدداً چادرها را برپا کردند.57  حتی برخی جوانان با برپا کردن چادرها به حاجی عبدالرزاق فحش می‌دادند که اگر پول نمی‌دهد، مگر ما مرده‌ایم. ما هزینه را میان خودمان تقسیم می‌کنیم، و روضه را سرپا نگاه می‌داریم. 58
 
2. وقایع جمادی الاول 1325 هـ . ق: به دلیل اقدامهای شیخ فضل الله نوری و مخالفتش با برخی مشروطه طلبان، در روز چهارشنبه 21 جمادی الاول 1325 ، حدود 100 نفر به اتفاق مشهدی محمد آقا که تماماً مسلح بودند، در امامزاده زید جمع شدند و به مسجد شیخ عبدالحسین آمدند. سپس، ملک المتکلمین و پس از وی سید جمال واعظ به منبر رفتند، و علیه شیخ فضل الله سخن گفتند.59
 
3. اولتیماتوم روسیه: در پی قبول اولتیماتوم روسها مبنی بر برکناری مورگان شوستر، چند روز تهران تعطیل بود. مخالفان به تظاهرات و اظهار تنفر نسبت به روسها و دولت پرداختند، و مسجد شیخ عبدالحسین را مرکز تجمع و عملیات خود قرار دادند. سخنرانان با خطابه‌های پرشور و آتشین خود، مردم را به مقاومت و از میان بردن دولت غیرقانونی تحریک و تشویق می‌کردند.60
 
4. مخالفت با اخذ وام خارجی : در پی اخذ وام خارجی از دولتهای روس و انگلیس در اواخر سال 1288 هـ . ش، نسبت به وام و شرایط اعلام شده مخالفتهایی ابراز شد. بیش از همه، عده‌ای از بازرگانان تهران با آن به مخالفت برخاستند و پیشنهاد کردند که همة دارایی خود را فدای میهن می‌کنند، و علیه وام خارجی به مجلس اعتراض کردند. در مسجد شیخ عبدالحسین، میرزا اسدالله تبریزی زیان وام پیشنهادی روسیه و انگلیس را برشمرد.61
 
5.مخالفت با قرار داد 1919 م: در پی امضای قرارداد 1919 م (9 اوت/17 مرداد 1298/12 ذیقعدة 1337 هـ . ق) میان دولتهای ایران و انگلیس به وسیلة وثوق الدوله، مخالفتهایی با عقد این قرارداد از طرف روحانیان، بازرگانان و مدکراتها ابراز شد. رهبری مخالفان را شهید سید حسن مدرس بر عهده داشت. مجالس پرهیجانی نیز توسط سران «جمعیت و دادیون» ـ که عبارت بودند از : محتشم السلطنه، ممتاز الدوله، مستشار الدوله و ممتاز الملک ـ در مسجد شیخ عبدالحسین برپا شد. از جمله کسانی که در این مسجد دربارة این قرارداد سخن گفت، مرحوم ابوالحسن میرزا «شیخ الرئیس» قاجار بود. وی مکرر در مجالس و منابر، در مخالفت با این قرارداد و عواقب آن بحث می‌کرد. روزی شیخ الرئیس در مسجد شیخ عبدالحسین و در حضور جمع بسیاری از مخالفان قرارداد سخنرانی می‌کرد، که میرزا علی اکبر ساعت ساز ـ که از پادوهای سیاسی آن زمان بود ـ به سوی شیخ تیراندازی کرد. ضارب عمداً منبر را هدف قرار داد، زیرا فقط قصدش ارعاب شیخ بود. شیخ از منبر پایین آمد و همین که از جلوی میرزا علی اکبر گذشت، گفت: «ای عقربک خاردار! می‌دانم از کجا کوکت کرده‌اند».62
 
6.رضاخان و جلب افکار عمومى: رضاخان قبل از به سلطنت رسیدنش و برای جلب رضایت مردم، در مراسم و هیئتهای مذهبی حضور می‌یافت. وی در یکی از شبهای محرم به همراه دستة قزاق برای انجام مراسم مذهبى، به مسجد شیخ عبدالحسین رفت.63
 
رضاخان پس از به قدرت رسیدن، تمامی اموال و موقوفة این مسجد را تصرف کرد. این موضوع از سخنان سید محمد شیرازى، سلطان الواعظین، بخوبی مشهود است. وی در این‌باره، ضمن موعظة مذهبی اظهار کرد: «مساجد محل تبلیغات مذهب اسلام است و باید همواره مرتب و منظم بوده، در انظار خارجیان ابهت و عظمت داشته باشد. ولى، متأسفانه مساجد ما که رجال سابق با زحمات زیاد بنا کرده‌اند، متدرجاً رو به ویرانی گذاشته و کسی هم در فکر تعمیر و مرمت آنها نمی‌باشد. مثلاً همین مسجد که یادگار نیاکان ما است، خراب شده و چراغهای آن سوخته و فاقد روشنایی می‌باشد. این مسجد محتاج کمک مردم نبوده و موقوفات زیادی داشت، ولى افسوس که شاه سابق موقوفات آن را از بین برد و در بحران ظلم و تعدیات خود آنها را تصرف کرده، به مردم فروخت و این مسجد را بلاموقوفه گذاشت و محتاج مردم نمود. بنابراین، بر شما مسلمین واجب است که در تعمیر و مرمت و حفظ نگهداری این مسجد و تأمین روشنایی آن اقدام نمایید، که شعائر مذهبی ما مسلمانان در انظار خارجیان حفظ شود».64
 
7.عاشورای 1342 هـ . ش: در شب عاشورای 13 خرداد 1342 ، خطیب و واعظ معروف حجت الاسلام والمسلمین فلسفی در این مسجد علیه حکومت وقت افشاگری نمود، و کشتار طلاب مدرسة فیضیة قم (2 فروردین 1342) را بشدت محکوم کرد. این سخنرانى، تأثیر بسزایی در حرکت مردمی 15 خرداد به وجود آورد. 65
 
8.سخنرانی مقام معظم رهبرى: در 12 آذر 1348 ، مقام معظم رهبری حضرت آیت الله خامنه‌ای به طور مبسوط دربارة حاکم و حکومت سخنرانی کردند. یکی از مأموران ساواک ضمن گزارشى، گوشه‌ای از این سخنرانى را چنین نوشت: نامبرده در سخنانش ابراز داشته که در اجتماع عقاید آزاد است، و هر کس می‌تواند راهی را برای خود انتخاب کند. دیگر لزومی ندارد که اصول و عقاید اجتماع را دیگران بیاورند، و بگویند انقلاب را به وجود آورده‌ایم. وی در ادامه می‌نویسد: نامبرده دربارة برابری صحبت کرده و می‌گوید: رهبر باید آنچه را که برای ملت می‌گوید، خودش هم عمل کند. حاکم آن نیست که خود را فقط رهبر ملت بداند و خوش باشد، بلکه باید در گرفتاریها و بدبختیها نیز خود را از آن ملت بداند.66
 
 
 
امامان جماعات، و متولیان مسجد، مدرسه و هیئتهای مذهبى
 
از امامان جماعات این مسجد می‌توان به حاج شیخ ابراهیم امامزاده زیدى67 ، حاج شیخ محمد حسین خراسانی معروف به تربت، پسرش مرحوم آیت الله حاج شیخ ابوالفضل خراسانى، و در حال حاضر فرزند وی حجت الاسلام حاج شیخ محسن خراسانی نام برد.68
 
از متولیان قدیمی مسجد و مدرسه می‌توان به مرحوم احتشام الشریعه اشاره کرد.69 از دیگر متولیان مدرسه، مرحوم شیخ عباسعلی اسلامى و مرحوم محسنی بودند. هم اکنون، آقای سیدهادی خسرو شاهی و فرزندشان متولی امور مدرسه‌اند.
 
از مدرسان قبلی این مسجد می‌توان به مرحوم حاج میرزا مهدی انگجی و مرحوم شهرستانی اشاره کرد. در دهة پیش، زنده‌یادانی همچون اسکوئى، اتفاق‌ها (حاج فرج آقا، حاج عبدالکریم و حاج کریم)، حاج آقا بزرگ ابوحسین، حاج آقا بزرگ ناظم تبریزى، حاج عباسقلی بازرگان، حاج محمد آقا سرابچى، حاج حسن شالیستر، رفیع زاده، حاج علی قناد، حاج محمد حسن خاله اوغلى، حاج سید احمد زعفرانچی و فتوت‌ها، امور جاری مسجد را اداره می‌کردند. در حال حاضر، حاج سید حسن قدسی حسینی متولی امور جاری این مسجد است. این مسجد دارای «مجمع همفکری مصلحت و شور» است که حدود 25 نفر عضو دارد، که از میان آنان 7 نفر برای انجام دادن کارهای مسجد انتخاب می‌شوند.
 
همان‌طور که در ابتدای مقاله نیز اشاره شد، به لحاظ عزاداری آذربایجانیها در این مسجد که براساس اجازة آیات عظام در عتبات بود، این مسجد به مسجد آذربایجانیها معروف شد. دسته‌های عزادار آذربایجانی از روز اول تا 7 محرم، از صبح زود تا 7 بعدازظهر  به عزاداری می‌پردازند، و از 7 محرم تا 12 محرم عزاداری آنان تا 9 شب ادامه پیدا می‌کند.70
 
 
 
پانوشتها:
 
1.خان ملک ساسانى، ساستگزاران دورة قاجار، انتشارات کتابخانة طهورى، چ1، 1338، ج1، ص42.
 
2.اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، المآثر و الآثار، به کوشش ایرج افشار، چ1، 1364، ص117؛ آدمیت، فریدون، امیرکبیر و ایران، انتشارات خوارزمى، چ7، 1362، ص343.
 
3.ساستگزاران دورة قاجار، ص43.
 
4.بامداد، مهدى، شرح حال رجال ایران، چ4، 1371، ج1، ص220.
 
5.نورى، حسین، مستدرک الوسائل، چاپ سنگى، 1321 هـ . ق، ج3، ص877؛ سید محمد مهدى، احسن الودیعهًْ فی تراجم مشاهیر مجتهدی الشیعهًْ، بغداد، 1348 هـ . ق، ج1، ص75.
 
6.روزنامة وقایع اتفاقیه، پنجشنبه، غرة ماه جمادی الاول، مطابق با توشقان ئیل 1272، نمرة 258، از انتشارات کتابخانة ملی ایران، با مقدمة محمد اسماعیل رضوانى، چ1، 1371، ج2، ص1635.
 
7.شیخ آقا بزرگ تهرانى، اعلام الشیعهًْ، چ1، نجف، 1958، ج2، صص714ـ715.
 
8.روزنامة وقایع اتفاقیه، سال 1272، نمره‌های 259 و 261، ج3، ص1657.
 
9.امیرکبیر و ایران، ص308.
 
10.الگار، حامد، دین و دولت در ایران، ترجمة ابوالقاسم سرى، انتشارات توس، چ1، 1369، صص207 ـ 208.
 
11.المآثر و الآثار، ج1، ص214.
 
12.امیرکبیر و ایران، ص308.
 
13.رسالة نوادر الامیر [به انضمام نامه‌های امیرکبیر]، تصحیح و تدوین سید علی آل داود، انتشارات نشر تاریخ ایران، چ1، 1371، صص314 ـ 316.
 
14.بجغلی یا باجاقلى، سکه طلای روسی است که مدتی در آذربایجان معمول و متداول بود.
 
15.اقبال، عباس، میرزا تقی خان امیرکبیر، به کوشش ایرج افشار، انتشارات دانشگاه تهران، چ1، 1340، صص 368 ـ 369.
 
16.روزنامة وقایع اتفاقیه، پنجشنبه، هشتم جمادی الاول، مطابق با توشقان ئیل 1272، نمرة 259، ج2، ص1641.
 
17.تبریزی خیابانى، محمد على، ریحانهًْ الادب، بی‌جا، چ1، 1327، ج3، ص329.
 
18.المآثر و الآثار، ج1، صص188 ـ 189.
 
19.روزنامة وقایع اتفاقیه، 12 شهر جمادی الثانى، سنة ئیلان ئیل 1274، نمرة 365، ج3، ص2435.
 
20.روزنامة دولت علیه، پنجشنبه هشتم جمادی الاول مطابق با ئیچی ئیل سال 1277، شمارة 478، چاپ افست کتابخانة ملی جمهوری اسلامی ایران، با مقدمة محمد اسماعیل رضوانى، چپ، 1370، ج1، ص64؛ المآثر و الآثار، ج1، ص107.
 
21.عضدالملک، علیرضا، سفرنامة عضدالملک به عتبات، به کوشش حسن مرسلوند، مؤسسة پژوهش و مطالعات فرهنگى، چپ، 1370، ص132؛ المآثر و الآثار، ج1، ص99.
 
22.سفرنامة عضدالملک به عتبات، ص194.
 
23.المآثر و الآثار، ج1، صص83ـ97؛ روزنامة وقایع اتفاقیه خبری راجع به فتح هرات است که شاه به مناسبت این خبر، دستور داد مبلغ 10 هزار تومان علاوه بر 10 هزار تومان قبلی برای شیخ عبدالحسین ارسال کنند. ر. ک: روزنامة وقایع اتفاقیه، پنجشنبه، چهاردهم شهر ربیع الاول لوی ئیل 1273، شمارة 302.ژ
 
24.روزنامة دولت علیة ایران، پنجشنبه، هشتم جمادی الاول مطابق با ئیچی ئیل 1277، شمارة 478، ج1، ص67؛ در این شماره خبر اقدامهای شیخ در عتبات نیز مندرج است.
 
25.روزنامة دولت علیه ایران، بیستم شهر ذی حجهًْ الحرام تخافوی ئیل 1277، شمارة 493، ج1، ص187.
 
26.سفرنامة عضدالملک به عتبات، صص 20 ـ 21.
 
27.نارالدین شاه قاجار، سفرنامة عتبات، به کوشش ایرج افشار، انتشارات فردوسی و عطار، چ1، 1363، ص97.
 
28.دیوان بیگی شیرازى، سیداحمد، حدیقهًْ الشعراء به تصحیح عبدالحسین نوایى، انتشارات زرین، چ1، 1366، ج3، صص 1559 ـ 1560.
 
29.روزنامة دولت علیة ایران، پنجشنبه، دوم ذی قعدهًْ الحرام ئیلان ئیل 1286، شمارة 639 ، ج2، ص1203؛ اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، تاریخ منتظم ناصرى، ج3، ص1910.
 
30.المآثر و الآثار، ج1، ص244.
 
31.اعلام الشیعهًْ، ج2، ص714؛ ریحانهًْ الادب، چ1، 1327، ج2، ص401.
 
32.اعتماد السلطنه، محمد حسن خان، مرآهًْ البلدان، به تصحیح عبدالحسین نوایی و میرهاشم محدث، انتشارات دانشگاه تهران، چ1، 1367، ج1، ص399.
 
33.میرزا تقی خان امیرکبیر، ص169.
 
34.حائرى، عبدالحسین، فهرست کتابخانة مجلس شورای ملى، بخش اول، انتشارات کتابخانة مجلس شورای ملى، چ1، 1346، ج9، صص 17 ـ 18 .
 
35.شیخ آقا بزرگ طهرانى، الذریعهًْ الی تصانیف الشیعهًْ ، دارالاضواء، بیوت، بی‌تا، ج4، ص142.
 
36.میرزا تقی خان امیرکبیر، صص 168 ـ 169.
 
37.المآثر و الآثار، ج1، ص715.
 
38.اعلام الشیعهًْ، ج2، ص715.
 
39.الذریعهًْ الی تصانیف الشیعهًْ، ج24، ص368؛ همو، طبقات اعلام الشیعهًْ (الکواکب المنتشرهًْ فی القرن الثانی بعد العشرهًْ)، تحقیق علی نقی منزوى، انتشارات دانشگاه تهران، چ1، 1372، ص570.
 
40.دو گوبینو، کنت، سه سال در آسیا (سفرنامة کنت دوگوبینو 1855 ـ 1858) ترجمة عبدالرضا هوشنگ مهدوى، انتشارات کتابسرا، چ1، 1367، ص427 ؛ همو، مذاهب و فلسفه در آسیای وسطى، ترجمة مترجم همایون فره‌وشی ، تهران، چ1، 1339، ص128.
 
41.اعلام الشیعهًْ، ج2، ص715.
 
42.آمار دارالخلافه، به کوشش منصورة اتحادیه (نظام مافی) و سیروس سعدوندیان، انتشارات نشر تاریخ ایران، چ1، 1368، صص 167 و 519.
 
43.مصطفوى، سید محمد تقى، آثار تاریخی تهران، به کوشش میرهاشم محدث، انتشارات انجمن آثار ملى، چ1، 1361، ص96.
 
44.همان، صص 66 ـ 67، 97 و 414 ـ 415؛ نیز تحقیقات میدانى.
 
45.تحقیقات میدانى؛ لازم به ذکر است که متأسفانه بر روی کاشیکاریها و کتیبه‌های قدیمی مسجد، تابلوهای نئون قرار داده شده و چهرة زیبای معماری مسجد را مخدوش کرده است.
 
46.آمار دارالخلافه، ص512.
 
47.اصل این وقفنامه‌ها در سازمان اوقاف و امور خیریه نگهداری می‌شود. با تشکر از محقق گرامی آقای عماد الدین شیخ الحکمایی که بخشی از تحقیقات خویش را قبل از چاپ، برای تکمیل این مقاله در اختیار نگارندة این سطور قرار داد.
 
48.آمار دارالخلافه، ص341.
 
49.یغمایى، اقبال، شهید راه آزادی (سید جمال واعظ اصفهانی) انتشارات توس، چ1، 1357، ص192.
 
50.هدایت (مخبرالسلطنه)، مهدى قلى، خاطرات و خطرات، انتشارات زوار، چ3، 1361، ص160.
 
51.کتاب نارنجی (اسناد سیاسی وزارت خارجه روسیه تزاری دربارة رویدادهای انقلاب مشروطة ایران)، ترجمة پروین منزوى، انتشارات پرواز، چ1، 1368، ج4، ص47.
 
52.اعتصام الوزارة قدسى، خاطرات من، چاپخانة حیدرى، چپ، تهران، 1342، ج1، ص22.
 
53.گزارشهای محرمانة شهربانی (1327 ـ 1328)، به کوشش مجید تفرشی و محمود طاهر احمدى، انتشارات سازمان اسناد ملی ایران، چ1، 1371، ج2، ص217.
 
54.تحقیقات میدانى.
 
55.شریف کاشانى، محمد مهدى، واقعات اتفاقیه در روزگار، انتشارات نشر تاریخ ایران، چ1، 1361، ج3، ص842.
 
56.اسناد نهضت آزادی ایران، انتشارات نهضت آزادی ایران، چ1، 1362، ج9، ص221.
 
57.نظام السطنة مافى، حسین قلى، خاطرات و اسناد نظام السلطنة مافى، به کوشش معصومة مافی و منصورة اتحادیه (نظام مافی) و دیگران، چ2، 1362، باب سوم، صص 779 ـ 780.
 
58.شهید راه آزادى، ص249.
 
59.همان، صص 278 ـ 279.
 
60.ملک زاده، مهدى، تاریخ انقلاب مشروطیت ایران، انتشارات علمى، چ3، 1371، ج7، صص 1478 ـ 1479.
 
61.کتاب نارنجى، ج4، ص47.
 
62.ملک الشعراء بهار، تاریخ احزاب سیاسی ایران (انقراض قاجاریه)، انتشارات امیر کبیر، چ1، ج2، ص93.
 
63.ملک الشعراء بهار، تاریخ احزاب سیاسی ایران (انقراض قاجاریه9، انتشارات امیرکبیر، چ1، 1363، ج2، ص93.
 
64.گزارشهای محرمانة شهربانى، ج2، ص217.
 
65.تحقیقات میدانى.
 
66.هفت هزار روز تاریخ ایران و انقلاب، به کوشش غلامرضا کرباسچى، بنیاد تاریخ انقلاب اسلامى، چ1، ج1، ص382.
 
67.تحقیقات میدانى.
 
68.رازى، محمد، گنجینة دانشمندان، انتشارات اسلامیه، چ1، 1352، ج4، ص431.
 
69.ناظم الاسلام کرمانى، تاریخ بیداری ایرانیان، به اهتمام علی اکبر سعیدی سیرجانى، انتشارات لوح، چ2، 1357، ج2، ص292.
 
70.تحقیقات میدانى.


کلمات کلیدی مرتبط:
مقدمه ,تاریخچه بنا ,معماری بنا ,نقشه بنا ,تصاویر بنا , , , , ,اشاره : , ,مسجد شیخ عبدالحسین، از دیگر مساجد تاریخی تهران است. این مسجد که از ثلث اموال امیرکبیر و توسط وصی او مرحوم شیخ عبدالحسین تهرانی ساخته شد، در ضلع جنوبی بازارچه و جلوخان سید ولی در محل قدیمی باغ و خرابه‌های پاچنار قرار دارد. , , ,
مقالات مرتبط در این دسته
پاورپوینت تحلیل و بررسی مدرسه علیای تون فردوس
پاورپوینت تحلیل و بررسی مسجد مدرسه سپهسالار تهران
دانلود مدرسه خان شیراز,پاورپوینت
دانلود مدارس علوم دینی و بررسی دو مدرسه جدید و قدیم جده بزرگ اصفهان,پاورپوینت
بررسی مدرسه خان شیراز - معماری اسلامی,
دانلود پاورپوینت, مسجد مدرسه ,آقا بزرگ کاشان
دانلود پاورپوینت, مسجد مدرسه ,غیاثیه
دانلود پاورپوینت,مسجد آقا بزرگ کاشان, معماری اسلامی
دانلود پاورپوینت, مدرسه شوکتیه بیرجند
دانلود پاورپوینت, مسجد و مدرسه ,امام کاشان سلطانیه
پاوپوینت بررسی مسجد مدرسه غیاثیه
پاوپوینت بررسی مدرسه امام خمینی - مدرسه شاهزاده
پاوپوینت بررسی مدرسه عمادیه
نقشه اتوکدی برداشت مدرسه جهانگیرخان قم
دانلود نقشه های،اتوکد،مجموعه گنجعلی خان،کرمان،همراه با،پاورپوینت،معرفی حمام گنجعلی خان
بررسی نگرش شکلی مسجد مدرسه های تهران دوره قاجاریه ،پروژه ورد
پاورپوینت مدرسه خان شیراز
دانلود پاورپوینت مدرسه عباسقلی خان مشهد
دانلود پاورپوینت مسجد- مدرسه خازن الملک - بازار کوچه سید ولی بدون توضیح
پاورپوینت مدرسه خان شیراز و فیلمش

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.